پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

عدم موفقیت انبوه سازی سد

عدم موفقیت انبوه سازی سد در ایران

      تا یک دهه قبل،  ساخت و تجهیز سدها روشی مدیریتی بود،  که در ایالات متحده آمریکا بشدت از آن حمایت می‌شد،  اما با گذشت سالها و اثبات تاثیرات مخرب زیست‌محیطی حاصل از سدها به این نتیجه رسیدند،  که زیان سدها بیش از سود آنهاست.  این تغییر به حدی گسترده و جدی بود،  که می شود گفت،  اقلیم های مختلف در این کشور،  به نوعی متاثر از پروژه سدسازی هستند.  سدها شرایط را در پایین‌دست بشدت تغییر می دهند،  و باعث از بین رفتن زیستگاه‌های آبی و اکوسیستم های کناررودخانه‌ای می شوند.  این تاثیرات مخرب زیست محیطی در کنار زیان های فرهنگی و اجتماعی و انسانی در روستاهایی،  که قربانی ساخت سدها می شوند،  متخصصان و حتی دولتمردان آمریکا را به این نتیجه رساند،  که  بهترین راه برای جلوگیری از این مشکلات حذف و تخریب سدها ست.

      در اکثر کشور های پیشرفته دنیا،  دولت‌ها به زیان‌های ناشی از سد‌سازی پی برده‌اند.  تخریب اغلب سد های بزرگ در این کشورها حاصل همین نگرش است.  کتاب «حذف سد، علم و تصمیم‌گیری» چاپ موسسه غیرانتفاعی «جان هینز» (یک مرکز علمی، اقتصادی و زیست‌محیطی) که در سال۲۰۰۲ به چاپ رسید،  در این روشنگری نقش مهمی داشت. علاوه بر آن روزنامه گاردین،  آگوست سال ۲۰۱۴ در مقاله‌ای علمی تحقیقی عنوان کرد:  «سد های هیدروالکتریک بیشتر از آنکه برای اقتصادهای نوظهور خوب باشند،  زیان‌آور هستند.  سد های بزرگ در کشور های در حال توسعه از نظر اقتصادی مناسب رشد و ترقی نیستند.  در حقیقت کشور های در حال توسعه با تاکید بر ساخت سد های بزرگتر هیدروالکتریک بجای آنکه امید به برداشت سرمایه را بکارند،  اقتصاد های آسیب‌پذیر و شکننده خود را در بدهی غرق می‌کنند

       کم کم با اثبات تاثیرات مخرب سدها،  صدا های اعتراض بیشتری بلند شد،  و از محققها و متخصان به مردم عادی هم سرایت کرد.  اما هنوز در کشور های جهان سومی سد سازی را نشانه توسعه و پیشرفت میدانند.

      در ایران هم اخبار موافق و مخالف زیادی شنیده شد.  در این میان صدای موافقانی که اغلب در شمار ذینفعان پروژههای سد سازی به حساب میآیند،  از همه بلندتر بود.  تا جایی که با وجود زیانهای آشکاری که در مقیاس کشوری و به صورت حادتر در مناطق سد زده وارد شده،  هنوز هم حق به جانب و فاتحانه چهرهخیرین و جهادگرانی را به خود میگیرند،  که با از خودگذشتگی و تلاش شبانه روزی اسباب آسایش مردم و ترقی کشور را فراهم کردهاند.

عکس سد و نیروگاه سیمره با ارتفاع 56 متر عکس از آقای علی عزیزی،  عکس شماره 8629.

      وقتی چاق ترین میکروفن ها در دست سوداگران سدساز است،  البته در این میان «آنچه باید که به جایی نرسد» فریاد مردم است.

      مگر وقتی در اولین رویداد ملی آب،  که از ١٨  تا ٢١ مهرماه ۹٤ در دو دانشگاه صنعتی شریف و تهران برگزار شد،  فاضلی، از استادان دانشگاه شهید بهشتی،  از لابی‌گری‌ های مجلس و عملکرد غلط مهندسانی می گوید،  که با میلیاردها تومان از پول ملی کشور سد هایی ساختند،  که برای ملت آب نداشت،  اما برای خودشان حسابی نان داشت،  کسی به روی مبارکش آورد؟!

       حضرات سدساز و عاشق های نوار افتتاح،  مثل کبک سرشان را زیر برف کرده اند،  و فکر میکنند شعور هیچ کس به سیاستشان قد نمی دهد.  ورنه سخن از این واضح تر که:  «شرکت ‌های مهندسی به‌خوبی می‌دانستند،  که آب‌ های زیرزمینی در حال افت و روان‌آب‌ها در حال کاهش است؛  خوب می‌دانستند که این سدها باعث تخریب محیط زیست می‌شود،  اما برای ما سد ساختند.  مجموع اعتبارات پروژه سد داریان تا پایان،  ١٥ تا ٢٤ هزار میلیارد تومان است،  اما آیا کسی می‌پرسد که این ٢٤ هزار میلیارد تومان چگونه در این پروژه دیده شده است،  یا در مجموع چقدر شغل ایجاد می‌کند؟  در بهترین حالت ١٦ هزار شغل ایجاد می‌شود؟  یکی نیست که بگوید هر شغل را پای ملت ایران چقدر حساب می‌کنید؟!

      در همایش آبگیری سد رودبار الیگودرز هم نماینده مردم این شهر صدای اعتراضش را بلند کرد که:  «شما با این سدهایی که میسازید،  بیشتر از آنکه به مردم سود برسانید،  باعث زیانشان می شوید.  طرح (قمرود) برای تامین آب چند شهر در کشور اجرایی شد،  و این درحالی ست که با اجرای آن الیگودرز نابود شد.  سزاوار نیست که با اجرای پروژه ای،  یک منطقه آباد و منطقه دیگر نابود شود.  اگر این روند در شهرستان الیگودرز ادامه یابد،  شاهد درگیری بین مناطق در زمینه تامین آب خواهیم بود.

      چرا نمی توان آب قم را از طریق رود های البرز،  که به دریای مازندران می ریزند،  تامین کرد؟

      به بهای آباد کردن یک منطقه٬  منطقه دیگری نابود شده است،  باید در برنامه ششم،  برای جبران زیانها حرف روشنی وجود داشته باشد.

      اما در پاسخ به این اعتراض ها به جای بحث کارشناسی و علمی و قانع کننده،  توجیههای کودک فریبی تحویل دادند،  در حد اینکه:  «ما به مردم زیان رساندیم؟!!  ما در پروژه قم رود آب شرب مردم شیعه قم را تامین کردیم.  شما از این بابت ناراحتید؟»

      مگر مردم الیگودرز و پائین دست رودخانه غیر شیعهاند؟!!

      گرچه هر گونه نیاز آبی هر منطقه باید از منابع خودش و با مدیریت مصرف و تقاضا،  محلی و حوزه آبریز تامین شود،  با این وجود بحث بر سر آن است،  که اگر آب مردم الیگودرز را گرفتند و دچار کم آبی و رکود کشاورزی و زیان های دیگر شدند،  حداقل در این معامله سودی هم به آنها برسد که نه سیخ بسوزد نه کباب.

      یا توجیه های ساده فریب دیگری از این دست:  «ما با ساخت سد،  یک دریاچه مصنوعی به وجود آوردهایم،  که باعث رونق گردشگری در منطقه می شود».

      مگر با وجود دریاچهی گهر که آن را بهشت روی زمین نامیدهاند،  چه گلی بر سر گردشگری لرستان زدهاند،  که با این دریاچه مصنوعی ادعای چنین تحولی دارند؟!

      مثل کبک سرمان را زیر برف کردهایم،  تا بودجههای مملکت توسط پروژههای سد سازی بلعیده شود.  بودجههایی کلان که با درصد ناچیزی از آن میشد مشکل بیکاری هزاران جوان را حل کرد.

      با وجود آنکه بیش از ۷۰ درصد تالاب‌ها و دریاچه‌های داخلی کشورمان در اثر سدسازی کاملا خشک شده،  یا در آستانه نابودی کامل قرار دارند،  باز هم سیاستگذاران ما سدسازی را نشانه پیشرفت و رشد اقتصادی می دانند،  و به آن افتخار میکنند.

      انوش راوید در وبلاگ (ایران و ایرانیان) به شکل گیری تمدنهای باستانی در کنار رودخانههای بزرگ اشاره میکند،  و اینکه تنها تمدنی که در کنار رودخانهای بزرگ شکل نگرفته تمدن قنات ایران است.

      راوید همچنین در وبلاگ (قنات و کاریز در ایران) آورده:  جهش چشمگیر ایرانان مدیون قنات و کاریز، و آب شناسی اصولی بود.  در زمان سلسله هخامنشیان، اگر کسی زمین بایری را با احداث قنات آبیاری میکرد ، تا پنج نسل از پرداخت هر گونه مالیات معاف بود.

      گذشتگان ما در چندین هزار سال شاید دهها سد و صدها آب بند بزرگ و کوچک ساختند،  با گذشت روزگار به درستی دانستند،  که در چنین سرزمین گرمی میزان تبخیر آب سد بالاست و بخش بزرگی از آب هدر میرود.  همچنین با میزان زیاد رسوب آوری روان آب‌ها و رودها،  ظرف چند دهه سدها پر رسوب و بیفایده میشوند.  قدیمی ها با هوشتر بودند و متوجه شدند سد سازی رویکردی ناپایدار، غیر اقتصادی و زیانبار است.  بدین جهت سدسازی را از رویکرد بهرهبرداری از منابع آب حذف کردند،  و شیوههای پایداری همچون قنات، آب بندان، شبکههای حساب شده برداشت از رودخانه را ادامه دادند.

      آب بستر رودخانهها بطور طبیعی در تمام سال بویژه زمستان به سفره‎‌ های زیر زمینی نفوذ می کند،  و کمتر هدر میروند.  اما سدها باعث تبخیر آب میشوند،  و آنچه می‌ماند شور و بدبو و با املاح زیاد است.

      به گفته پروفسور علی یخکشی (پدر دانش محیط‌ زیست ایران) علم هیدرولوژی ثابت کرده،  که در هر سد پشت دریاچه ۱۰ درصد از آب تبخیر می‌شود،  یعنی اگر ما ۱۰ سد هم حجم داشته باشیم،  در هر سال با تبخیر آب،  به اندازه یک دریاچه پشت سد آب از دست می‌دهیم.  سدها نه‌تنها آب رودخانه‌ها، دریاچه‌ها و تالاب‌ها را می‌گیرند،  بلکه حتی باعث افت سطح آب زیرزمینی هم می‌شوند.

      خانم ابتکار نیز احداث سد بر روی رودخانهها را موجب کاهش منابع آبی به حوضه های تالابی میداند،  که این مساله به مرور زمان موجب خشک شدن و تبدیل بستر آنها به منشا گرد و غبار می شود.  همین پدیده غبار کشندهای که مردم چند استان کشور را زمینگیر کرده،  از عواقب ساخت سد روی رودخانههای ترکیه و عراق و ایران است.

      مشکل هزینه مازاد نیز یکی از مسائلی ست که گریبانگیر صنعت سدسازی ست.  یعنی ابعاد آنها به حدی بزرگ تعریف شده،  که در اصل سرمایه را می‌بلعند.  از جمله «سد ایتایپو» برزیل که در دهه ۷۰ میلادی ساخته شد در ظرف بیش از سه دهه یک هزینه غیرقابل برگشت بیش از ۲۴۰ درصدی را بر مردم این کشور تحمیل کرد.

      ساخت سدهای بزرگ در بازه ای بین ٦ تا ٨ سال و در اکثر موارد نیز بیش از ۱۰ سال زمان می‌برد.  نتایج پژوهشگران دانشگاه آکسفورد نشان می دهد،  که این مدت زمان طولانی باعث می‌شود که اغلب سدهای بزرگ نتوانند در حل بحران های فوری انرژی کارآیی لازم را از خودشان نشان دهند.  علاوه بر این پروژه‌های سدسازی بزرگ در برابر میزان نوسان ارزش رایج پولی در طول زمان،  تورم زیاد، تنش‌های اجتماعی و نوسان در میزان آب در دسترس بشدت آسیب‌پذیر هستند.

     به گفته اخوان،  مجری طرح سد رودبارالیگودرز،  تا شهریورماه ۹٥ بیش ازهزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای اجرای این سد هزینه شده است،  و درحال حاضر بیش از هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان بدهی دارد.

      هزینه ساخت چند سدی که همزمان در لرستان در دست اجرا هستند،  را به این مقدار اضافه کنید،  اقتصاد بیمار استانی مانند لرستان چطور می تواند زیر باری که به آن تحمیل شده کمر راست کند؟!!

      قبل از قرن ٢۰ شبکههای آبی برای آبیاری و کشاورزی بود، اما از قرن ٢۰، انرژی و سپس آب شرب هم به اهداف آن اضافه شد.  اما بسیاری از سدهایی که قرن گذشته در ایران به بهانهکشاورزی ساخته شدهاند،  نه تنها در پروندهشان هیچ نشانی از اراضی نیازمند به آب وجود نداشته،  بلکه حقابه‌ بسیاری از زمین های کشاورزی را هم ضایع کردهاند.

      دیدگاه‌های خبرگان در سال ٤٤ که هیچ علائمی برای بحران آب نبود،  نشان داد ایران یک کشور کشاورزی نیست و باید صنعتی شود با این وجود با تمرکز بر توسعه های منطقه ای از زیان ملی غافل شدیم و با بی‌توجهی به ظرفیت‌های واقعی کشور درباره سطح زیرکشت کشاورزی از بعد تخصیص منابع به این بخش،  دچار اشتباهات استراتژیک در مسیر مدیریت آب شدیم.

      ادعای مهار سیل نیز یکی دیگر از بهانه های ساده انگارانهی ساخت سدها در ایران است،  در حالی که جنگل‌ها و مراتع خوشان یک سد طبیعی و منبع ذخیره آب هستند.  جنگل کاری و احیای پوشش گیاهی راهکاری موثر برای جذب آب و هدایت آن به سفره‌ های زیر زمینی است،  که مانع تبخیر و هدر رفتن آب می شود.  اما به بهانه ساختن سدها و نجات ما از سیل هزاران هزار درخت را از بین می برند.

      شکستن سد دشت در خراسان شمالی و خسارات جانی و مالی ناگوار آن نشان داد،  که سدها در بارندگی سنگین از سیل هم خطرناکترند.

      در مسیر پروژه سدسازی تمام تاسیسات زیربنایی موجود از خطوط راه‌‌آهن، ساختمانها و جاده‌ها گرفته تا زمین‌های کشاورزی، محوطه ها و آثار باستانی، زیستگاه‌های طبیعی و گونه‌های گیاهی و جانوری از بین می روند.

      انگار هیچ کسی از وجدان خودش نمی پرسد،  که اجرای یک پروژه ملی در مقیاس محلی مهم‌تر است یا حفاظت از میراث طبیعی و ملی؟!

      یکی دیگر از اثرات مخرب سد‌سازی پیامدهای انسانی بر روی مردم بومی مناطق سد زده است.  در طول چند دهه گذشته،  سدسازی ده‌ها هزار نفر از روستاییان و عشایر را از خانه و کاشانه و زمین‌های‌شان به اجبار کوچ داده‌است.

      پیش از پایان عملیات ساخت دیواره و تاج سد خاکی البرز،  بیش از ٢٨۰ هکتار جنگل از بین رفت،  ١۳ روستا با ساکنانش و یک گورستان تاریخی متعلق به عصر آهن به همراه شش محوطه تاریخی در معرض آب‌گرفتگی قرار گرفتند.

      برق و آب روستاها را قطع کردند،  تا مردمی که زمین ها و باغهایشان را به قیمت ناعادلانه و قسطی خریداری کرده بودند و توان مالی برای خرید خانه در جای دیگر نداشتند،  مجبور به کوچ شوند.  زندگی و فرهنگ آبا و اجدادیشان را رها کنند، ‌باغ ها، ‌شالیزارها، کرم های ابریشم، ‌دام و مرغ و خروس و غازشان را به دست خاطرهها بسپارند،  و حاشیه نشین شهرها شوند،  بی هیچ شغلی، بی هیچ چشم انداز روشنی.

      سازمان ملل متحد با گزارشی که درباره سدسازی منتشر کرد،  آب پاکی را بر دست مدعیان سدساز ریخت،  که اگر با ساختن سد‌ های جدید بخشی از محیط زیست نابود گردد،  و یا وضعیت معیشتی و زندگانی مردمی،  که در آن منطقه زندگی می کنند بدتر شود،  دیگر نمیتوان ساختن و داشتن آن سد را نمونهای از پیشرفت و توسعه پایدار در یک کشور نامید.

      خیلی وقت است زنگ‌ خطر بی آبی به صدا درآمده،  اما همه همچون قورباغه هایی در دیگی پر از آب داریم کیف میکنیم،  و در نشئه خوشبختی وعده داده خادمان سدساز فرو رفته ایم،  و نمی دانیم زیر دیگ آتشی روشن است.

      تا وقتی همه مقابل اقتصاد سیاسی مدیریت منابع آب سکوت کرده ایم؛  دور نیست زمانی که همه باهم در بحران بی آبی بسوزیم.

مریم نظری ــ استان لرستان ــ پائیز 1395

   نظر انوش راوید:  بمنظور جلوگیری از خودسری های مهندسی آب و آبخیزی در کشور،  بهتر است تغییراتی در قانون اساسی داده شود،  و ایران به 8 تا 10 منطقه خود مختار آبی و آبخیزی تقسیم شود،  و هر منطقه قوانین مهندسی علمی و واقعی درباره آب و سد داشته باشند.  در غیر اینصورت و عدم دقت به این مهم،  کشور ایران دچار بحران های بی پایان و نابود کنند می شود.  باید توجه داشت علم و دانش آب و آبخیزی تنها از دانشگاه ها بیرون نمی آید،  بلکه بیشتر از دل تاریخ ایران و مردم مناطق بوجود می آید،  و نمی شود از یک مرکز در تهران این علم را اداره کرد.

لوگو عمیق درباره دانایی نوین و قدرت تشخیص اندیشه کنید،  عکس شماره 1619.

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تاریخ آب و آبند در ایران

کلیک کنید:  منطق ملی مردمی در ایران

کلیک کنید:  آب انبار های تاریخی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس و پرسش و نظر http://arqir.com/101-2