پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

فرهنگ نام های ایرانی

   فرهنگ نام های ایرانی (1)

   پیش گفتار

      در اینترنت و بصورت گسترشی،  فرهنگ نام های ایران باستان ندیدم،  که مجموع نام های پارسی، ترکی، ارمنی، کردی، بلوچی، سیستانی و غیره باشد.  به همین جهت در فرصت هایی این فرهنگ را می نویسم،  و به مرور پست می کنم،  البته سعی می کنم نام هایی را که می توان امروزه نام گذاری کرد ذکر کنم.

      به ترتیب حروف الفبا،  قابل افزودن و جا گذاری مجدد در میان ردیفها.

   توجه:  ادامه در پست های قبلی و بعدی،  و دانلود کامل در اینجا.

  آ

 آبابا =  ملکه سکایی که همان سیستانی است،  مونث آبا بوس،

 آبان =  نام فرشته آب و ماه سال،  تدبیر و کارشناسی در امور،

 آبتین =  نام پدر فریدون در شاهنامه است،

 آتش =  آتش و نور،  شجاع و دلیر،  نام ردان ر پارسی دری،  با پسوند نام دیگر می شود،

 آذر =  آتش،  آذر با پسوند های مختلف نام های جدید می شود،  مانند،

 آذرنگ =  آدرنگ =  روشن و نورانی،

 آذر گشسب =  نام قدیمی ایرانی و نام موبد پارسی،

 آذران =  نام یکی از سلاطین حکومت اشکانیان و نام آتشکده ای،

 آذین =  تزیین و آرایش،  آئین و رسم نیز می باشد،

 آذین فر =  ترکیب شده از آذین و فر می باشد،

 آرا =  از نامهای ایرانی و نام پادشاه ارمنستان در زمان شاهنشاهی ساسانیان،

 آراد =   نام فرشته ای موکل بر روز 25 هر ماه خورشیدی،

 آرام =   ساکت،  نام قدیمی ایرانی و نام شاعر پارسی گوی هندوستان،

 آران =  نام پادشاه آلبانی که بخش شمالی آذربایجان در زمان قدیم بود،

 آرتان =   نام پدر زن داریوش کبیر سلسه هخامنشیان،

 آرش و ارش =  درخشان و درخشنده،  یکی از پهلوانان اسطوره ای ایران در لشکر منوچهر،

 آرشام =   بسیار نیرومند، پدر بزرگ داریوش بزرگ سلسله هخامنشیان،

 آرمال =  آرمائیل =  هدف، نجیب پارسی،  برادر کرمائیل در دربار ضحاک،

 آرمان =  آرزو =  هدف، کام، مراد، معشوق و خواهش هم باشد،

 آرمون =  زر،  پول و نقدینه پیش پرداخت،

 آرمین =   یکی از شخصیت های شاهنامه،  فرزند کیقباد،

 آرمینه =  نام دختران در ایران باستان و ارمنستان،

 آرنگ =  حکمران و سلطان،  روش و شیوه و طرز،

 آرون =  صفت های خوب و نیک را گویند،

 آروند =  فر و شکوه و شأن و شوکت،

 آریا =  آزاده و نجیب،  نام باستانی ایران،  پادشاه ماد معاصر آسور بانی پال،  

 آریا فر = آریا منش =  دارنده فر و شکوه، خوی و منش آریایی، نام پسر داریوش،

 آریا مهر = آریا وند =   آریا با پسوند نام های دیگری می شود،

 آریانا =  آرین =  اریانا =  منسوب به نژاد و قوم آرین یا آریایی،

 آزاد =  آزات =  نام مردان و زنان،  نجیب و اصیل و آزاده،

 آزادان =  آزاد بخت = آزادبه =  آزاد با پسوند نام های دیگری می شود،

 آزرم =  نام دختر خسرو پرویز ساسانی،  بزرگی، و مهر و محبت،

 آزرمدخت = آزرمیدخت =  دختر همیشه جوان،  ملکه شاهنشاهی ساسانی،

 آژیر = هوشیار و هوشمند،  زیرک و پرهیزکار،

 آسا =  آسایش،  نام خواهر شاهپور دوم ساسانی،

 آسابان و آسابانی =  نام های قدیمی ایرانی و تورانی،

 آساد و آسادخت =  نام های پسر و دختر،  پسر مهر گشنسب،  پدر فرخ پارسی،

 آسال =  اساس و بنیاد،

 آسان و آسانا =  نام های دختر و پسر در قدیم،

 آسیا و آسیه و آسیم =  نام بانوان به معنی بزرگ است،

 آشام =  به معنی آشامیدن اندک و قوت لایموت، آشامنده،

 آشودات و آشوسا =  نام های قدیمی

 آفریدون = فریدون = رجوع شود به شاهنامه در اینجا،

 آلاله =  لاله و شقلیق نام دختران است،

 آناهیت و آناهیتا و آناهید = نام الهه آب،  معصوم،

 آویژه =  خاص و خالص،  پاک و پاکیزه،

 آهنج = آهنگ =  قاعده  قانون، نغمه و ترانه، طرز و روش،

 آهو و آهو خانم =  غزال و نام بانوان،  قهرمان کتاب شوهر آهو خانم،

 آیین و آیین پرست =  زیب و زینت، دین و مذهب، متدین و علاقمند به مذهب،

   الف

 اختر =  درفش و علم، اختر کاویانی، ستاره و کوکب، فرشته موکل کره زمین،

 اخش و اخشی و اخشان =  نام موبد پارسی،  از نامهای ایرانی باستان،

 اخشین و اخشید و اخشیدش =  رجوع شود به خشایار شاه فرماید،

 اخگر و اخگران و اخگروند =  پاره آتش رخشنده، ماده عشق و عاشقی،

 اراسب ـ  آراسپوس =  از بزرگان ماد که معتمد خاص کوروش بزرگ هخامنشی بوده،

 اران =  نام پادشاه آلبانی یا همان اذربایجان شمالی در عهد باستان،

 ارپاک = هارپاک =  آرباک =  اسامی بزرگان در قدیم،

 ارتا =  نام فرزند هیستاسپ هخامنشی بوده است،

 ارد =  خیر و برکت و نعمت، نام فرشته نگهبان ثروت، نام چند پادشاه حکومت اشکانیان،

 اردشیر =  مقدس و شهریاری، یکی از شخصیت های شاهنامه،  نام سلاطین تاریخی،

 اردلان ـ اردبان ـ ارتبان ـ اردوان ـ اردوند =  نام های تاریخی ایرانی،

 ارژن و ارژنگ =  آرایش،  از نام های تاریخی ایرانی

 ارشان ـ ارشن = به معنی انسان، از نام های تاریخی، نام نوه کیقباد،

 ارشاک ـ آرشاک ـ ارشک ـ ارشنگ =  نام های تاریخی ایرانی هخامنشی و اشکانی،

 ارسلان =  شیر

 ارشیا =  تخت و اورنگ پادشاه،

 ارغوان ـ ارغون =  درختی بغایت سرخ و رنگین،

 ارم = باغ بهشت،  نام شخصی که ساز جنگ را وضع کرد،

 ارمایل = ارمائیل = آرمائیل =  هدف، نجیب پارسی،  برادر کرمائیل در دربار ضحاک،

 ارمز = ارمزد = اورمز =  هرمز، اهورامزدا، سرور و دانا، خداوند،

 ارمن = آرمن = ارمین = آرمین = آرمینیا =  نام فرزند کیقباد، نژاد ارمنی،

 ارمین دخت =  نام شاهزاده خانمها در ایران باستان بوده است،

 ارنواز =  نام خواهر جمشید پادشاه معروف باستان، به شاهنامه رجوع شود،

 اروند = الوند =  تند و تیز و چالاک،  نام پادشاه افسانه ای ارمنستان باستان،

 اروین =  آزمایش و امتحان و تجربه را گویند،

 اریا = آریا = آزاده و نجیب،  نام باستانی ایران بزرگ،

 اژیر = هوشمند و زیرک و عاقل، مردم پرهیزگار را نیز گویند،

 اسپا = اسپای =  نام دختران عالیمقام در ایران باستان،

 اسپار ـ اسفار ـ اسوار ـ ایسوار =  سوار ، از نام های ایرانی،

 اسپانتا = اسپاندا = سپنتا = اسفند = مقدس، از نام های قدیمی دختر و پسر،

 اسپایدا = اسپند = اسفند = مقدس و چشم زخم،  از نام های ایرانی،

 اسپندار = اسپندیار = اسفندیار =  مخلوق مقدس، یکی از شخصیت های شاهنامه،

 اسپندارمذ = اسپندارمز =  نام فرشته ای مقدس،  بردباری مقدس،

 استر = استرا = ستاره = نام ملکه هخامنشی،

 استاتیرا = ستاتیرا = نام دختر دارای سوم هخامنشی که به عقد اسکندر اشکانی درآمد،

 اشام =  مصفا،  نام یک شخصیت مذهبی تاریخی زرتشتی،

 اشتاد =  راستی، درستی،  نام فرشته موکل بر روز 26 از هر ماه خورشیدی،

 اشک ـ اشکان =  بنیانگذار حکومت اشکانیان،

 اشکش =  نام پسر کیقباد و فاتح خوارزم،

 اشناس =  نام پسر تهمورث، از نام های قدیمی ایرانی،

 افتد ـ افد ـ افدستا = ستاینده، ستایش کننده،  حمد و ستایش،

 افرا =  افری = فری = آفریدن،  زه و تحسین نیز باشد،

 افراز ـ افراشته = سرکش و سرکشیده، بلند و بلندی، ساخته بلند،

 افروز =  روشن و روشن کننده،

 افریدون = فریدون = از معروف ترین نام های باستانی و کنونی ایران،

 افشار =  شریک، معاون، رفیق، نام ایل نادر شاه افشار،

 افشر =  تیره ای از کردان،

 افشین =  نام یکی از نبیرگان کیقباد و نام سردار ایرانی دوران اسلامی،

 البرز = نام رشته کوه در ایران، نام پهلوانی در باستان،

 الوند ـ اروند ـ ارونت =  تند و تیز،

 امید ـ اومید =  آرمان و آرزو،  توقع و چشمداشت،

 اناهیت ـ اناهیتا ـ اناهید =  فرشته نگهبان آب،

 اندریمان ـ اندیرمان ـ وندریمان =  نام برادر ارجاسپ بوده،

 امیر =  شاه

 انوش ـ انوشا ـ انوشک =  جاوید و جاودان،  از نام های مهم تاریخی، و نام پیامبری است،

 انوشیروان ـ انوشروان =  نام یکی از پادشاهان ایرانی در شاهنشاهی ساسانیان،

 انوش آزاد ـ انوشزاد ـ انوشه =  از نام های ایرانی،

 اوروند = شأن و شوکت،  نام یکی از نبیرگان کیقباد،

 اورنگ ـ اورنگی = ادراک، عقل، دانش، تخت سلطنت، نام آهنگی از موسیقی باستانی،

 اهورا ـ اهورامزدا ـ ارمز =  از نام های خداوند،

 اهورا پرست ـ اهورایی = دین دار مزدا پرست،  خدا پرست،

 ایاز ـ ایاس = از نام های ترکی دوران بعد از اسلام،

 ایران ـ اران + پسوند و پیشوند = ایران بانو ـ ایرانشهر ـ ایراندخت ـ ارانی ـ ایرانمهر و غیره، 

 ایرج =  آریایی، منسوب به آریا،  نام پسر فریدن در شاهنامه،

 ایزد + پسوند = ایزدبخش = ایزدی و غیره = خداوند و آفریدگار،

 ایلام = از نام ای قدیمی ایرانی، استانی در ایران، نام دوره اول سلسله هخامنشیان، ایلام و ماد،

 ب

 باب =  پدر، نام فرزند تیگران داماد آستیاک،

 بابر = ببر، نام شاعر پارسی گوی اواخر سده هجده میلادی،

 بابک = پاپک = فرزند مهرمز، یکی از شخصیت های شاهنامه، موبد معبد آناهیتا، پسر ساسان،

 بابونج = بابونه = نام خوار تهمیج،

 بادان = باذان = پاداش و جزای نیکی، نام فرزند ساسان،

 باربد = بهلبد =  نام نوازنده نامی دربار خسرو پرویز از جهرم شیراز،

 بارمان = نام پهلوان تورانی بوده است،

 بازیار = بازدار = میرشکار، شکاربان،

 بامداد =  پگاه = صبحگاه،  آغاز صبح،

 بامشاد =  نام نوازنده نامی شاهنشاهی ساسانیان که همطراز باربد بوده است،

 بامی =  بامین =  منسوب به بامیان در کشور فعلی افغانستان،

 بانو = بانو گشسب=  بانویه = شهربانو =  خانم و ملکه،

 بدرام = خوش و خرم، همیشه و مدام،

 براز =  برازنده، زیبایی، آراستگی،

 برانوش = نام ایرانی مهندس رومی برنوس در دوران شاپور اول ساسانی که پل شوشتر را ساخت،

 بردیا =  نام شاهزاده هخامنشی،  برادر کمبوجیه پسر کوروش در کتیبه بیستون،

 برسام =  یکی از سرداران یزدگرد ساسانی

 برنا =  جوان

 برز = برزو = برزویه =  بلند بالا، نام طبیب معاصر انوشیروان ساسانی،

 برزو =  نام پسر سهراب که در یک منظوم حماسی ذکرش آمده است،

 برزوک = بزرگ

 برزن =  نام پهلوان ایرانی، نام پسر گرشاسب،

 برزین =  آتش،  نام بانی آتشکده آذین برزین،

 برسام =  در شاهنامه آمده است،

 برم ـ برمایه ـ برمک ـ برمند ـ برند = نام های تاریخی ایرانی،

 برنا = برناک = برناه = جوان، ظریف، خوب و نیکو،

 برو ـ برومند ـ برین =  نام های تاریخی ایرانی،

 بزکار = بوزکار = نام ایرانی شاهزاده خوارزم

 بزرگ و بزرگ امید =  بزرگمهر = دانشمند و مقام وزرارت دربار انوشروان ساسانی،

 بساک ـ بستان ـ بستام ـ بسطام = همگی از گل و گهر سرخ هستند،  نام های ایرانی،

 بستک ـ بستور ـ بستکوس بستوماگ =  نام های تاریخی ایرانی،

 بسد = بوسد =  مرجان،

 بّسدس = نام یک شخصیت سکایی در عهد باستان،

 بسیم =  خوش، خوش مزه و لذت بخش،

 بشوتن = پشوتن = نام پسر گشتاسب و برادر اسفندیار،

 بگ =  بیگ =  خدا، خداوند، بزرگ،

 بغ = فغ =  خدا، خداوند، بزرگ،

 بلاش = پلاش = نام پادشاه معروف حکومت اشکانیان،

 بنداد ـ بندار ـ بندخت =  نام های تاریخی ایرانی،

 بندو = بندوی = بندویه =  نام پادشاهی تاریخی،

 بوران = پوران = بوراندخت = پوراندخت =  نام های تاریخی دختران ایرانی، نام شاهزادگان ساسانی،

 بویا ـ بویه ـ بویهی =  نام های قدیمی ایرانی،

 بهادر = بهادران = بهادری = شجاع و دلیر،

 به آئین =  به دین

 بهبد ـ  بهراد ـ بهداد ـ بهبود ـ بهاور ـ بهامین ـ بهدین ـ بهنود ـ وهنود =  نام های ایرانی،

 بهرام =  مریخ، نام ایزد پیروزی،  یکی از شخصیت های شاهنامه،

 بهرنگ = رنگ نیک

 بهروز = بهریز = وهروز =  روز خوب و نیک

 بهزاد =  کسی که به نیکی زاده شده، نام استاد هنر شاه طهماسب صفوی،

 بهستان ـ بهسودان ـ وهسودان = نام های تاریخی ایرانی،

 بهشت = بهشتک = بهشته = بهشتی = نام های ایرانی،

 بهفر ـ بهور ـ بهقابد ـ بهقباد ـ بهماد =  نام های تاریخی ایرانی،

 بهمن =  یازدهمین ماه ایرانی، نام یکی از شخصیت های شاهنامه،

 بهمنش =  دارای مش و کردار شایسته،

 بهنام = وهنام =  مشهور

 بهناز = به + ناز

 بیدخت = بغدخت = بگدخت = دختر خدار،  شاهزاده خانم ستاره زهره،

 بیژن = ویژن = ویگن =  جنگجو، پسر گیو خواهر زاده رستم یکی از شخصیت های شاهنامه،

 بین ـ بیتا ـ بی بی آتون ـ بی بی خاتون = نام های بانوان در ایران،

   توجه:  ادامه در پست های قبلی و بعدی،  و دانلود کامل در اینجا.

*

   عکس تاریخی بانوان کشاورز شوشتر حدود 70 سال پیش،  عکس شماره 583 .

   کلیک کنید:  نگرشی به قانون جرایم رایانه ای دنیای عجیب

   کلیک کنید:  زبان پارسی

   کلیک کنید:  تولد در تاریخ

     توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid ///     

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،    http://ravid.ir