اشیاء باستانی در افغانستان
گذشته های خیلی دور و هزاره سوم و چهارم ق،م، و قبل از پیدایش خط و نویسایی و دین های تاریخی شناخته شده امروزی، در افغانستان مرکزی مردم بت هایی از سنگ درست می کردند، و آنها را بعنوان خدایان در معابد قرار می دادند. اکثر این بت ها را با هیبت پادشاهان و رهبران خود می ساختند، و با همان ترکیب پوشاک درست می کردند، نه برهنه. امروزه از این بتها تعداد خیلی کمی موجود است، از تعداد اندکی که موجود است متوجه می شویم، که در آن زمان توانایی سنگ تراشی، شهر سازی و اجتماعات پیشرفته وجود داشته است. یکی از وظایف اصلی جوانان باهوش افغانستانی، شناساندن تاریخ کشور خودشان، برای بها دادن به آنها در جهان می باشد.
کار علمی و تحقیقی خیلی کمی درباره تمدن و مدنیت، دینها و بت های باستانی افغانستان شده، به همین جهت در دنیای باستان شناسی مدرن آنها را بخوبی نمی شناسند. در صورتی که کار تحقیقی و علمی روی آنها انجام شود، و به زبان های مختلف در اینترنت منتشر شود، باستان شناسان و موزه داران رسمی و غیر رسمی، با آنها آشنا می شوند، و با کشف های آزاد متعددی که در افغانستان انجام می شود، می تواند درآمد خیلی خوبی برای دولت و مردم افغانستان امروزی یا در واقع بخشی ایران جنوب شرقی ایران بزرگ باشد. هر کجا که بتی کشف شده باشد، آنجا معبدی بوده و در آنجا بت های دیگر و یا اشیاء قیمتی دیگر هم موجود خواهد بود، و کلاً آن زمین قیمت تاریخی و باستان شناسی دارد.
مهمترین موضوع در رابطه با این کشفیات جدید، کارها و تحقیقات علمی درباره تاریخ افغانستان است، که در نهایت می توان نتیجه گرفت، تمدن بشری چگونه و چرا و از کجا شروع شده است. در یک مورد از جدید ترین این کشفها، که در مرکز افغانستان انجام شده، عکس سر ملکه یا بت بانویی را دیدم، که از زیر خاک بیرون آورده بودند، و بیش از سه هزار سال قدمت دارد. در آن نقش و نگار هایی است، و کلاهی بسر دارد، ولی هیچ نوشته ای ندارد، هر یک از ابروان او را، با هفت نگین کوچک فیروزه تزئین نموده اند، که نشانه اهمیت عدد 7 بوده است. در واقع هر یک از خطوط و نقش و نگار آن نشانه اولیه پیدایش علوم می باشد، که بخوبی در این سر مجسمه سنگی نمایان شده است. مو های او از زیر کلاه بیرون آمده، و تا زیر چانه قیچی شده و آویزان است، درست مانند ملکه های مصر باستان، و چند حلقه گردنبند دارد، که باعث شده گردن او بلند تر بنماید، نمونه آن حلقه ها و گردن بلندتر شده، در قبایل بدوی اتیوپی و افریقا موجود است. اما اثرات ضربات بسیار قدیمی چکش و کلنگ در آن پیداست، که گویا از سر دشمنی، و یا از بین بردن آن وارد شده بوده است، ولی همچنان تازه و زنده می نماید.
اگر این قبیل بت ها و یا اشیاء عتیقه زیر خاکی، در دنیا و علم شناخته نشوند، ارزش کمی خواهند داشت، اما اگر آنها را بشناسانند و معرفی کنند، تاریخ و داستان آنها را بگویند و بنویسند، بهایی فوق العاده بدست می آورند. در غیر اینصورت آنها را با نازل ترین قیمتها از چنگ ملت خوب افغانستان در می آورند، و بدون هیچ کار علمی و تحقیقی، به گوشه اتاق یک عتیقه باز یا باستان دوست می رود، نه علم از آن نصیبی می برد، نه مردم به پول خوبی می رسند. وظیفه روشنفکران است مردم را آگاه کنند، که اول باید روی هر یک از اشیاء عتیقه و زیر خاکی کار های علمی و تحقیقی، بازاریابی و ارزش گذاری انجام شود. بعد از این شناسایی خود بخود، در حراج های قیمتی لندن و غیره بفروش می رسد، یعنی همه سود می برند، هم اهل علم، و هم مردم. مانند همین ملکه یا بتی که من عکس های آنرا دیدم، نشان از اهمیت بانوان در سه یا چهار هزار سال پیش افغانستان دارد، درست بر عکس دور های قرون جدید.
*
عکس سر مجسمه ملکه یا بت تاریخی، که توسط یکی از جوانان ایران شرقی یا افغانستان امروزی، با ایمیل برای من ارسال شده است، تا آنرا شناسایی نمایم، عکس شماره 4425 . با درخواست استادن عزیز تاریخ گذار و باستان شناس، عکس های بیشتری برایشان ارسال می کنم.
تاریخ گذاری اشیا
از وظایف اساسی دانش باستان شناسی، پی بردن به حقایق تاریخی، کشف روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و هنری، حاکم بر جوامع گذشته بشری و شناخت آنهاست. برای پی بردن به کنه موارد یاد شده تعیین تاریخ و قدمت آثار و بقایای تمدن های پیشین و وقایع و حوادث گذشته امری ضروری و حیاتی است. تاریخ گذاری عبارت است از، تعیین تاریخ و قدمت، حوادث و رخدادها، بقایا و آثار انسانها، دو نوع تاریخ گذاری نسبی و مطلق وجود دارد. البته بسیاری از آثار تاریخی کشف شده، در اختیار محقق های تاریخ گذار و باستان شناس قرار ندارد، در موزه های مختلف گیتی، در دست جویندگان گنج، کنج اتاق عتیقه باز، قرار دارند. بسیاری از آنها را فقط می توان از روی چند عکس، مانند همین سر مجسمه مقاله بالا، تاریخ گذاری نمود.
تاریخ گذاری مطلق برای بیان حوادث و رخداد هایی است، که تاریخ وقوع آنها کم و بیش روشن و مشخص است، مانند سال وقوع جنگها انقلابها، که بصورت اعداد و ارقام قطعی ثبت و اعلام می شود، مانند، 1622 م، یعنی زمان فتح جزیره هرمز در خلیج فارس بدست سرداران ایرانی، یا 1906 م، یعنی هنگام صدور فرمان مشروطیت، که در ذهن مجسم می شود.
تاریخ گذاری نسبی عدد یا رقمی ذکر نمی شود، بلکه وقایع تاریخی در قالب یک دوره برهه مرحله یا مقطع زمانی خاص عنوان می شود، مانند دوران شهر نشینی، دوران کشاورزی، دوره رنسانس، یا معماری دوره مستعمراتی و...، که بیشتر از حیث اتفاقات آن دوران اهمیت دارند تا زمان بروز آنها.
بهتر است هر رخداد مورد تحقیق بدو صورت، تاریخ گذاری مطلق و تاریخ گذاری نسبی نمود، در واقع هنگامی که رخدادی تاریخی را، در یک دوره برجسته تاریخ بطور مطلق تاریخ گذاری می کنیم، تاریخ گذاری نسبی آن هم مسیر می شود. بطور مثال، هنگامی که یک قطعه شعر فارسی در 1250 میلادی سروده شده، می توان گفت، که از دیدگاه نسبی از آثار دوره خانات ایرانی است، چون خانات ایرانی از سال 1221 تا 1499 بر ایران حکومت می کردند. عکس این قضیه همیشه امکان پذیر نیست، رخدادی که بطور نسبی تاریخ گذاری شده است، لزوماً نمی توان آن را به طور مطلق تاریخ گذاری کرد.
دو وضعیت نشان دهنده چنین محدودیتی است، اول، درباره رخدادی ممکن است فقط بدانیم، که قبل یا بعد از یک رخداد دیگر دیگر اتفاق افتاده است، بدون اینکه معلوم باشد، چه مدت قبل یا بعد از آن، چون کشف آتش. از حیث نسبی کشف آتش، به دوره ما قبل تاریخ، یعنی پیش از ده هزار سال قبل منسوب است، اما چقدر پیش از آن معلوم نیست. دوم، مواردی است که در آن رخداد های مهمی، که تاریخ گذاری نسبت به آنها صورت گرفته است، خود بطور مطلق مشخص نشده باشند. در زمین شناسی و در باستان شناسی قبل از تاریخ، چنین وضعی تا پیش از کاربرد تاریخ گذاری رادیو متریک Radiometric dating وجود داشت. عنوان های نسبی چون پالئوزوئیک Paleozoic (پارینه سنگی)، نئولیتیک Neolithic (نوسنگی) هنگامی پا گرفتند که تسلسل رخداد های مهم به کمک بررسی لایه های رسوبی مشخص شده بود، بدون آنکه اطلاعی در مورد تاریخ مطلق رخداد های در بر گیرنده هریک از این برهه ها بدست آمده باشد.
اشیا تقلیبی تاریخی
از دیر باز عده ای سود جو، به ساخت و فروش اشیای تقلبی تاریخی مشغول بودند، تقریباً در تاریخ جهان و تمام قاره ها و یا کشورها، این وضع کم و بیش وجود داشته است. گاه حکومتها هم برای اثبات حقانیت دینی و ملی، چنین کار هایی می کردند. اما بیشترین و پر تعداد ترین این تقلب کاری توسط سود جویان انجام می پذیرفت، از رم باستان تا آخرین زمان رم شرقی، تقلب کار های باستانی وجود داشتند. از فلسطین تا لندن هم در دور های بعد تقلب کارها فعالیت می کردند، امروزه تقلب کاری به همه جهان رسیده است. حتی شنیده ام معروف ترین موزه ها، گاهی اشیای تقلبی تاریخی را، به یکدیگر جهت نمایش می دهند، و مردم را اغفال می کنند. البته تقلب کاری با بدل سازی متفاوت است، بدل سازها علنی مشابه جنس تاریخی را درست می کنند، و علنی و با اعلان اینکه بدلی است، در مغازه های خود می فروشند. نمونه آنها در کنار مراکز باستانی دیده می شوند، بیشتر تعداد بدل سازان اشیا تاریخی در مصر وجود دارد.
بسیاری از اشیا تاریخی بدلی، که در گذشته های دور درست شده اند، امروزه خود آثار تاریخی و باستانی است، و دارای ارزش خاص خودشان می باشند. مجسمه و دشنه ای یا پاپیروس و کتیبه ای، که مثلاً برای اثبات حقانیت دروغ حمله ای و یا دینی یا حکومتی، در 700 یا هزار سال پیش درست کرده اند، که در آن زمان بگویند، هزار سال پیش چنین بوده، امروزه آن تقلب کاری خود داری ارزش تاریخی شده است. اما نباید اشتباه کرد که یک چنین چیز تقلبی را، موردی و سندی برای نوشتن تاریخ دانست و استفاده کرد، چون بطور کلی باعث اشتباه و دروغ نویسی در تاریخ می شود. در دو سه قرن گذشته، که تاریخ نویسی آکادمیک و چاپ شده بوجود آمده، بسیاری بدون اینکه بدانند، یک مدرک بدلی و تقلبی را مورد و سند تاریخ دانسته، آنرا نگارش کرده و ندانسته بعنوان تاریخ بخورد ملتها داده اند. در نهایت این اشتباه باعث گمراهی در شناخت ریتم و آهنگ، رشد و تکامل جامعه بشری، و نتوانستن درست آینده بینی شده است. اینک با وجود انقلاب ارتباطی و اطلاعاتی می بایست، آنها را سریع تشخیص داد، و در دانش تاریخ و باستانشاسی به جایگاه خودشان فرستاد.
بیشترین سود از اشیای تقلبی تاریخی را استعمار و امپریالیسم برد، که برای نفوذ در تاریخ و جغرافیای کشور های مختلف جهان، آنها را بعنوان تاریخ واقعی نوشته اند، تا بتوانند ملتها را رو در روی هم قرار دهند، و یا به سرزمین ها نفوذ کنند. امروزه این برنامه هایشان هم با شدت ادامه دارد، و سعی می کنند به اشکال و ترفند های مختلف، تاریخ سازی و سرنوشت سازی های دیگری نمایند. یکی از مهمترین کارها و در کل وظیفه وبلاگ انوش راوید، افشای دروغ های تاریخی و تلاش برای بازنویسی تاریخ واقعی است، در میان این برنامه، شناساندن تقلب کاری های تاریخی هم وجود دارد.
تاریخچه تمبر در ایران
اولین تمبر ایران ــ در سال 1247 خورشیدی برابر با 1868 میلادی، و در دوره ناصرالدین شاه قاجار، اولین سری تمبر رسمی ایران، معروف به باقری، در بلوک چهار تایی و بدون دندانه در قیمت های، یک، دو، چهار و هشت شاهی، با نشان رسمی دولت ایران، که شیر و خورشید بود چاپ شد.
اشتباه در ادبیات فارسی جدید
در زبان پارسی بخش هایی از استخوانبندی را، که دو استخوان به هم پیوند میشود، پیوند می گویند، و در عربی مفصل می نامند. واژه مفصل از ریشه فصل یعنی جای جدایی و مکان فاصله است، و پیوند از مصدر پیوستن است. در عربی وصل هم به معنی پیوستن و پیوند و متضاد فصل آمده است، در واقع و با تحلیل درست ادبیات، مفصل نقطه مقابل پیوند است. در نتیجه، مفصل اشتباه در بکار بردن واژه پیوند می باشد، از این قبیل غلط های عربی در زبان امروزه فارسی زیاد دیده می شود. امید است جوانان باهوش ایرانی، نسبت به برداشت این اشتباه ها و دروغها، از زبان و ادبیات فارسی، گام های مفید بردارند.
نقدی بر کتاب گوزنها نوشته آقای جواد نظری زاده
صبح جمعه 24 تیر 90 ، دوست قدیمی آقای جواد نظری زاده به منزل ما آمد، بعد از گپ کوچکی که در پای درب داشتیم، او گفت: آیا اهل خواندن رمان و کتاب هستی؟ و سپس کتابی بنام گوزنها بمن داد، و با شکسته نفسی گفت که دوستی به او داده، اما نام او را در جلد کتاب دیدم، گفتم: به چه خوب خودت نوشتی؟ پس از رفتن او، کتاب را تند خوانی کردم. چند نقد و نظر در باره آن دارم، ابتدا بگویم که کتاب داستان خوبی دارد، و با ادبیات جالبی هم نوشته شده، اما در زمانه موج های نو جای آدرس یک وبلاگ یا ایمیل، برای چنین نویسنده خوبی در این کتاب خالی است.
در انتهای کتاب نوشته شده: گوزنها داستان رقت انگیز کوچ کشاورزانی است، که بر اثر نبود دستان حمایتگر مجبور به ترک دیار خود شده اند .... و .... شیادانی که برای تأمین منافع غیر انسانی خود بر سر راهشان نشسته اند....
اما در تمام داستان هیچ اشاره ای به این دستان حمایت گر نشده، هیچ اشاره ای به شرایط تاریخ اجتماعی و شرایط اقتصادی موجود، که از نیمه دوم قرن 20 به ایران، و کلاً قاره کهن و جهان حاکم شده است نیست. در داستان که ادبی و غم اتگیز نوشته شده، هیچ راه مقابله و یا آموزش برای برخورد با چنین مواردی ذکر نشده است. معمولاً در زندگی روزمره که با این قبیل داستانها در واقعیت روبرو می شویم، افراد می نالند که در روستایشان برای آنها کانال آب نکشیدند، افراد قدرتمند روستا با دسیسه زمینها مرغوب را بالا کشیده، و سرمایه داری لجام گسیخته دارد روستاها را متلاشی می کند، و....
همچنین در رابطه با افراد شیاد و دلایل پیدایش آنها در جامعه، و پراکندگی و نفوذی که می توانند بر افراد ساده آواره شده، مانند همین شخصیت های داستان این کتاب، دارند نوشته نشده. البته شاید گفته شود، در چنین داستانی با نوشته هایی، بحران مدنیت، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، اصل داستان ادبی را از بین می برد. ولی وقتی از صبح تا شب همانگونه که در داستان هم اشاره شده، سر هر چهار راه شاهد چنین ماجرا هایی هستیم، پس بهتر است کمی تحلیل های تاریخی و اجتماعی در میان داستان نوشته شود. بنظر من در قرن دانایی نوین، مهمترین کار یک کتاب و یا نوشته ایجاد محیط آموزشی است، که در آن تحلیلها و تعلیل های عمیق و علمی، روشن و واضح داشته باشد. در ضمن خواندن این کتاب را پیشنهاد می کنم، برای تهیه آن در نظرات وبلاگ بنویسید.
*
عکس تاریخی یک دختر ایلی، شمال تهران حدود 1300 خورشیدی، عکس شماره 669 .
کلیک کنید: فرهنگ نام های ایرانی
کلیک کنید: چهره ها و کارگزاران استعمار
توجه: اگر وبلاگ، به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
انوش راوید // Anoush Raavid /// Email: raavidco@yahoo.com
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ: