پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

مناطق دیدنی تاریخی ایران

   آتشکده ها و زیارتگاه های زرتشتی

      گوشه و کنار ایران پر است از آثار تاریخی دیدنی،  بسیاری از این آثار بعنوان زیارتگاه می باشند،  بخشی از آنها را که از اینترنت گرد آوری نموده ام،  و یا رفته ام به مرور می نویسم.  باید جوانان باهوش ایرانی داستان و تاریخ این آثار را،  بدور از دروغ های تاریخی و جهل و خرافات،  با دانایی نوین تحقیق و تحلیل کنند و بنویسند.  جوانان ایرانی به راحتی می توانند،  ناسیونالیسم و ملی گرایی اصیل ایرانی آریایی را،  با درک واقعیت های تاریخی و اجتماعی،  در محیطی دمکرات،  بخوبی و سرافرازانه باز آورند.

      آتشکده کاریان ــ  نام دیگر آن آتشکده آذرفرنبغ یا آذر خورداد است،  که در معنی می شود آتش فره ایزدی.  مکان آن در شهر فیروز آباد یا اردشیر خره یا اردشیر خوره،  در صد و بیست کیلومتری جنوب شیراز است،  و کاخ بزرگ آن که توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخته شده بود،  هم اکنون فرو ریخته است.  اردشیر به همین جهت نام شهر را ارتخشر خوره (ارت خشتر) نامید،  در معنی کل می شود شهر شکوه و جلال اردشیر،  خوره به معنی فر و شکوه و جلال است،  بعدها شهر گور یا فیروز آباد نام گرفت.  این مکان از زیارتگاه های بزرگ مردمان فلات ایران بوده است.  فخر الدین اسعد گرگانی در داستان ویس و رامین،  که به دوره حکومت اشکانیان مربوط است نوشته است: 

  * به خاصه زین دل بدبخت رامین + + + که آتشگاه خرداد است و برزین *

      آتشکده آذر برزین مهر ــ  یکی از سه آتشکده مقدس ایران،  آذر گشسب، آذر برزین، کاریان، است،  که در شهر نیشابور یا ابرشهر خراسان قرار دارد.  در پهلوی به نام آتور بورگین میتر،  به معنی آتش مهر بالنده است.  تاریخ ساخت آن بسیار کهن است،  به طوریکه به زمان اشو زرتشت باز میگردد،  و در بند  8  از فصل 17 بندهش آمده است:  آذربرزین مهر تا زمان گشتاسب در گردش بوده،  و پناه جهان تا اینکه اشو زرتشت اسپنتمان دین آورد،  و گشتاسب شاه دینش را پذیرفت،  آنگاه گشتاسب آتش مقدس را در کوه ریومند،  در آذر برزین مهر قرار داد.

      آتشکده برد سوره ــ  به گفته مسعودی در کتاب نامدار مروج الذهب،  این آتشکده توسط فریدون شاه بنا شد،  که آتش آن را از طوس خراسان آورده بود،  و در بخارای ایران قرار داد.

      آتشکده آذر شب ــ  آتشکده ای است،  که گشتاسب شاه در بلخ بنا کرد،  و به گفته مورخین گنج های خود را در آن قرار داد.  بلخ در تاریخ بخشی از خراسان بزرگ بوده است.

      آتشکده آذرنوش ــ  همچون آتشکده آذرشب در خراسان بزرگ ایران و شهر بلخ بوده است،  فردوسی بزرگ آن را نوش آذر نامیده است.  فردوسی در شاهنامه می فرماید:

  شهنشاه لهراسب در شهر بلخ -  بکشتند و شد روز ما تار و تلخ -  و از آنجا به نوش آذر اندر شدند -  رد و هیربد را همه سر زدند.

      آتشکده باکو ــ  آتشکده ای بزرگ در ایران شمالی،  شهر باکو،  و در نزدیکی چاه نفت قرار داشته است.  محل آن در روستای سوراخانی در 15 کیلومتری باکو می باشد،  400 پیش از میلاد توسط ایرانیان ساخته شده است.   بدلیل مواد نفتی موجود در منطقه،  این آتشکده همیشه در نزد ایرانیان روشن و برافروخته بوده است.  باکو از باگوان زبان پهلوی ایران گرفته شده،  و شهری ایران است،  که در دوره پا دشاهی قاجار به روس واگذار شد.  در دوران اسلامی این مکان مقدس ویران شد،  در نیمه قرن 20 دوباره مرمت و بازسازی شد،  ولی آتش آن خاموش بود،  تا اینکه سال 1975 آتش آن دوباره روشن گشت،  و به مکانی توریستی تبدیل شد.

     آتشکده سیروان ــ  این آتشکده قبل از پادشاهی انوشیروان دادگر،  محل بت ها بود،  و پس از وی بت ها ویران شدند،  و آتش مقدس را در آنجا قرار دادند.  محل آن سیروان و ری بوده است،  به گفته مسعودی تاریخ نگار مشهور،  این آتشکده در پیش از ظهور زرتشت ساخته شده است.

     آتشکده نیاسر ــ  این آتشکده توسط شاهنشاه اردشیر بابکان ساخت شده است،  طول و عرض آن 14 متر در 14 متر می باشد.  این بنا پس از اسلام ویران شد،  ولی سپس توسط مردم بازسازی گشت،  و امروز تقریبا سالم می باشد.  نیاسر در 35 کیلومتری شمال غربی شهر کاشان،  و در ارتفاعات کوهستانی کرکس می باشد.  چشمه ای باستانی به نام چشمه اسکندر نیز در آنجا قرار دارد،  در نیاسر غاری متعلق به دوره اشکانیان وجود دارد،  به احتمال قوی این غار معبد میترایی بوده،  که امروزه از مکان های دیدنی این شهر می باشد.

      آتشکده اردشیر ــ  در استخر استان فارس می باشد،  که نام دیگرش آتشکده آناهیتا یا ناهید است.  چون اردشیر بابکان بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان،  از خانواده موبدان بزرگ بود،  به همین دلیل این آتشکده را به شادمانی برقراری سلسله جدیدش در ایران ساخت.  در تاریخ آمده،  چون یزدگرد سوم نوه خسرو پرویز بود،  بزرگان ایران او را به مقام پادشاهی رسانند،  و در آتشکده اردشیر استخر تاج شاهنشاهی را بر سر وی گذاشتند،  و سپس او را به پایتخت ایران در بغداد تیسپون فرستادند.

      آتشکده آناهیتا ــ  یا معبد آناهیتا، یا آناهید،  در مسیر کرمانشاهان و شهر کنگاور قرار دارد،  این زیارتگاه پس از آتشکده آذرگشسب،  از بزرگ ترین مکان های باستانی و مقدس ایران بوده،  که از دوره حکومت اشکانیان (پارتیان) باقی مانده است.  ستون ها و پلکان این معبد هنوز بیش از  2000 سال مستحکم پا برجاست،  این مکان در منطقه کردنشین ایران می باشد،  و در نزد کردان آریایی دارای احترام خاصی است.  ابن فقیه در کتاب مشهور البلدان نوشته است:  هیچ ستونی شگفت انگیز تر از ستون های معبد آناهیتا کنگاور نیست.

      آتشکده دارابگرد ــ   به گفته تاریخ مروج الذهب مسعودی،  این آتشکده به فرمان اشو زرتشت بنا گشت، زرتشت به یستاف شاه فرمان داد،  تا آتش مقدس جمشید شاه را،  که مورد احترام وی بوده است را بیابند،  و بیاورند.  یستاف شاه این آتش را در خوارزم پیدا نموده است،  و به دارابجرد فارس آورد،  و اطرف آن را شهر زیبایی ساخت. این آتشکده در سال 332 هجری قمری به نام آتشکده آذر جوی نامیده می شده است.

      آتشکده شاهپور ــ  در ساحل خلیج قسطنطنیه روم بوده است،  پس از اینکه شاهنشاه شاپور پسر اردشیر پسر بابک وارد شد،  آن را ساخت و تا دوران خلفای اسلامی نیز پا برجا بود.

      آتشکده پوران ــ  این مکان توسط ملکه پوران دخت ساسانی،  دختر شاهنشاه خسرو پرویز ساسانی در عراق عجم،  در نزدیکی مدینه السلام ساخته شده است.

      آتشکده کرکویه ــ  این آتشکده در شمال سیستان کنونی قرار داشته است،  مردمان این شهر احترام بسیاری برای این آتشکده قائل بودند،  و به گنبد رستم نیز مشهور بوده است.  این آتشکده تا قرن 17 هجری،  که قزوینی آن را وصف کرده است،  بسیار خرم و زیبا بوده.  ساخت آن به روزگار کیخسرو باز میگردد،  که بسیار کهن است.  دو شاخ بزرگ گاو داخل آن قرار داشته،  و در وسط آنها آتشگاه بوده است.

       آتشکده بارنوا ــ  در جنوب ایران است،  به گفته مسعودی،  دومین روز پس از به قدرت رسیدن شاهنشاه اردشیر بابکان،  این آتشکده ساخته شد.

      آتشکده سرده ــ  در یزد،  بخش تفت،  روستایی به نام سرده قرار دارد،  که دارای آتشکده ای کوچک بوده است.  پس از اسلام مردم از نابودی آتش این مکان جلوگیری کردند.

      آتشکده آذرباد ــ  آتشکده ای در تبریز بوده است،  به احتمال قوی اثری از آن به جای نیست،  در متون پهلوی آذربادگان هم نوشته شده است.

      آتشکده آذر گشنسب ــ  یا آذر جشنس،  یکی از مشهور ترین و بزرگ ترین آتشکده های فلات ایران،  در آذربایجان غربی،  49 کیلومتری شمال شرق شهر تکاب کنونی قرار دارد،  امروزه به آن تخت سلیمان می گویند.  بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی (جلوس)،  به نیاشگاه آذرگسشب می رفتند،  و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده،  وهدایایی تقدیم می کردند.  آتشکده شیر نیز همان آذرگشسب است،  که خرابه های آن نزدیک تخت سلیمان است.  ساخت این بنا بیش از 3000 سال است،  و در کتاب هفتم دینکرد در بند 39 سازنده آن،  کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است،  که فر ایزدی به او رسیده بود.  آذرگشسب در کنار دریاچه چیچست قرار دارد،  و در گذشته کاخ های بسیار باشکوه و سترگ در اطراف آن بنا بوده است.  دریاچه این آتشکده به صورت خود جوش هر ثانیه 44 لیتر آب از خود بیرون میدهد.

      آتشکده خوار ــ  در اصفهان،  حمزه اصفهانی می نویسد،  اردشیر در یک روز سه آتشکده در اصفهان یا اسپهان بنا کرد،  یکی در شرق، دیگری در میان شهر، و آخری در غرب شهر.  دلیل آن را از طلوع خورشید تا غروب آن دانسته است.  اولی به نام آتشکده اردشیر است،  که در منطقه قلعه ماربین یا مارین واقع شده است،  دومی آتشکده زروان نام دارد،  که در قریه دارک از روستای خوار است،  سومی آتشکده مهر اردشیر نام دارد،  که در اردستان واقع شده است.  مهم ترین و سالم ترین آنها در کوه آتشگاه امروزی واقع است،  ارتفاع آن از دشت 200 متر و از شهر اصفهان 8 کیلومتر فاصله دارد، معبد آن نیمه ویران است،  و امروزه به آتشکده اصفهان معروف است.

   عکس انوش راوید در تخت سلیمان،  سال 1387 خورشیدی، عکس شماره 4541 .

      زیارتگاه پیر هریشت ــ  این مکان در 14 کیلومتری شهر اردکان یزد قرار دارد،  به باور ایرانیان این مکان جایگاه ابدی یکی از ندیمگان شهبانو دختر یزدگرد سوم شاهنشاه ایران است،  که پس از تعقیب تازیان به این مکان پناه برده است،  و در آنجا هنگام نیایش ناپدید شده است.  این مراسم از هفتم تا یازدهم فروردین ماه برگزار می شود،  که برابر است با روز امرداد تا خورداد روز،  از فروردین ماه هر سال.

 زیارتگاه ستی پیر : زیارتگاه ستی پیر در نزدیکی مریم آباد یزد قرار دارد بنای آن مانند قلعه است که آثار چهار برج باستانی در اطراق قلعه دیده می شود . مراسم این زیارتگاه در بیست و چهارم خرداد ماه هر سال برابر با روز اشتاد از ماه خورداد باستانی اجرا می گردد

      زیارتگاه پیر سبز ــ  نام دیگر این زیارتگاه چک چکو است،  که در 65 کیلومتری شمال غرب یزد،  در دامنه کوهی آهکی با شیب زیاد قرار دارد.  این مکان از مهم ترین و مشهور ترین زیارتگاه های ایران و جهان است،  بسیاری از زرتشتیان کشور های اطراف ایران مانند، هند، پاکستان، تاجیکستان، و...،  هر ساله در مراسم این زیارتگاه شرکت میکنند.  این مراسم از 24 تا 28 خرداد هر سال،  برابر با روز اشتاد تا انارم،  از ماه خورداد باستانی اجرا می گردد.

      زیارتگاه پیر نارستانه ــ  این زیارتگاه در 30 کیلومتری شرق یزد،  داخل دره ای واقع شده،  که سه طرف آن را کوه پوشانده است.  مراسم این نیایشگاه از روز های 2 تا 6 تیر ماه برگزار می شود،  که برابر است با سپندارمذ روز،  تا آذر روز از تیر ماه.  چشمه ای زیبا در کنار این نیاشگاه قرار دارد،  که آب آن از بارندگی تامین می شود.  بسیاری از ایرانیان بر این باور هستند،  که این مکان آرامگاه شاهنشاه اردشیر ساسانی،  بنیانگذار شاهنشاهی ساسانیان است،  که به اردشیر پاپکان شناخته می شود.  مردم در این مکان حاضر می شوند،  و به روان انوشه نیاکان ایران و جانباختگان راه میهن و بزرگان از دنیا رفته ایران درود می فرستند.

     زیارتگاه پیر بانو ــ  این زیارتگاه به باور مردمان آرمگاه شهبانوی ایران است،  که خاتون بانو نام داشته،  و در فاصله 120 کیاومتری شمال غربی یزد،  و در جنوب شهر عقدا و در بین دره ای به نام زرجو قرار دارد.   مراسمی از 13 تا 17 تیر ماه برابر با مهر روز،  تا ورهرام روز،  از تیر ماه باستانی در این زیارتگاه برگزار می شود.  این نیایشگاه در مسیر رودخانه فصلی قرار دارد،  و مردم روستا از چشمه آبی گوارا بهره می برند.

      زیارتگاه پیر نارکی ــ  در فاصله 55 کیلومتری شهر یزد،  و غرب شهرستان مهریز در دامنه کوه بلندی،  با سنگ های آهکی سیاه قرار دارد،  در این نیاشگاه چشمه آب زیبایی وجود دارد.  عده ای بر این باور هستند،  که این مکان آرمگاه نازبانو شهبانوی ایران است.  مراسم این نیایشگاه از 11 تا 15 امرداد ماه برابر با،  روز دی به مهر تا فروردین روز از ماه امرداد باستانی برگزار می شود.

     زیارتگاه دربمهر ــ  در کرمان است،  آتشکده محله‌ دولتخانه از دهش شادروان پولاد اسفندیار یزدی مقیم بمبئی،  در 1280 خورشیدی بنا شده است،  و تا امروز پرستشگاه زرتشتیان می ‌باشد،  هزینه‌ های آن از کمک زرتشتیان تهیه می‌ شود.  آتش این آتشکده تا کنون نیز روشن بوده،  و هرساله در روز یازدهم دی‌ ماه در این محل نیایش برگزار می ‌شود،  که به گهنبار دولتخانه معروف است.

      زیارتگاه دربمهر نو ــ  یکی دیگر از آتشکده‌ های مهم و جدید،  در کوچه‌ دبیرستان ایرانشهر کرمان است،  که تا امروز نیز پا برجاست،  و مردم برای روز های فرخنده به آنجا رفته،  و شمع و عود روشن می‌ کنند.  دربمهر نو کرمان به‌ وسیله‌ دهشمندان قنات غسانی (یکی از دهات اطراف کرمان) ساخته شده است،  و آتش ورجاوند دربمهر قنات غسان به دربمهر کنونی منتقل گشت.  امروزه این آتشکده شامل موزه‌ ای است،  که به ثبت اداره‌ میراث فرهنگی استان کرمان رسیده،  آثار و اسناد قدیمی خانواده‌ های کرمانی،  و حتی نسخه‌ های خطی قدیمی و اشیایی چون چرخ چاه، چرخ ریس، سماور برنجی، اتوهای ذغالی و... در آنجا وجود دارد.

      زیارتگاه شاورهرام ‌ایزد ــ   زیارتگاهی بیرون دروازه‌ ناصریه کرمان و متصل به خیابان ناصریه است، این محل در قدیم معروف به پیرسنگی بوده،  و درب کوچکی از سنگ هم داشته است.  غیر از زرتشتیان، مسلمانها نیز به این محل باور دارند،  و با پاکی نیت نیاز های خود را از این محل می ‌خواهند.  روی چاه آن صفه ‌ای است،  که داستانی دارد،  و امروزه زرتشتیان در این قسمت شمع روشن می‌ کنند.

      زیارتگاه شاه‌ مهر ایزد ــ  در شمال شهر کرمان است،  این محل را باغچه بوداغ ‌آباد می‌ خوانند،  جشن فرخنده‌ سده و آتش‌ افروزی این جشن،  در این محل برپا می ‌شود.  زیارتگاه باغی و دو ساختمان با حوض نسبتا بزرگ و آشپزخانه‌ ای دارد،  که تنور آن محل پخت نان،  و فضای آن برای پخت آش و سیروگ در روزه ای مهرایزد است.  این زیارتگاه در روز های فرخنده‌ شاهد،  جمعیت زیادی از زرتشتیان و خیرات آنها می ‌باشد،  و نیز مورد توجه و باور بسیاری از مسلمان‌ها هست. 

      آرامگاه مقدس جاماسب فیلسوف ــ  این اثر باستانی و با ارزش در حدود 85 کیلومتری جنوب شرقی شیراز در مسیر جاده شیراز جهرم،  در سمت راست جاده و نرسیده به شهر خفر قرار گرفته است.   پس از ورود به جاده فرعی که به روستای کراده منتهی می‌ شود،  پس از آن در شرق کراده روستای گاره واقع شده،  که آرامگاه جاماسب حکیم در بیرون این روستا قرار دارد.  فاصله روستای کراده تا روستای گاره دو کیلومتر است،  که از میان کوچه باغ ‌های سرسبز راهی باریک و خاکی ناهموار را،  به طرف آرامگاه طی می کند.

      زیارتگاه میترایی قلعه کنگلو ــ  این بنا که به نخستین نیایشگاه ساسانی معروف است،  در استان مازندران واقع شده،  شمال این بنا کوه صخره ای بزرگ به نام خورنرو است.  دیواره های آن از جنس گچ و ساروج می باشد،  و زیر بنای آن 50 متر مربع است،  بنای اصلی در سه طبقه بوده،  که امروزه فرو ریخته است.  

      نیایشگاه دهانه غلامان ــ  در 44 کیلومتری شهرستان زابل است،  40 سال پیش با طوفان بزرگی،  شهری از زیر خاک بیرون آمد،  سال ساخت آن به 500 ق.م،  باز میگردد.  شن های رونده این شهر را بیش از 2000 سال مخفی نگاه داشته بودند،  در کنار این شهر بنای چهار گوشی به وسعت 2500 متر مربع قرار دارد،  که زیارتگاه دینی ایرانیان بوده است،  سکو های بلند آن نشان از اجرای مراسم دینی مردم بوده.

   عکس انوش در هنگام بازدید از زیارتگاه پیر سبز،  در 1387 خورشیدی،  سمت راست خادم زیارتگاه،   عکس شماره 4542 .

   چند پرسش و پاسخ

   پرسش:  آیا داستان اسکندر و روشنک بانوی ایرانی واقعت دارد؟  و می توان از روی آن نمایشنامه نوشت؟

   پاسخ:  داستان اسکندر و روکسانا،  در ادامه معرکه گیری های تاریخی یونان باستان است،  اگر واقعیتی از آن زمان باقی بوده،  باید در سنگ نوشته ای باشد.  آنچه که قرنها بعد در کتابها آمده،  اکثراً داستان و دروغ و دونگ است،  در گذشته امکانات ضبط و نگهداری ماجراها وجود نداشت،  و آنچه از این دست می باشد، ارزش تاریخی ندارند،  فقط ارزش ادبی دارند.  در این قرن 21 با وجود اینهمه امکانات و تکنولوژی،  هنوز نمی دانیم اصل بسیاری از ماجراها چه بوده،  مانند فرو ریختن دو ساختمان مرکز تجاری،  چه برسد در گذشته ها.

      اما می توان داستان را باز نگری و دوباره نویسی نمود،  اگر داستانی فقط با دروغ های تاریخی باشد،  مورد انتقاد و یا عدم توجه و اطمینان صاحب نظران جدید قرار می گیرد.  امروزه متوجه شده ایم،  در ادامه رشد و تکامل تمدن آریایی،  اسکندر مقدونی،  همان اسکندر اشکانی است،  تلفظ درست اسکندر Askandar است،  شخصاً بارها از زبان مرحومه معصومه خانم شنیده ام،  و می گفت لقبی است،  برای نامیدن مردان پاک و دلیر.  اسک همان اشک،  به معنی آب پاک است،  مانند آب اسک در جاده هراز،  و نام و پسوند و پیشوند بسیاری جاهای دیگر است.  اشکانیان کسانی هستند که وارد فرقه پاک شده اند،  امروزه گروه های اشکانی،  در هندوستان شناسایی شده اند،  اسکندر به معنی فرد درون پاکی و پاک شده است،  اشک که به معنی پاک است،  شاه یا رهبر دینی اشکانیان بوده است.  اسکندر اشکانی شاهزاده هخامنشی و فرمانده پرت زنها بوده،  در بین النهرین با ترکیب عقاید هخامنشی و ابراهیمی،  عقیده جدید اشکانی را گرفته بود،  با مطالعه و پیگیری وبلاگ توضیح آنرا بدست می آورید.

      هخامنشیان یعنی کسانی که مرامشان برادری بوده،  در دوره آخر سلسله هخامنشیان که ما در تاریخ از 600 ق.م،  می شناسیم،  در واقع ادامه دروغ حکومت ایلامیها بوده است،  ایلام یا عیلام یعنی آنطرف آب،  نام عربی شده سرزمین است بنام،  انزان یا انشان البته به تلفظ جنوبی، ایران و ئیران به تلفظ مرکزی ایران.  لازم به یاد آوری است،  سران سلسله چند هزار ساله هخامنشیان،  مانند بقیه پادشاهی ها از تمام بخش های سرزمینشان عروس و داماد می گرفتند،  تا بدین وسیله وابستگی ها محکم شود،  نمونه های آن در دوران صفویه و عثمانی و قاجاریه به وضوح دیده می شود.  این موضوع در حکومت اشکانیان هم بوده،  اما با تفاوت های مختلف،  هر دوره شرایط فکری خاص خودش را داشته است. 

      همانگونه که گفتم می توان داستان یا نمایشنامه را نوشت،  ولی باید آنرا به واقعیت های تاریخ اجتماعی نزدیک نمود.  مثلاً نوشته و گفته شود:  اسکندر اشکانی در سفر های رسمی غیر جنگی خود برای برپایی حکومت اشکانیان در سغد (تاجیکستان کنونی)،  با روشنک آشنا و عاشق او می شود،  و با او ازدواج می کند،  اسکندر اشکانی می گوید:  ما برای ترویج پاکی و درستی و راستی آمده ایم،  نه برای جنگ و کشتن و ویران کردن،  ما آمده ایم که نسل بشر را روح تازه ای دهیم،  و مردم را به حکومت برسانیم.  توجه داشته باشید،  باید داستان را دید تازه ای داد،  که با واقعیت های تاریخی و اجتماعی،  ملی و مردمی هماهنگ باشد،  و نوشته ها و گفته های جدید برابر با دانایی قرن 21 به آن افزود.  در ضمن به دشمنان تاریخی هم گفته می شود،  ما جوانان ایران امروز توانایی آنرا داریم،  که  تمام ترفند ها و حقه بازی هایتان را،  در محیط علمی جدید علیه خودتان استفاده کنیم.

      اگر جوانان یک کشور نتوانند دروغها را تشخیص دهند،  و بسوی واقعیت ها در تخصص خودشان بروند،  و پا ذهن را جلو و به آینده نوین بکشانند،  مردم آن سرزمین دچارمصیبت و گرفتاری خواهند شد.  باید در نظر داشت،  دروغ تنها در تاریخ نیست،  دروغ در تمام علوم است،  بویژه از قرن 20 برای به گمراه کشاندن کشور ها،  دولتها دروغ های زیادی نشر داده اند،  حتی با نام معتبر ترین دانشگاها و مراکز علمی این کار را کرده اند.  این برنامه ها در ادامه نبرد نو پدیده بود است،  ممکن است در ابتدا،  عده کمی از جوانان باهوش متوجه مطالب این وب شوند،  ولی تعداد مهم نیست،  آنان که تشخیص داده اند،  بزودی با درک خوب برای برداشت دروغها،  برتری کامل پیدا می کنند،  و آنان که نفهمیده اند،  آنهم مهم نیست،  دیر یا زود آگاه می شوند،  امیدوارم زود باشد.

   پرسش:  آیا ما ایرانی هستیم؟  اگر ایرانی هستیم و زبان ما فارسی است،  چرا از بدو تولد تا ازدواج و مرگ باکلمات دینی عربی سروکار داریم؟

   پاسخ:  در ایرانی بودن اسمی ما شکی نیست،  فقط مانده که آیا واقعاً ما ایرانی هستیم؟  پاسخ بلی است،  و در نهایت پاسخ پرسش شما می باشد.  از ابتدا و پیدایش رمه های اولیه انسان،  همواره دین با بشر بوده،  و سرزمینها بنا به موقعیت جغرافیایی خود دین خاصی را گرفته اند.  در همین راستا و در ادامه رشد و تکامل تمدن ایرانی آریایی،  سرزمین ایران کنونی میان سه جلگه تمدنی قرار داشت،  و بنا به مقتضای زمان همیشه تحت تأثیر فرهنگی آنها بود.  البته آنها نیز از سه تمدن دیگر ایران بهره می گرفتند،  مشروح در ایران و ایرانیان.  اینها خلاصه ای از تاریخ بود،  بنا به فاکتورها و فرمول های تاریخ و فرهنگ یاد گیری،  باید سرعت تحولات و پیدایش های نوین زیاد باشد،  باید در جهانی که بسرعت بسوی تمدن جدید می رود ایرانیها هم هماهنگ شوند،  و آنچه که از تاریخ بیادگار مانده،  باز سازی ملی و مردمی نمایند.  باز سازی فرهنگی و رفتن بسوی تمدن جدید ایران،  وظیفه جوانان روشنفکر ایران است،  آنها باید با مطالعه و تحقیق و تحلیل های درست در تخصص خودشان،  راهگشای وارد شدن ایران به تمدن جدید باشند.  این کار حوصله می خواهد،  زمان می برد، آینده بینی لازم دارد،  امیدواری می طلبد،  بدین منظور مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید پیشنهاد می شود.

   پرسش:  آیا اقسام ایسم ها و پانها و... مشکل پیش روی مردم ایران است؟

   پاسخ:  تمدن بشری با انواع اندیشه ها شکل گرفته،  اگر انواع اندیشه وجود نداشت،  فکر هم رشد نمی کرد،  و انسانها هنوز در مرحله ابتدایی بودند.  کشور ایران میان فرهنگها و تمدنها قرار دشت،  و از قدیم گفته اند سرزمین چهار راهی بوده،  و عقیده ها و فکر های بیشمار،  در کنار هم رشد و تکامل داشتند.  فقط و مهمترین موضوع برای امروز ایران،  ایجاد اندیشه و محیط دمکرات است،  تا تمام مردم،  بویژه جوان های باهوش ایرانی بتوانند،  ابراز عقیده نمایند و آزادی اندیشه و قلم داشته باشند.  بدین منظور همین جوانان باهوش ایرانی باید با حوصله کار زمان بر کنند،  تا بتوانند دمکراسی را به جامعه وارد و یا تزریق نمایند.  مهمترین مشکل پیش رو برای داشتن دمکراسی نوین،  نفوذ بازماندگان استعمار و امپریالیسم در ایران است،  به همین جهت شناختن عوامل و چهره های استعمار بسیار مهم است.

   پرسش:  چرا می گویید در تاریخ جتماعی ملت ایران جلو رونده است؟

   پاسخ:  دلایل زیادی در این باره است،  اولین مردمی که در کشور های استعمار یا استثمار زده انقلاب بورژوازی نمود ایرانیان بودند،  اولین مردمانی که در زمان پادشاهی پهلوی بسرعت بسوی ظواهر تمدن های غربی رفتند ایرانیان بودند.  تمام ایرانی ها دوست دارند فرزندانشان بهترین تحصیلات را داشته باشند،  ایرانی ها در کشور های مهاجر پذیر تحصیل کرده ترین مردم هستند.  در ایران و انقلاب های ایران زن و مرد در کنار هم شرکت می کنند،  ایرانیها علاقه زیادی به نشر و نشریات دارند،  و بیشترین وبلاگ ها ایرانی است.  و بسیاری از موضوعات دیگر،  که هرکدام جای بررسی و تحلیل دارد،  و کار این وبلاگ نیست.

      البته باید ایران و ایرانی را در قالب قاره کهن قیاس و حساب نمود،  نه آن را با اروپاییها و یا لاتین و غیره نمونه زد و برابر دانست.  امروزه با وجود تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی به راحتی کشورهای قاره کهن و آفریقای شمالی را می بینیم،  و درباره آنها می دانیم،  و بخوبی متوجه می شویم،  که ایرانیها در گذر های تمدنی از مردمان دیگر کشور های همانند،  جلوتر بوده و سریعتر حرکت می کنند.  در تحقیق علمی نباید برخورد های مسلکی و قومی،  دینی و ایده ای نمود،  بلکه باید درست و دور از دروغ و جفنگ، ترفند و حقه بازی،  کار و تحلیل نمود.

   برهان سادگی

      یک سایت با ظاهر اسلامی،  درباره ایران باستان و کوروش بزرگ و تخت جمشید نوشته، همه دروغ هستند،  و برای اثبات هدف خود چند تا عکس هم انداخته،  که هیچ ربطی به موضوع های گفته شده بعنوان دروغ ندارند.  مانند عکس چند سکه با خط یونانی،  که می گویند در پاسارگاد یافته شده اند،  و به همین جهت می نویسد:  پاسارگاد سلوکی است نه هخامنشی.  هیچ از تاریخ و داستان سکه ها ننوشته،  نمی داند این سکه ها مربوط به حدود میلادی است،  و زمان حکومت اشکانیان است،  یعنی پانصد سال بعد از کوروش بزرگ.  حال اگر کشف سکه ها در پاسارگاد واقعی باشد یا دروغ،  تاریخ را عوض نمی کند،  تاریخ همچنان در جایگاه علمی خودش باقی است.  یافته شدن سکه و پول در جایی و مکانی دلیل بر نگرش ساده به تاریخ نیست،  در تمام طول تاریخ سکه و پول،  همیشه سکه های مختلف از ممالک دیگر در همه جا پخش بوده،  و همچنان چنین بوده و می باشد.  مانند انبوه پول خارجی که در قرون جدید،  در همه کشورها وجود داشته و دارد.  همچنین بقیه نوشته ها و چند عکس که بعنوان سند برای اثبات دروغ ایران باستان آورده شده،  همانند نوشته های بنیاد گرایان پان های تیره های مختلف ایرانی است،  و ارزش جغرافیا ـ تاریخ ندارند.  در جای دیگر این سایت نوشته شده:

   بسیاری از الگوهای فکری و رفتاری فرهنگ و تاریخ ایران باستان، به دلیل تضادّ و ناسازگاری با فرهنگ‏اسلامی، قابل پذیرش نیستند. ایدئولوژی و فرهنگ اسلامی با هرگونه تفاخرات و تعصبات قومی، نژادی، جغرافیایی، زبانی و ... مخالفت صریح دارد و هیچ­گونه حساسیت برتری ­جویانه را در این زمینه­ها برنمی­تابد و مشروع قلمداد نمی­کند.

      آنچه که در تاریخ اجتماعی بوده،  مربوط به تاریخ است،  و فقط قابل بررسی های تاریخی و باستان شناسی می باشد،  زیرا در ادامه رشد  تکامل تمدن،  بشر رو به جلو می رود و به گذشته و تاریخ باز نمی گردد.  اما گاه استعمار و امپریالیسم،  با برتری هایی که دارند،  باعث می شوند کشوری به گذشته باز گردد،   و در هزار و دوهزار سال پیش غوطه خورد و عقب بماند،  این عقب افتادگی در خیلی از کشور های استعمار شده سابق پیداست،  اما ایرانیان ثابت کرده اند جلو رونده هستند،  هر چند که ممکن است چند سالی ترفند ها و دروغ های دشمنان ایرانی را گمراه کنند،  اما جوانان باهوش ایرانی راه خود را بسوی تمدن جدید بخوبی باز می کنند.  در ضمن خاطر نشان نمایم،  ایرانی ها به راحتی می توانند همه موضوعات را در جای خودشان ببینند و قرار دهند،  مثلاً  من که برای بازدید از تخت جمشید و آثار تاریخی می رفتم،  ابتدا در قم زیارت کرده،  و در جمکران حضور یافتم،  و سپس به تمام آثار تاریخی و دینی مسیر تا تخت جمشید رفتم،  عکسها و تعریف های آنها در میان وبلاگ می باشند.  در هر جایی با مردم گفتگو کردم،  همه با دید دمکرات،  هر کدام از آثار ایرانی را در جایگاه ویژه خودش قرار داده بودند.  فقط می ماند عوامل و چهره های استعمار،  که می خواهند با بزرگ و کوچک شمردن ایدئولوژی و فخر سازی و غیره،  مردم را رو در روی هم قرار دهند،  تا از محیط آلوده شده سود ببرند.  ولی همانگونه که بارها نوشته ام،  ایرانی باهوش تر و زرنگ تر از این حرف های ساده است،  و نبرد نو پدید را خوب می شناسد.  (درصورت تقاضا نام سایت فوق را می گویم).

   کلیک کنید:  راه راستی ایرانی

   کلیک کنید:  تاریخ دین و آئین در ایران

   کلیک کنید:  هیئت های هدیه آورنده به تخت جمشید

    توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid ///   

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،    http://ravid.ir