پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

بررسی کتاب تاریخی جدید

     گذر حسی زمان 

      ما در میان راه دو روستای زیبای چلاسر و جل زندگی می کنیم،  موتورسیکلت دارم و از آن برای خرید ها روزانه و گاه گشت و گذر استفاده می کنم،  به اجبار تاریخ سیاسی،  که بخشی از آن در راه راستی است،  و نیز عشق به طبیعت،  با خرید و فروش زمین و باغ روزگار می گذرانم.  بهمین جهت وقت هم زیاد دارم،  و براحتی می توانم مطالعه نمایم و وبلاگ نویسی در دل باغ و طبیعت کنم،  ضمن اینکه در هر فرصت میوه های فصل از این درختان سبز در سه چهار متریم می خورم.  بعضی از مردمان ساده که در این بیست سال گذشته با درآمد نفتی به نوایی روی آب رسیده اند،  می گویند چرا ماشین نمی خری،  آنها بدرستی نمی دانند که طبیعت و تاریخ چیست،  و متوجه نمی شوند که من می خواهم حداقل نقش را در تخریب و انقراض داشته باشم.  همین بیست سال پیش،  روبری باغ ما در نعل بندی استاد شعبان،  اسبها صف می کشیدند و خوشحالی از قیافه آنها پیدا بود،  گویا می دانستند که می خواهند کفش اسبی نو بپا کنند،  البته جوانترها کمی می ترسیدند و نگران و نا آرام بودند.  دیدن آنها چه لذت داشت،  قیافه و لباس سنتی صاحبان آنها،  پالان و بند های هنری قدیمی اسبها،  در طبیعت پاک بدون آلایندگی واقعاً زیبا بود.  اما امروزه فقط با گذشت بیست سال همه چیز دگرگون شده،  گویا زمین و تاریخ به یکباره وارد کهکشان دیگری شده است.

      روستا های آرام و زیبا با طبیعت و مردمان بکر و دست نخورده، خونه های گلی،  غذا های سالم ارگانیک،  همه زندگی طبیعی،  در یک چشم بهم زدن تاریخی،  انباشته شد از،  آهن و سیمان،  آسفالت و اتوموبیل،  تیر برق و تلفن،  سر و صدای ناهمگون با طبیعت و غیره.  دیگر از اسبها خبری نیست،  استاد شعبان هم وانت بار خریده و با زحمت امرار معاش می کند،  بیست سال پیش در چلاسر،  فقط مرحوم طاهر میرعباسی پدر خانم من،  یک وانت نیسان داشت،  حمل و نقل امور باغ های چای و پرتقال و زمین برنج خودش را،  با آن تنها وانت روستا انجام می داد،  راننده ای هم داشت و کار های وانتی دیگران را،  که در روستا همه آشنای هم بودند انجام می دادند.  بیست سال پیش کسی فکرش را نمی کرد،  روزی در چلاسر ترافیک و راه بندان شود.  نو جوانها و جوانها چیزی از گذشته طبیعی یادشان نمی آید،  و تقریباً همگی از تلویزیون های غریبه فرهنگی،  مانند فارسی وان و منوتو و اینقبیل حرف می زنند،  گویا همان دستی که من در وبلاگم خیلی از آن می گویم موفق بوده است.  کلاً من از زندگی در چلاسر و جل خیلی کیف می کنم،  به امید روزی که جوهر قرمز هم در اینجا یافت شود.

   عکس انوش با موتورسیکلت در جلاسر و جل کنار درب باغ و منزل،  عکس شماره 156.

   تشویق های ملی و مردمی

      بنظر من،  مردم  بویژه جوان های باهوش ایرانی،  در گرایش خودشان،  باید محقق های نوین ایران بزرگ را به هر نوع که می دانند،  مورد تشویق قرار دهند.  در کشور ما هیچ بنیاد ملی و مردمی،  برابر با استراتژی ملی و مردمی ایران،  جهت تشویق و حمایت های ویژه غیر انتفاعی از دانشمندان ایران امروز وجود ندارد.  شاید تحلیل این موضوع کمی سخت باشد،  ولی با وجود تکنولوژی های نوین کار آسان و ساده ایست،  کوتاهی از آن باعث فرار مغز های بیشمار ایرانی شده است.  آن دانشمندان امروز ایران که مانده اند،  نمی دانند که کارشان تا چه اندازه مورد استقبال فنی و حرفه ای قرار گرفته است،  هر آنکه توانست از کارش پولی در بیاورد،  آورده و اگر پولی نبود،  خود بخود وضع تغییر می کند.  اکثر تحقیقات در هر گرایش نیازمند کار های بیشتر و گسترده تری است،  و جمع آوری تمام آنها از توانایی دولت خارج می باشد،  بلکه در نهایت حمایت دانشوران آن رشته است،  که حرف آخر را می زند.  چند روز پیش جوانان دانشمندی را ملاقات کردم،  که در دانش نانو تحقیقات زیادی داشتند،  و تقریباً احساس شکست می کردند،  و می گفتند کاش کار دلالی و مالی انجام می دادیم،  و یا از ایران می رفتیم.

      نمونه مهم آن در بخش تاریخ،  پژوهش دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران است،  که باید مورد حمایت و تشویق دانشوران مربوطه قرار گیرد،  و جملگی در جهت برداشت آن دروغ بزرگ،  از کتاب های درسی و دانشگاهی ایران،  در یک اتحاد حرکت کنند.  در قرن 21 کار علمی از توانایی یکنفر خارج است،  و نیازمند سازمان های نوین و برپایی فدرالیسم علمی است،  که براحتی امکان دارد،  و بخشی از آنرا در اینجا نوشته ام.  در گذشته ها یکنفر می توانست براحتی کشفی نماید،  و تحقیقات علمی را پیش ببرد،  اما امروزه برای کوچکترین کار های علمی نیازمند کار گسترده هستیم.  در این گپ منظورم حمایت برای دادن پوشش ذهنی،  با تمام معنی آن به کل جامعه فرهنگی ایران و قاره کهن،  از برای مطالب کتاب:  اسکندر تاریخ ایران،  الکساندر یونانی نیست،  پژوهش خانم پرنیان حامد می باشد.  در همین پست ضمن ابراز سپاس و دسمریزا،  از سرکار خانم پرنیان حامد خواهش می کنم،  برای استفاده و بهره برداری تمام جوانان باهوش فارسی زبان در تمام جهان،  بویژه سرزمین های تاریخی ایران،  این کتاب فرا قیمتی را در اینترنت آپلود نمایند.    CDو یا PDF کتاب را در اختیار من بگذارند،  تا آنرا در اینترنت قرار دهم،  یا حداقل اجازه دهند تمامی یا بخش هایی از آنرا در پست های وبلاگ بنویسم،  پیشاپیش سپاسگزار می شوم.  تهیه و خرید کتاب برای بسیاری غیر ممکن است،  اما آن جوان شهرستانی و یا افغانی براحتی می تواند،  آنرا از اینترنت دانلود نماید.  قبلاً پژوهشگر گرامی فرمودند،  انتشار کتاب فقط در جهت کار فرهنگی و ملی برای ایران عزیز است.

   چند تحلیل و بررسی کتاب وزین اسکندر تاریخ ایران،  الکساندر یونانی نیست.

      برای بهتر تفهیم شدن دروغ های تاریخ و برابر قوانین فرهنگ یاد گیری،  هر چند ده صفحه کتاب را هر هفته در یک پست بررسی می کنم،  امیدوارم همه عزیزان دانشور،  همچنین آنهایی که چندین کیلو مدارک تحصیلی هم دارند،  و در پرسش و پاسخ 15 تحت عنوان 90 درصدی ها از آنها نوشته ام،  نقد و بررسی کتاب فوق و نمونه های دیگر را در وبلاگ انوش راوید،  با حفظ محیط دمکرات در فرصت و زمان مناسب پیگیری کنند،  و همراه شوند،  تا این نوع فرهنگ بیشتر از گذشته به کل جامعه برود،  و بلکه به آموزش سنتی قرن گذشته پایان داده شود.  البته یکبار دیگر خواهشمندم این مطالب مورد سوء استفاده بنیاد گرایان پان ایران و پان ترک و غیره قرار نگیرد.  ما ایرانی ها باید ضمن نگهداری و نگهبانی آزادی قلم و اندیشه در اینترنت،  تمام حرفها و تحقیقات را در رشته های خودمان بخوانیم و بدانیم،  که مثلاً انوش راوید یا پرنیان حامد یا ناصر پور پیرار و دیگران چه می گویند و چه می خواهند.

 *  ــ  در صفحه 12 کتاب از حمله اعراب و مغولان و تیمور و افغان به ایران گفته شده است،  آیا این حملات واقعی است،  یعنی علم و دانش در این موارد بسته شده است؟  آیا روزی خود نویسنده کتاب و یا شخص دیگری درباره دروغ بودن آنها نخواهد گفت و نوشت؟  آیا این موضوع آشکار شدن اندیشه حقیقت دانستن دروغ حمله اسکندر مقدونی به ایران توسط دیگران نمی باشد؟

 *  ــ  آیا اسکندر (اسک = اشک = پاک + اندر) نام یک شخص است؟  آیا نمی توانسته نام اشخاص متعددی در صحنه های مختلف باشد؟  آیا نامی در اندازه دینی و ملی مانند پاپ،  و سزار = قیصر (کیسر) یا روسی تزار بوده است؟  یاد آوری نمایم مرحومه خاله توران،  که در تاریخ قصه و قصه گویی از او نوشته ام،  اسکندر را Ask Andar  بر وزن آب اسک و اندر تلفظ می کرد،  و در مقابل ایراد ما می گفت، بشما در مدرسه دروغ یاد داده اند.  همچنین می گفت هیچ وقت شاه شاهان،  منظورش مقام بزرگ دینی بود،  نباید نامی از یک مکان در خود داشته باشد،  بلکه نام هایی از خوبی یا پاکی یا برادری و برابری بر می گزیدند.

 *  ــ  در صفحه 107 کتاب از قول یهودیان کوروش بزرگ،  مسیح موعود نوشته شده است،  و در چند جای دیگر کتاب یهودیان مسئول در هم ریخته شدن تاریخ ایران معرفی شده اند،  آیا این دو مورد با هم در تضاد نمی باشد؟

 *  ــ  در چند جای کتاب از ملوک الطوایفی گفته شده ،  ولی هیچ تعریفی از آن نشده است،  آیا بطور واقع این موضوع در تاریخ ایران بوده؟  و چگونه می توان آنرا با رشد و تکامل تاریخ اجتماعی ایران توضیح داد؟

 *  ــ  در صفحه 109 کتاب نوشته شده بخشی از کتیبه بیستون دروغ محض است،  البته قبلاً بنیاد گرایان پان ترک هم چنین گفته اند،  با جستجو در اینترنت براحتی مطالب آنها یافته می شود.  بدین ترتیب و بنا به فرمول های تاریخ اجتماعی و  تاریخ یادگیری پس باید به تمام سنگ نبشته ها از آنوبانی نی لولیها و روزتای مصری و غیره شک کرد،  و بدین ترتیب وضع دروغ گویی خیلی خراب می شود،  و بطور کلی کرنولوژی تاریخ بهم می ریزد.  آیا می دانید تاکنون شخص دیگری و در جای دیگری گفته باشد،  بخشی از کتیبه بیستون دروغ است؟  آیا این گفته سیاسی مهم در کشف دروغ های تاریخ است؟

 *  ــ  آیا می توان به نوشته کتاب هایی که 700 یا 800 سال پیش،  درباره یک یا دو هزار سال پیشتر گفته شده است،  اعتماد کرد.  این فاصله های زمانی در تاریخ خیلی زیاد است،  امروزه ما بدرستی نمی دانیم در عراق و افغانستان،  که در واقع جزیی از خاک تاریخی ایران است،  چه می گذرد،  چه برسد به آن زمان های طولانی قدیمی و تاریخی،  با فاصله مکانی بدون کاروانسرا های تاریخی.  آیا می توان به منابع آن کتابها اعتماد کرد؟  آیا آن کتابها از منابع خودشان نوشته اند؟  آیا آن کتابها به نوعی و کم و بیش از یکدیگر کپی نشده اند؟  نمونه از گذر حسی زمان را در بالا نوشتم،  فقط در مدت 20 سال زمین و زمان تغییر ناپیوسته کرد.

 *  ــ  فعلاً در ضمن مطالعه تند خوانی تمام کتاب،  متوجه نشدم اشکانیان (اشک = پاک + نیان) فرقه ای درون میترایی بوده،  یا دین میترایی پدیده آمده از حرکت اشکانیان است؟

 *  ــ  آیا گرگ نماد پان ترکها،  همان گرگ ذکر شده در چند جای کتاب مانند صفحه 58 و 121 نوشته شده،  بانیان شهر رومیه پادشاهانی بودند،  که به پسرا گرگ شهرت داشتند،  یا گیو در زیر پرچمی با مظهر گرگ قرار دارد؟

 * ــ  آیا با یکبار گذر کردن چند ماهه اسکندر ایرانی به اروپا،  نشانه های میترایی در جای جای آنجا ظاهر شده،  یا این موضوع مهم ریشه در کمیرمها (سمیرمها) دارد،  که در مختصر تاریخ جهان از آنها نوشته ام؟

 

توجه:  پاسخ پژوهشگر پرنیان حامد:  در اینجا،

   پاسخ انوش راوید:  در اینجا،

 

      ضمن سپاس مجدد،  اگر پژوهشگر گرامی فرصت نداشتند،  که اینهمه پرسش و مزاحمت مرا رسیدگی نمایند،  در هر صورت،  پاسخ موضوع های بالا را،  در راستای دانش وبلاگم و کتاب وزین فوق،  دو هفته دیگر اینجا بررسی می کنم و پاسخ می دهم.  در ضمن یاد آوری نمایم،  همانگونه که قبلاً در وبلاگ نوشته ام،  با شرایط خیلی حساس سیاسی و تاریخی امروز ایران،  و در ادامه طرح های ملی و مردمی ایرانی،  بسیاری از بحث های تاریخی مورد نظر وبلاگ انوش راوید،  فعلاً ویژه فارسی زبانان علاقمند به علم جغرافیا ـ تاریخ است.


*

   عکس تخت جمشید از دید زمین گوگل، مشروح در اینجا،  عکس شماره 1102 .

   کلیک کنید:  تاریخ اندیشه در ایران

   کلیک کنید:  تاریخ معرکه گیری در ایران

   کلیک کنید:  کار گزاران و چهره های استعمار در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid ///   

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،    http://ravid.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد