جنگ های مهم تاریخ
پیش گفتار
در جنگ دوم جهانی، چندین نبرد اصلی سرنوشت جنگ را تعیین کرد، در این مقاله به دو نبرد معروف آن، نبرد مسکو و نبرد استالینگراد می پردازم، اما نبرد های کوچکی هم توسط مبارزان ملی کشورها در جریان بود، که به آنها پاتیزان Partisan می گویند. البته این مبارزان نقش مهمی در جریان جنگ داشتند، چون کمتر به نقش آنها در پیشبرد اهداف سیاسی و نظامی اشاره شده، و در دروغ های تاریخ سعی نموده اند نقش مهم و توانایی آنها را نادیده بگیرند.
*
نقشه حمله آلمان به روسیه، عکس شماره 1301.
نبرد مسکو
تا پایان ماه سپتامبر سال 1941 فشار بر همه قسمت های جبهه شوروی به نحو محسوسی کاهش یافت و خطوط دفاعی تمرکز گرفتند. نیروی های آلمانی در دو ماه و نیم اول جنگ با موفقیت های چشمگیری روبرو شدند، آنها روسیه سفید، مولداوی، قسمت عظیمی از اوکرایین، لیتوانی، لاتاویا، استونی را اشغال کردند، و لنین گراد را محاصره نمودند و تا پایان سپتامبر نیروهای زیادی را تا حوالی مسکو رسانیده بودند و قصد دستیابی بر پایتخت شوروی را داشتند. آلمان این موفقیتها را به قیمت بسیار گزاف یعنی از دست دادن بهترین واحد های نیروی زمینی و نیروی هوایی خود کسب کرد. به همان نسبت که نیرو های نازی در خاک شوروی پیشروی میکردند بر پایداری و مقاومت سپاهیان شوروی افزوده میشد، و واحد های پاتیزان Partisan تشکیل می شد.
فرماندهان آلمان برای اشغال کریمه و حوزه رود دوشز حق تقدم قایل بودند، بنا بر این با پیش بینی از حمله نیروهای شوروی در جبهه جنوب غربی به جناح سپاه گروه مرکزی خود، موقتا پیشروی بسوی مسکو را متوقف کرده و نیروهای قابل ملاحظه ای از جمله تانک های زیر فرمان مارشال گودریان را برای حمله به جناح و پشت سر جبهه جنوب غربی شوروی اختصاص داده بودند. در سپتامبر پیش از آغاز نبرد در نواحی نزدیک مسکو آلمان ها نیرو های شوروی را در جنوب غربی بشدت شکست داده کیف را اشغال کرده و مدافعان اکراینی را بسختی کوبیدند. هیتلر فرمانده عالی آلمان، سرمست از پیروزی ها در اکراین به قدرت و توانایی سپاهیانش غره شد و از این رو در طرح های عملیاتی و استراتژیکی برای آغاز تعرض خود علیه مسکو اشتباهات بزرگی مرتکب شد، آنها پنداشتند دشمن شان یعنی نیرو های شوروی تضعیف شده و روحیه خود را باخته و توانایی دفاع از پایتخت را ندارد.
در شوروی تدابیر خوبی برای مقابله با دشمن و دفاع از مسکو چیدند، آلمان ها در اکتبر تعرض خود را آغاز کردند تا مسکو را اشغال و جنگ را تمام کنند. شوروی ها در نواحی دور دست مسکو سه جبهه تشکیل دادند، جبهه غربی که از شش سپاه تقویت یافته تشکیل می شد، جبهه ذخیره از دریاچه سلیگر تا شهر یلنیا متشکل از شش سپاه که وظیفه جلو گیری از رخنه آلمانی ها و ممانعت از پیشروی آنها را بر عهده داشتند، جبهه بریانسک شامل سه سپاه و یک تیپ عملیاتی که از کرانه شرقی رود دسنا در امتداد فرولفکا تا پوتیول وظیفه دفاع از بریانک و اورال را انجام می دادند. مجموع نیروهای این سه جبهه شوروی 800 هزار نفر و 770 تانک و 9150 توپ که بیشتر در جبهه غربی تمرکز داشتند بعلاوه نیرو های امدادی و تدارکات پشت جبهه. گروه مرکزی آلمان ها برای حمله به مسکو، متجاوز از یک ملیون سرباز و 1700 تانک و 19 هزار توپ و خمپاره انداز تشکیل می شد.
هیتلر رهبر آلمان طی فرمان 16 سپتامبر دستور داد، که گروه دوم نیرو هوایی آلمان خطوط دفاعی شوروی را در هم بکوبد و از شمال و جنوب حمله نماید و مسکو را اشغال کنند. تدابیر دفاعی از جانب شوروی چیده شده بود، سنگر های مستحکم برپا گردید و دوازده لشکر از نیروهای داوطلب برای کمک های مختلف گرد آوری شده بودند و دستور اصلی ایجاد تلفات بیشتر و سنگین از آلمان ها بود. سی سپتامبر آلمانها تعرض زمینی خود را آغاز کردند و به سرعت پیشروی نموده و در جبهه های شوروی رخنه کردند، و بخشهایی از نیرو های شوروی را در ویاز ما از شمال و جنوب محاصره کردند. در جبهه بریانسک هم وضع شوروی ها وخیم گردید و بخشهایی در خطر محاصره قرار گرفتند، اورل سه اکتبر سقوط کرد و جبهه بریانسک در هم شکست. مدافعان آن با تحمل تلفات سنگین بسوی شرق و جنوب شرقی عقب نشینی کردند و تولا در وضع خطر ناک قرار گرفت. تا غروب ششم اکتبر قسمت قابل ملاحظه ای از نیروهای جبهه غربی و نیروهای جبهه ذخیره به محاصره آلمانها در آمدند، احتمال شکافته شدن جبهه دفاعی شوروی و پیشروی آلمانها شهر مسکو را تهدید می کرد. روز هفتم اکتبر شوروی ها برای تقویت خط دفاعی مسکو 14 لشکر سبک اسحله، 16 تیپ تانک، بیش از 40 هنگ توپخانه و تعدادی واحدهای دیگر از جبهه های نزدیک دیگر منتقل کردند.
*
نقشه حمله متقابل ارتش شوروی به نیرو های آلمان، عکس شماره 1302 .
ده اکتبر جنگ شدید بین واحدهای مختلف شوروی و آلمانی در جبهه های اطراف مسکو ادامه داشت و همه جا صدای توپخانه ها شنیده می شد. خط دفاعی مسکو که موژیسک نامیده می شد، 220 کیلوتر طول داشت و از موقعیت استراتژیکی بسیار خوبی بر خوردار بود، وجود رودخانه های متعدد در این ناحیه سدهای طبیعی ضد تانک بشمار می آمدند. در پشت خط دفاعی مزبور یک شبکه راه های خوب و راه آهن، نقل و انتقال نیروهای شوروی را آسان می ساخت. اما کمبود نیرو های دفاعی چشمگیر بود و از هر 5 کیلومتر فقط یک گردان محافظت می کرد، بنا بر این شوروی ها دستور بسیج عمومی دادند و نیرو های جدیدی تشکیل دادند. نیرو های شوروی روحیه ای بالا داشته و به پیروزی خود و شکست آلمان در حمله به مسکو ایمان داشتند.
دوازده اکتبر دو لشکر تانک و دو لشکر پیاده آلمان سایچوکا وزوبتسف را اشغال کرده و بسوی کالی نین در حال پیشروی بود، و یک لشکر تانک آلمان به فاصله 24 کیلومتری جنوب شرقی استاریتا رسید. سیزده اکتبر شوروی ها تدابیری اندیشیده و با جابجا کردن نیرو هایشان و پخش اعلامیه هایی برای دفاع شرافتمندانه از وطن به بالا بردن بیشتر نیروها اقدام کرد. نبرد بشدت ادامه داشت و فشار نیرو های آلمان برای پیشروی زیاد بود، نیرو های محاصره شده شوروی همراه نیرو های دفاعی بدون وقفه و استراحت به جنگ ادامه می دادند. نبرد سخت ادامه داشت و هر روز از قدرت تعرضی آلمان کاسته می شد و به قدرت پاتک های نیرو های شوروی افزوده می شد. طی یک ماه نبرد خونین نیرو های آلمانی حدود 250 کیلومتر پیشروی کرده بودند و حدود 1500 کیلو متر از مرز های آلمان دور شده بودند، توانایی تدارکات در این فاصله برای آنها بسیار ضعیف بود، بویژه که پارتیزان های روسی به سرعت افزایش نیرو و قدرت یافته و توانایی پشت جبهه آلمانی ها را از بین می بردند.
سربازان شوروی برای دفاع از میهن خود فداکاری های زیادی کردند، اما آنها بدون دلاوری پارتیزان های ملی روس پشت جبهه امکان پیروزی شان سخت تر می شد. کمیته های ملی دفاعی شوروی به بسیج مردم ادامه می داد و مردم با جان و دل از شهر های خود دفاع می کردند، و ستاد فرماندهی کل شوروی به سازماندهی و طرح نقشه های عملیاتی فوق العاده جنگ را ادامه می دادند. سی اکتبر حمله تانک های آلمانی به تولا بشدت شکست خورد، سربازان آلمانی روحیه خود را باخته بودند و فرماندهان آلمانی صف آرایی های جدیدی در ماه نوامبر کردند و با سستی به جنگ ادامه دادند. نزدیک یک میلیون از مردم مسکو و اطراف ان مستقیم در راه دفاع از مملکت خود مشغول حفر سنگر های نفرات و توپخانه و یا تدارکات و خدمات درمانی و یا نبرد بودند، در ماه نوامبر سرما به روسیه آمده و جنگ را برای مهاجمان سخت کرده بود.
از نیمه نوامبر آلمان ها دست به تعرض های گسترده با تانکها زدند با وجود سر سختی تلفات سنگین داده مقابل سنگر های مستحکم شوروی کاری از پیش نمی بردند، اما توانستند در روز 19 نوامبر شکافی در منطقه کالی نین ایجاد کنند. در ناحیه تولا به مسکو هم شکاف دیگری ایجاد شد، شوروی ها با ارسال نیروهای ذخیره به مناطق رفع مشکل نمودند، جنگ و گریز های در خط دفاعی مسکو که جبهه ای بطول 600 کیلومتر رسیده بود در پایان نوامبر با خلاص شدن قدرت تعرضی آلمان ها به پایان رسید. 29 نوامبر 1941 با آغاز پاتک شوروی ها برای دور کردن آلمان ها از اطراف مسکو نبرد مسکو با شکست و تلفات سنگین آلمان ها به پایان رسید.
نبرد استالینگراد
نبرد استالینگراد یا ولگا گراد امروزی یکی از سرنوشت ساز ترین نبرد های تاریخ است، اگر آلمان های نازی به نفت قفقاز دست می یافتند و می توانستند شوروی را به دو نیم کنند، به راحتی وارد ایران می شدند و راه آهن سراسری ایران را که قبلاً مهندسین آلمانی در زمان رضا شاه برای نفوذ خود کشیده بودند اشغال می کردند. از این راه آهن تدارکات آمریکایی به روسیه قطع می شد، و شوروی ها نمی توانستند لشکر های خود را تجهیز کنند، و در ادامه آلمان می توانست به خلیج فارس برسد، با آمادگی رهبران ترکیه و ایران برای پیوستن به آلمان جهان شکل سیاسی دیگری می گرفت. در مطلب پایین بخش کوچکی از این نبرد را بطور خلاصه نوشته ام، علاقمندان به تاریخ در این موضوع می توانند در نظر ها بنویسند، تا مسیر تحقیقات و کتابهای مربوطه را برای آنها بنویسم.
تا اواخر ژوئیه 1942 شوروی ها سی و هشت لشکر که مجموع نفرات آن با 16 لشکر مساوی بودند در جبهه استالینگراد متمرکز نموده، که می بایست از خط دفاعی بطول 500 کیلومتر دفاع می کردند. وظیفه ای که بر عهده 187 هزار سرباز و 360 تانک، 337 هواپیما و 7900 توپ و خمپاره انداز قرار گرفت. آلمان ها در برابر این خط دفاعی با 250 هزار سرباز 740 تانک و 1200 هواپیما و 7500 توپ و خمپاره انداز صف آرایی کردند. فرمانده عالی آلمان طی فرمان شماره 35 به تاریخ 23 ژوئیه دستور داد، گروه سپاه ب در جناح شمالی واقع در میانه مسیر رودخانه دان که سپاهیان مجاری، ایتالیایی و رومانی در آنجا موضع گرفته بودند به جنگ بپردازد، استالینگراد و استراخان را اشغال کند و در کرانه رودخانه ولگا موضع بگیرد، تا به این ترتیب ارتباط قفقاز با دیگر نواحی شوروی بکلی قطع گردد، گروه مزبور برای به دست آوردن این هدف در حمایت 1200 هواپیما قرار می گرفت.
روز 26 ژوئیه نیرو های موتوری و مکانیزه آلمان در خط دفاعی سپاه شصت و دوم شوروی در کرانه رودخانه دان رخنه کرد، و خود را به منطقه کامنسکی در شمال کالاچ رسانید. ستاد عالی فرماندهی شوروی با انتقال سپاه های اول و چهارم تانک که جمع تانک های آنها از 240 فروند تجاوز نمی کرد، این منطقه را تقویت کرد، و دو لشکر سبک اسلحه هم بدانجا منتقل ساخت، این نیرو های امدادی هم نتوانستند پیشروی آلمان ها را سد کنند، هر چند که تا حدی از سرعت آن کاستند. گرچه صلاح نیست در جنگ به واحد هایی که در حال تشکیل هستند متکی بود، لیکن راه بسوی استالینگراد سخت در خطر قرار داشت و ستاد عالی فرماندهی شوروی چاره دیگری نمی دید. جنگی سخت هم در جنوب کلاچ در قسمتی که سپاه شصت و چهارم متمرکز بود در گرفت و در اینجا تا حدودی از پیشروی آلمانها بسوی استالینگراد ممانعت شد.
چهار اوت ستاد عالی فرماندهی شوروی جبهه استالینگراد را در سراسر طول 710 کیلومتری تقویت کرده و این جبهه را به دو قسمت جبهه استالینگراد و جبهه جنوب شرقی تقسیم کرد. روز 23 اوت سپاه 14 تانک آلمان پس از جنگی سخت در خط دفاعی شوروی در ورتیاچی رخنه کرد و با دو قسمت کردن بخش استالینگراد در منطقه لاتشینکا و رینوک در شمال استالینگراد خود را به رودخانه ولگا رسانید. بمب افکن های آلمانی حملات سختی به شهر کرده و استالینگراد را به صورت ویرانه ای در آوردند، در این حملات ساکنین کشته و تأسیسات صنعتی و فرهنگی بکلی ویران گردیدند. پیش از ظهر 24 اوت واحد های سپاه چهاردهم تانک آلمانی حمله خود را قسمت شمالی و بخش صنعتی شهر آغاز کردند و کارگران با کمک ارتش شوروی آلمان ها را متوقف کردند. 25 اوت سپاهیان جبهه استالینگراد شوروی که به سمت شمال شرقی عقب نشینی کرده بودند از سوی شمال در قسمت رود ولگا به آلمان ها حمله و آنها را از هدفشان منحرف کردند.
روز 26 اوت آلمان ها پس از عبور از رودخانه دن با نیرو های اصلی خود بیک تعرض شدید تری در حمایت نیروی هوایی علیه استالینگراد پرداختند. تا 31 اوت سپاهیان جبهه جنوب شرقی شوروی زیر فشار آلمان ها ناگزیر به عقب نشینی گشتند، سپاه های 62 و 64 شوروی در حومه غربی شهر به دفاع پرداخته بودند. در این روزها شوروی ها برای به انحراف کشاندن آلمان ها و نیز عدم کمک رسانی از جبهه های دیگر به جبهه استالینگراد توسط آلمان ها دست به تعرض های گسترده در جبهه مسکو زدند. آغاز حمله شوروی ها در جبهه استالینگراد روز های 5 و 6 سپتامبر بوسیله سپاه های 24 و 63 تعیین شد، بامداد روز سوم سپتامبر پس از گلوله باران مواضع آلمانی ها افراد سپاه یکم گارد حمله کردند لیکن تنها توانستند یکی دو کیلومتر بسوی استالینگراد پیشروی کنند و مختصر ضربه ای بر آلمان ها وارد گردانند ادامه ضربات هوایی آلمان ها و حملات متقابل آنها بوسیله تانک و سرباز پیاده در حمایت توپخانه از پیشروی شوروی ها جلو گیری می کرد.
بامداد 5 سپتامبر توسط شوروی ها، حملات موشکی و توپخانه، خمپاره انداز و عملیات هوایی در سراسر مواضع سپاه های 24 و یکم گارد، 66 عملیات خود را آغاز کردند، اما قدرت ضربات توپخانه آنها کافی نبود و به نتیجه مطلوب شان نرسید. بمب افکن های آلمانی ضمن داشتن برتری هوایی متقابلاً مواضع شوروی ها را بمباران کردند، قوای امدادی آلمانی بعد از ظهر همان روز وارد صحنه شد و در بسیاری از قسمتهای شوروی ها به مواضع پیشین خود عقب نشینی کردند. با فرا رسیدن شب جنگ زمینی فرو نشست، اما بمباران های هوایی توسط دو نیرو ادامه داشت، قسمتی از نیرو های شوروی یکی دو کیلو متر پیشروی کرده بودند، واحد های سپاه 24 در مواضع اصلی خود باقی بودند. روز های سوم و چهارم حمله، دو طرف نیرو ها و تجهیزات جدید دریافت می کردند، و مواضع استراتژیک برای آشیانه تانکها و توپخانه می گرفتند و می ساختند، و صرفاً به تبادل شلیک توپخانه ها و نبرد های هوایی محدود گشت.
در ستاد های کل دو نیرو، برلین و مسکو، جلسات مهمی تشکیل می شد، آلمان ها به هر قیمتی که شده بود استالینگراد را می خواستند تا به نفت قفقاز دست یابند و این بخش را از خاک روسیه جدا نمایند، و شوروی ها آینده کشورشان در شکست دادن آلمان ها در استالینگراد بود، سرنوشت جهان داشت تعیین می شد. شوروی ها تصمیم گرفتند با جنگ های کوچک و فرسایشی آلمان ها را به تحلیل ببرند و هم چنین پارتی زان ها هم آلمان ها را تحت فشار شدید قرار داده بودند، آلمان ها هم می خواستند با عملیات گاز انبری و برتری هوایی قطعاتی از واحدهای شوروی را نابود کنند. از دوازده سپتامبر روز های سختی بر استالینگراد گذشت، آلمان ها با وجود تلفات سنگین با سماجت و سر سختی قدم به قدم از درون ویرانی های شهر به سوی ولگا پیش می رفتند، و سپاه های 62 و 64 شوروی ایستادگی می کردند و ساختمان های ویران شده را به صورت دژ در آورده بودند.
*
نقشه نبرد استالینگراد، عکس شماره 1303.
روز 15 سپتامبر لشکر 13 گارد شوروی از رودخانه ولگا گذشت، و به آلمان ها حمله کرد، و ضربه ای غیر منتظره وارد ساخت، و روز 16 سپتامبر ارتفاعات مامایف کورگان را از آلمان ها پس گرفت، سپاه 8 آلمانی زیر بمباران هوایی سپاه 16 هوایی شوروی قرار داشت، و تعداد افراد گردان های آن به 30 تا 40 نفر کاهش یافته بود. دو طرف در گیر به تعویض بعضی از فرماندهان می پرداختند، شوروی ها روز 28 سپتامبر نام جبهه استالینگراد را به جبهه دون و جبهه جنوب شرقی را به جبهه استالینگراد تغییر دادند. در ماه اکتبر شوروی ها شش لشکر جدید تازه نفس تجهیز شده به استالینگراد فرستادند و جبهه دون هم از نظر نیروی انسانی و ساز و برگ نظامی تقویت کردند. جنگ سختی در سراسر ماه اکتبر در داخل شهر استالینگراد و حومه آن ادامه یافت، هیتلر به فرماندهان آلمان دستور اکید داده بود استالینگراد را اشغال کنند. فرماندهی آلمان برای اثر بیشتر به ضربه خود، نیرو های رومانی را در دو جناح جایگزین سپاهیان آلمان ساخت، و به این ترتیب مواضع دفاعی خود را در حوالی سرافیموویچ و جنوب استالینگراد تضعیف کرد.
در اواسط اکتبر آلمان ها به امید اینکه به کار استالینگراد برای همیشه فیصله بخشند به تعرض تازه دست زده لیکن باز هم نیرو های شوروی ایستادگی کردند. جنگ چندین شبانه روز بطور متوالی ادامه داشت، در خیابان ها، ساختمان ها، کارخانه ها، در کرانه ولگا و همه جا، تلفات و زخمی ها فراوان بودند. تاکتیک های مختلف جنگی توسط دو نیروی در گیر انجام می پذیرفت و جا به جایی واحد ها و عقب و جلو رفتن ها با تلفات سنگین ادامه داشت. در اوایل نوامبر آلمان ها با جمع کردن واحد های خسته و ضعیف شده و بی روحیه خود دست به یک تعرض بی نتیجه زدند. در ماه های ژوئن تا نوامبر، آلمان ها 600 هزار سرباز، 1000 تانک، 2000 توپ و خمپاره انداز و 1400 هواپیما در منطقه دون، ولگا و استالینگراد از دست داده، وضع عملیاتی آنها در ناحیه ولگا سخت آشفته گشته بود. ذخایر آلمان ها ته کشیده بود و از جناح های آنها سپاهیان غیر قابل اعتماد رومانی، ایتالیایی، و مجارستانی دفاع می شد که اینها رفته رفته بر وضع یأس آور خویش واقف می گشتند.
نیرو های شوروی در منطقه رودخانه دون برای دست زدن به تعرض متقابل توسط جبهه های جنوب غربی و دون در وضع مطلوبی قرار داشتند. سپاه 51 در جنوب استالینگراد با یک تعرض محلی آلمان ها را به عقب نشینی وادار کرد، یک خط دفاعی در امتداد دریاچه سارپا، تساتسا و بارمانتساک برای خود بوجود آوردند. جنگ شدید استالینگراد برای چهارمین ماه بود که ادامه داشت، همه جهانیان با حساسیت مسیر تحولات را تعقیب می کردند. تا این زمان بیش از یک سوم شوروی در اشغال آلمان بود و همه مردم روسیه و اکراین و اروپای شرقی مستقیم در گیر این جنگ بودند، پارتی زان های بسیاری در این نبرد فدا کاری کردند. جمع تلفات آلمان از ابتدای حمله به شوروی تا این تاریخ دو ملیون نفر بود که البته در مقابل تلفات بیشتر شوروی ها خیلی کمتر بود، ولی منابع انسانی بسیار محدود برای جایگزینی داشتند. منابع جاسوسی آلمانی چشمگیر بود، آلمان ها نتوانستند به تدارک شوروی ها برای دست زدن به تعرض متقابل در استالینگراد پی ببرند. تجمع 11 سپاه زمینی، چندین سپاه موتوری، سوار و تانک، واحد های نظامی دیگر، 13500 توپ و خمپاره انداز، 1100 توپ ضد هوایی، 900 تانک و 1120 هواپیمای شوروی از دید آلمان ها مخفی ماند.
تجمع آلمان ها شامل، قسمت اعظم گروه سپاه های ب که در دون علیا، استالینگراد، امتداد دریاچه های سارپا، به عملیات پرداخته و شامل سپاه هشتم ایتالیایی، سپاه سوم و چهارم رومانی و سپاه 46 تانک آلمانی از حمایت نیروی هوایی چهارم و سپاه هشتم هوایی بر خور دار بودند. از اول نوامبر شوروی ها با تاکتیک ها و شیوهای جنگی که در این مدت آموخته بودند به جابجایی نیرو پرداختند، و صف آرایی های خوبی برای شکست قطعی آلمانها ترتیب دادند. با دشواری 160 هزار سرباز و 450 تانک و 600 توپ و 14000 کامیون و هزاران تن مهمات را از ولگا عبور دادند. شوروی ها در تدارک بینی خود توجه خاصی به تشخیص وضع دشمنان شان معطوف می داشتند، درباره ترکیب خطوط دفاعی، صف آرایی نیروها، سیستم آتش توپخانه، مواضع و لانه های دفاعی و استقرار تانکها و توپها اطلاعات کسب می کردند. همچنین در ترکیب بخشی خطوط آتش خود، و حدت مورد لزوم امکان نابود کردن هدف های دشمن و هماهنگی بخشی عملیات توپخانه و نیرو های زمینی پس از آغاز تعرض مطالعه کافی می کردند. این مطالعات در مورد هماهنگی نمودن عملیات حفاظت هوایی، توپخانه و تعیین هدف های آنها و عملیات سپاه های هم جوار را در نظر گرفتند. توجه شوروی ها به لزوم وارد کردن ضربه غافل گیرانه بر آلمان ها و سپس ادامه تعرض با شدت هر چه تمام تر پیش از اینکه آنها به خود آید می بود.
ساعت 7 و 30 دقیقه بامداد روز 19 نوامبر 1942 سپاهیان جبهه جنوب غربی شوروی بر دو قسمت از صفوف دفاعی سپاهیان رومانی حمله بردند، سپاه 5 تانک و سپاه 21 شوروی این حملات را آغاز کردند. نیرو های رومانیایی منهزم گردیدند، نیرو های آلمانی که در پشت صفوف رومانیها بودند کوشیدند با انجام پاتک از پیشروی شوروی ها جلو گیری کنند، اما توسط سپاه های 21 و 6 تانک در هم کوبیده شدند. بدین ترتیب در جبهه جنوب غرب آلمان ها شکافی غیر قابل جبران ایجاد شد، آلمان ها نیروی ذخیره خود را که شامل لشکر یکم تانک رومانی و لشکر های 14 و 22 تانک آلمانی و نیز لشکر هفتم سوار خود را در قسمت رو بروی سپاه 21 شوروی متمرکز کردند، و سپس لشکر 22 تانک آلمان و لشکر یکم تانک رومانی را مقابل سپاه یکم تانک شوروی منتقل کردند. سپاه 26 تانک شوروی، لشکر یکم تانک رومانی را بشدت شکست داد و رومانی ها تسلیم شدند، به محض اینکه نیرو های شوروی پیشروی خود را آغاز کردند، قسمت اعظم نفرات سپاه سوم رومانی و ذخایر آلمانی که برای کمک به آنها آمده بودند بکلی نابود شدند. سپاه 26 تانک شوروی در جهت کلاچ پیشروی کرده تا به سپاه موتوری جبهه استالینگراد ملحق شود، شب 22 نوامبر یک واحد مقدم سپاه 26 تانک یکی از پل های رود خانه دون را اشغال کرد و عبور سریع همه واحد های سپاه شوروی را میسر ساخت.
روز 24 نوامبر سپاه 21 و سپاه 5 تانک شوروی بیش از سی هزار اسیر گرفته بودند، در جناح چپ سپاه 65 جبهه دون تعرض خود را به آلمان ها آغاز کرد. سپاه 24 شوروی در کرانه شرقی رودخانه دون پیشروی را آغاز کرد، سپاه 51 در جهت شهر آبگانروا و سپاه 57 در جهت کالاچ و سپاه 64 بسوی گاوریلنکاو موازی با مسیر پیشروی سپاه 57 پیشروی کردند. روز 23 نوامبر سپاه 4 سوار به فرماندهی ژنرال شایکین ایستگاه راه آهن شهر آبگانرو را اشغال کرد، نیرو های تانک شوروی به منطقه سوتسکی رسیدند. سپاه 4 تانک جبهه غربی شوروی از رودخانه دون گذشت و با واحد های سپاه 4 موتوری جبهه استالینگراد حلقه محاصره آلمان ها را در اطراف نیرو های دشمن بین ولگا و دون را کامل کردند. از این تاریخ آلمان ها در وضعیت خراب و شکست خورده قرار گرفتند، نیرو های ذخیره و کمکی آنها هم کاری از پیش نمی بردند. تا آخر دسامبر در نتیجه تعرض شوروی ها، آلمان ها 60 هزار اسیر داده و در همین حدود هم کشته داشتند، تمام تجهیزات و تدارکات شان از بین رفته و نیرویی برای ادامه نبرد و پاتک نداشتند. در ژانویه سپاهیان جبهه جنوب غربی و جبهه استالینگراد 240 کیلومتر پیشروی کرده بودند، و جمعاً 150 هزار اسیر گرفتند.
نبرد استالینگراد فوق العاده شدید بود از 19 نوامبر تا 2 فوریه 32 لشکر آلمانی نابود شدند، و از 16 لشکر باقی مانده 60 درصد قدرت خود را از دست داده بودند. مجموع تلفات جانی و خسارت مالی دشمن در منطقه به یک و نیم میلیون نفر، 3500 تانک، 12000 توپ و خمپاره انداز، 3000 هواپیما و مقادیر زیادی تجهیزات دیگر بالغ می شد، و تلفات شوروی ها با حساب غیر نظامیان بسیار بیشتر از این بود.
*
عکس پرچم سرخ بر فراز رایشتاگ برلین، عکس 1300 .
کلیک کنید: ساختار های تاریخی اجتماع
کلیک کنید: لشکر و جنگ در دوره های تاریخی
کلیک کنید: هیئت های هدیه آورنده به تخت جمشید
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
انوش راوید // Anoush Raavid ///
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران، http://ravid.ir