علامت بعلاوه و نیزه سه سر
پیش نویس
درباره نشانه ها و علامت بعلاوه و نیزه سه سر، تاکنون ریشه یابی ندیدم، نشانه هایی که در آثار دوران مختلف تاریخی بفراوانی یافت می شود، و در طول تاریخ بنا به سلیقه و هنر و نیاز شکل های مختلف گرفت. این مقاله در جهت ریشه یابی و فلسفه و عرفان و ریاضی علامت بعلاوه و نیزه سه سر در آثار است. عزیزان پژوهشگر تاریخ و تاریخ نویس، لطف کنند برای تاریخ نویسی و ریشه یابی های خود، حتماً مبدأ تاریخ در نظر بگیرند، و یک نوشته هزار ساله یا دو هزار ساله را، مبدأ و تاریخ گذاری دقیق و یا حدودی نمایند. در این برگه، که به نشان های بعلاوه و نیزه سه سر می پردازم، مبدأ ریشه یابی را انسان اولیه در نظر گرفتم، و برای هر دوره هم تاریخ گذاری کردم.
تصویر سنگ نگاره علامت بعلاوه و نیزه سه سر در یک اثر تبتی، عکس شماره 3520.
توجه: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.
لوگو در علم جستجوگر و کنشگر باشید، واکنشگرا نباشید، عکس شماره 1621.
. . . ادامه دارد و بازنویسی می شود . . .
آغاز داستان بعلاوه
بنا به نظریه های فرگشت، انسان های اولیه قبل از اینکه، درباره چیزی و کشوری و سرزمینی بداند، در یک قبیله چند خانوادگی زندگی می کردند، و فرهنگ لغات آنها کمتر از ده صفحه تک سیلابی بود. بیشترین موضوعی که با آن سرو کار داشتند، اجزای بدن بود، چیزی که در اینجا و یا مستند های مختلف "قبیله های اولیه" دیده می شود.
سپس این انسان وارد تمدن و دانایی بیشتر می شود، هزاره هایی که زمان دقیق آنرا نمی دانیم، ولی پس از آن متوجه گردش خورشید، کوههای پیرامونی، دریاها و اقیانوس پیرامونی، ستاره قطبی و.... می شوند، خود بخود اثرات ذهنی گذشته خود را در دانایی جدیدشان داخل می کنند.
اگر انسان یک دفعه وارد تمدن و دانایی جدید شده باشد، آنوقت داستان فرگشت در زمین باطل می شود، و چیزی را باید جایش گذاشت، و آن چه چیز است؟ نمی دانیم. در حال حاضر، من ابتدای تاریخ کهن را با داستان فرگشت کنونی پیگیری می کنم.
یکی از مهمترین نقش هایی، که در آثار غاری کهن، تا ظروف دوره های اولیه تاریخ کهن و باستان نقش بسته است، نشان یا علامت بعلاوه است. این علامت در دوره های بعد، شکل های دیگر هم بخود گرفت، که بنام صلیب شکسته معروف شد، ولی ریشه آن در همان بعلاوه اولیه است. به عقل و منطق و دانایی تاریخی جور در نمی آید، که فکر کنیم و بگوییم، انسان از ابتدا دانایی بیشتر از اجزای بدن داشته است. همانظور که گفتم، مگر اینکه داستان جدید برای فرگشت و آفرینش داشته باشیم، که فعلاً نداریم.
تصویر سنگ گور های ایستاده در اینجا، عکس شماره 4777.
مهم: بمنظور درک از فلسفه و عرفان و ریاضی مطالب کهن و باستانی، ابتدا لازم است، تجربه حضوری بدست آورد، با خواندن کتاب های سطحی آموزشی و غیره این تجربه حاصل نمی شود، باید مدتها در کنار ایل و عشایر و روستائیان دوردست زندگی کرد.
تصویر نقاشی غار Lascaux فرانسه، حدود 20 هزار سال پیش، عکس 4778.
تمام نیاز و دانایی انسان اولیه پیش از دوران کهن، در عکس فوق دیده می شود، اهمیت آلت تناسلی مانند در اینجا، بخوبی پیداست. اگر تصور کنیم دانایی بالاتر از اینها مانند چهار عنصر و ستارگان و این چیزها داشتند، درباره آن سند نیست، تنها سند همینگونه نقاشی غاری است. امروزه در قبایل دور دست گینه و آفریقا نیز متوجه اهمیت دانایی فقط در اندازه اجزای بدن می شویم.
نیزه سه سر
نیزه سه سر نیز طرح دیگری از آلت تناسلی مردانه، و دانایی زایش در انسان اولیه است، این نوع طرح در دوره های بعد، در دستان الهه های زایش قرار گرفت، و خود بخود در زمان و مکان تعریف های مختلف از آن ارائه شد، مانند زیر:
در تمدن کهن ایران یا در واقع کل جهان، بنا به تحقیقات من، در هزاره اول خورشیدی ایرانی، سه تمدن در حدود بندرعباس تا بندر بوشهر و شهر جیرفت کنونی، وجود داشت، که من آنها را تمدن کهن جی یا ژی نامیده ام، علامت جی همان زایش یا جان است، ژان، ژن، زن. البته تمدن کهن جی دارای سه تمدن بود، اجم، در منطقه دامداری بودند، اند، در منطقه کشاورزی بودند، ارب، در منطقه ساحلی بودند. نشانی که آنها بعنوان نماد عبادت و شکر گزاری داشتند، نیزه سه سر بود، سر اول با کمی خمیدگی به بیرون طلوع آفتاب (اجم)، سر بلندتر وسط ظهر (اند)، سر دیگر با خمیدگی به بیرون غروب آفتاب (ارب)، سه قوم معروف در اینجا.
در هزاره اول خورشیدی ایرانی، خورشید همه چیز برای مردم بود. با گسترش و افزایش این تمدن، باد و آب و خاک و آتش، نیز برای بقا و زندگی مهم و شامل شکرگزاری و نماد شد. توجه به تاریخ کنید، در هزاره اول خورشیدی ایرانی، خورشید اهمیت داشت، زیرا کشاورزی پایه گرفته بود، اما در هزاره های قبل از آن چنین نبود، و اجزای بدن دارای اهمیت بودند.
عکس طرح های درخت و نیزه سه سر، که در آثار سنگ ایران بویژه در منطقه جنوب دیده می شود، در گذشته من به این موضوع توجه نمی کردم، و از این موارد عکس نگرفته ام، ولی زیاد دیده می شود.
عکس انواع طرح های سه سر که در آثار کهن و باستانی به فراوانی دیده می شود، عکس شماره 6281.
عکس سنگ نگاره پاسارگاد مربوط به بیش از 2000 سال پیش، و کلاه بودایی رقصندگان دینی کشور کامبوج در این زمان، همه از طرح سه سر استفاده شده است، عکس شماره 6423.
تاریخ نیزه سه سر نیازمند تحقیقات و تحلیل های جدید است، زیرا اولین نشان و علامت بشر بمنظور عبادت است، که از ابتدای آغاز و پیدایش آن در تمدن کهن جی، به تمام دین های دوران کهن تا به امروز با کمی تغییر رفته است، و درباره آن نیز در کهکشانها ستارگانی تعیین کرده اند. این تحقیق های جدید باید بوسیله جوانان باهوش ایرانی با ذهن های پویای تاریخی انجام شود، من تا آنجا که بتوانم تحقیقات و نظرات خودم را در این مورد، در ادامه این صفحه بمرور می نویسم.
گردونه مهر
درباره گردونه مهر یا چلیپا زیاد نوشته و گفته اند، اما هیچ کدام آغاز پیدایش آنرا ذکر نکرده اند، آنچه که من متوجه شده ام، در ادامه رشد تمدن و پیدایش دهکده های بزرگتر، کشاورزی و دامداری بیشتر، در هزاره دوم خورشیدی ایرانی، ابزار اصلی طبیعت هم که باد و آب و آتش و خاک باشند، در زندگی مردم نقش عمده ای پیدا کرد، و برای آن علامت یا نشان بعلاوه تعریف جدید بوجود آمد.
آن بعلاوه و نیزه سه سر با دو سر خمیده و یک دسته، تبدیل به چهار پره خمیده شد، و گردونه مهر پدید آمد. طلوع و غروب و ظهر خورشید، دیگر امری ثابت برای بشر بود، ولی چهار عنصر شناخته شده مهم جدید، با شرایط گرمایش زمین، دائم در حال تغییر بود، و این اصلی برای ادامه زندگی گردیده بود. همانند نیزه سه سر، برای گردونه مهر هم در ستاره ها جایگاهی پیدا کردند، و مطابق تمام تاریخ، عده ای مفت خور جادوگر و دعا نویس طالع بین هم آنرا وسیله ای برای سرکیسه کردن مردم ساده کردند، که این روش تا به امروز ادامه دارد.
عکس کالسکه آتش مهر و میترا، که در بسیاری از طرح های دوران کهن، سه اسب به نشان همان نیزه سه سر است، ولی بمرور در بعضی از طرحها از چهار اسب، به نشان چهار عنصر گردونه مهر بتصویر کشیده شده است، عکس شماره 6282.
ارزش این چهار عنصر تا زمان پیدایش تمدن فئودالی باقی بود، تا اینکه در این زمان کارایی خودش را از دست داد، زیرا عده ای ارباب و صاحب منصب بمنظور احاطه کامل وجودی و فکری به توده مردم، طرح های جدید ریختند. از آغاز تمدن جدید فئودالی، عده ای اشخاص معدود منتخب شده، صاحب زمین و ملک و مال بودند، نه چهار عنصر طبیعت. این دوره آغاز پیدایش دین هایی شد، که بتوانند مردم را در کنترل جدید بگیرد. این تاریخ در اروپا از ابتدای هزاره ششم خورشیدی ایرانی یا ابتدای میلادی بود، و در ایران از نیمه دوم این هزاره بود، که دلایل آنرا در میان مطالب وبلاگ نوشته ام. البته خاطر نشان کنم از هزاره سوم خورشیدی ایرانی، آرامش نسبی به طبیعت حاکم شده بود، که اینهم یکی دیگر از دلایل کم اهمیت شدن چهار عنصر قدیمی بود.
فلسفه و عرفان و ریاضی گردونه مهر یا چلیپا نیز تاریخ و گفته های بسیاری دارد، که آنهم نیازمند داشتن درک جدید از علم تاریخ است، این تحقیق های جدید نیز باید بوسیله جوانان باهوش ایرانی با ذهن های پویای تاریخی انجام شود، من بمرور در این باره تحقیق و در ادامه صفحه پست می کنم.
تعریف چلیپا
محقق: شبنم صدر جمالی
صلیب علامتی اساسا متشکل از دو خط متقاطع که قرن ها پیش از این که نماد مسیح شناخته شود در آثار دوره های سنگ و مفرغ به صور مختلف ظاهر شده است، مثلا به صورت صلیب شکسته در هند ـ چین ـ ایران ـ اسکاندیناوی ونیز و به صورت صلیب دسته دار که در مصر نشانه جاودانگی بود.
ساختار نمادین چلیپا
صلیب نماد از 4 نماد اصلی است. 3 نماد دیگر (مرکزـ دایره ـ مربع) صلیب رابطه ای میان 3 نماد دیگر برقرار می کند، از تلاقی دو خط عمود بر هم صلیب مرکز به وجود می آید و صلیب در این دایره محاط
می شود. صلیب دایره را به 4 قسم تقسیم میکند و هنگامی که بین نقاط تماس و دایره خطوطی عمود بر هم وصل شوند یک مربع یا یک مسطتیل به وجود می آید، مانند مربع صلیب نیز نماد زمین است اما وجه واسط و پویا و سریع الاثر زمین را شامل می شود.
صلیب به سمت چهار جهت اصلی جهت گرفته است و پایه تمام نمادهای جهت یابی در سطوح مختلف موجودیت بشری است. جهت های مختلف انسان به یک انطباق 3 طرف نیاز دارد:
1 ــ جهتی مربوط به درون مایه انسان در ارتباط با خودش.
2 ــ و جهت مکانی او در ارتباط با 4 جهت اصلی زمین.
3 ــ جهت زمانی در ارتباط با جهات اصلی آسمان.
جهات مکانی او بر محور شرقی و غربی مستقر شده است و طلوع و غروب خورشید علامت گذاری میشود و جهات زمانی او بر محور گردش عالم مستقر شده که این محور هم شمالی و جنوبی است و هم در عین حال تحتانی و فوقانی است، تلاقی این دو محور اصلی صلیب و جهات کلی آن را به وجود می آورد.
تطابق دو جهت حیوانی و مکانی در انسان او را در هماهنگی با کل عالم خاکی قرار می دهد و تطابق 3 جهت حیوانی ـ مکانی ـ زمانی او را از طریق محیط زمین در هماهنگی با سیر زمانی و ماورایی قرار می دهد.
بدین ترتیب چندین مفهوم در کنار هم قرار می گیرد و نمادهای صلیب را شکل میدهد.
صلیب یک کاربرد ترکیبی و سنجشی دارد و در آن آسمان و زمین به هم وصل میشوند و در آن زمان و مکان ادغام می شوند. صلیب بند نافی است که هرگز از کیهان یه مرکز اولیه وصل است قطع نمی شود.
از میان تمام نمادها نماد صلیب که کلی ترین و جامع ترین است نماد واسط است و میانگین نمادی که فطرتا به طور همیشگی کیهان و ارتباط آسمان و زمین و بالا و پایین و پایین و بالا را جمع می کند.
صلیب راه بزرگ ارتباطی است. این صلیب است که مکان های مقدس از جمله معابد را برش می دهد تنظیم و اندازه گیری می کند صلیب نقشه شهر ها را ترسیم می کند و خیمه ها و قبر ها را در بر می گیرد تلاقی با بازو های آن نشانه چهار راه است.
گنون مینویسد: «صلیب بیش از همه نمادها تمامیت فضایی و مکانی است ....و نماد وحدت اضداد است. صلیب هم ارج یک عروج کننده است و راز مرکز را علنی می کند و پخش کننده و صادر کننده است و در عین حال جمع آورنده و تکرار کننده است.»
صلیب وسیله رنج و الم و رستگاری است، این نماد در شرق اساسا بر این واقعیت مبتنی است که صلیب از تلاقی محور های جهات اصلی تشکیل شده است و می توان از طرق مختلف آن را نگاه کرد چه در خود آن و چه در مرکز آن رخ میدهد و یا شعاع هایی که از این مرکز ساطع میشود.
محور عمودی را می توان سلسله مراتب درجات یا مراتب موجودیت پنداشت و محور افقی همچون شکفتن موجودی در درجه ای معین است. محور عمودی را در ضمن می توان آسمانی دانست و محور افقی را سطح آبها و در ارتباط با جوهر جهانی منفعل دانست، با تلاقی این دو مدار یا محور قطب ها صلیبی با 3 بعد به وجود می آید که 6 جهت فضا را تعیین می کند.
صلیب جهت نما که دایره را به چهار قسم تقسیم می کند واسط بین آسمان و زمین است و بنابراین نماد جهان واسط است و همچنین نماد انسان جسمانی در سه تایی چینی (کنفوسیوسی ـ بودایی و دایویی).
به گفته مارتین قدیس: «علامت مرکز آتش و جوهر اصلی است. نقطه تلاقی جهات و اضداد محلی است که این جهات به تعادل می رسند مانند مرکز که در ارتباط با خلاء دایمی ناف چرخ است، با فعالیت مرکزی اما بی عمل و بدون تغییری در وسط».
چنان که دیدیم صلیبی که دایره را به چهار قسمت تقسیم می کند یک چرخ است در این حالت صلیب علامت شعاع های مرکزی خورشید و یا الوهی است و از آن جا که نشانه های تمامیت یک گستره است از این رو در چین نشانه عدد 10 است که در برگیرنده کل اعداد گویا است.
خط عمودی و مرکز تلاقی 2 شاخه صلیب یکی محور و دیگری مرکز جهان هستند و گویی سوار شده بر مرکز آن بر قطبی بودن محورهای صلیب تاکید می کند همین نکته است که صلیب را نماد سلطنت می کند و کیمیاگران آن را هم ذات با کوره حیات بخش دانسته اند.
منابع:
ــ ژان شوالیه ، آلن گربران (فرهنگ نمادها) ترجمه سودابه فضایلی ـ نشر مجنون ـ صفحه 157و 158
ــ رویین پاکباز (دایرة المعارف هنر) تهران ـ فرهنگ معاصر چاپ اول 1378.
....
تصویر یک حلقه ازدواج بسیار زیباى سومرى از جنس طلاى میناکارى شده، مربوط به 3000 سال قبل از میلاد، محل کشف عراق، محل نگهدارى موزه لوور پاریس، علامت بعلاوه و نیزه سه سر دیده می شود، عکس شماره 4779.
ادامه دارد
. . . .
مستند های مربوط
مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید، لینک آن در ستون کناری
آبی= روشنفکری و فروتنی، زرد= خرد و هوشیاری، قرمز= عشق و پایداری، مشروح اینجا
توجه 1: اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
توجه 2: جهت یافتن مطالب، یا پاسخ پرسش های خود، کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید، و مطالب را مطالعه نمایید، و در جهت علم مربوطه وبلاگ، با استراتژی مشخص یاری نمایید.
توجه 3: مطالب وبسایت ارگ ایران، توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر، بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شود، از این نظر هیچ مسئله ای نیست، و باعث خوشحالی من است. ولی عزیزان توجه داشته باشند، که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب، به ارگ ایران مراجعه نمایند: در اینجا http://arqir.com.