پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

آخرین سفارش سال گذشته

استراتژی های متفاوت تغییر

      تغییرات فلسفه تاریخی و تاریخ اجتماعی جامعه،  زمان بر است،  بنابر این بمنظور سمت و سو و هدایت تغییرات،  باید روشنفکران واقعی استراتژی هایی تدوین و پیگیری کنند،  که صرفاً دلیل ندارد یکی و یک مدل باشند.  در این قرن تمام برنامه ها تخصصی و فوق تخصصی است،  در نتیجه هر استراتژی نیازمند طرح های حرفه ای و تخصصی است.  برای عدم دخالت و تداخل دانشها،  لازم است از تاکتیک سازمان های قرن نو،  همراه با استفاده از جدید ترین تحلیل های فدرالیسم علمی رعایت شود.

      تغییرات برای توده های مردم،  تعلیل و تحلیل ندارد،  آنها هر آنچه را که در زندگی روزمره خود می بینند،  تغییرات می پندارند،  و اگر این تغییرات به آرامی باشد،  آنرا هم حس نمی کنند.  ولی حرفه ای ها و یک درصد باهوش،  حرکت زمین زیر پای خود را درک می کنند،  و می خواهند نقشی در این تغییرات داشته باشند.  بدلایل انسانی و تاریخی و جغرافیایی،  اینها نمی توانند در برابر این تغییرات بی تفاوت باشند،  و می خواهند تغییرات را جهت دهند و به نوعی به سود خواسته خود پیش ببرند.   

      اگر جامعه ای نتواند تغییرات را درک کند،  و خود نخواهد تغییر یابد،  آن جامعه فسیل شده و بیمار و عقب افتاده است،  و ناگزیر نابود می شود.  در هر صورت تغییرات در تاریخ و تاریخ اجتماعی وجود دارد،  بخشی از آنرا در ساختار های تاریخی اجتماع نوشته ام،  پس باید یک درصد باهوش آنرا درک کنند،  و به آن جهت دهند،  البته مهم تر از همه،  آگاهی رساندن از تغییرات،  و لزوم تغییر است.  بدین منظور مثالی می گویم،  که بوضوح نشان دهند نیاز به تغییرات اصولی و اساسی در جامعه و تاریخ و تاریخ اجتماعی است.

 

   عکس یخچال نو ولی خراب ایرانی،  در تعمیر گاه آقای علی قاسمپور که مشغول تعمیر یخچال است،  عکس شماره 7116.

      در روستای ما پنج نفر این مارک یخچال را از شرکت تعاونی روستای سلیمان آباد خریدند،  این یخچال ها از ابتدا دچار مشکل بودند،  و هر پنج نفر در مدت یک سال چند بار آنرا به تعمیر گاه یخچال در روستا برده اند،  زیرا هر دو سه ماه یک جای یخچال فرو می ریزد.  مسئولین شرکت تعاونی یا می دانستند که این یخچال ها دچار مشکل است،  یا نمی دانستند،  اگر می دانستند باید به خریداران می گفتند، زیرا همگی از روستائیان کم در آمد دهستان سلیمان آباد هستند.  وجود چند یخچال خراب ایرانی،  که سازنده آن گارانتی هم نمی پذیرفت،  ممکن است در ظاهر قضیه مطلب عادی باشد،  اما چند مشکل مهم اجتماعی را در خود دارد،  منجمله:

  *  عدم دقت کارخانه سازنده ایرانی،  که ممکن است زحمت مهندس و کارگر ایرانی زیر پرسش قرار گیرد.

  *  عدم رعایت رفتار انسانی،  آگاهی ندادن از خوب یا بد جنس توسط چند نفر،  رفتار خوب ایرانی زیر پرسش می رود.

  *  عدم احترام به حقوق خریدار،  تا مدتی گارانتی حق عادی خریدار هر کالاست،  مثلاً اجناس کره ای و چینی این نوع یخچالها تا 7 سال گارانتی دارند.

  *  عدم توجه به کل تولید ایران،  زیرا چند مورد این دست،  باعث می شود مردم از خرید جنس ایرانی خود داری کنند.

  *  عدم توجه به شعار سازندگی،  یا شعار های سال تولید ملی و یا ایرانی جنس ایرانی بخر،  که از طرف مقامات کشور و رادیو و تلویزیون و غیره مرتب گفته می شود.

      با مثال ساده فوق،  براحتی متوجه می شویم،  که جامعه دچار مشکل و بیماری است،  و باید تغییر یابد،  اگر در یک کشور پیشرفته و یا در حال توسعه،  اتفاق فوق افتاده بود،  کارخانه سازنده تمام کالا های معیوب و خراب را از بازار جمع آوری می کرد،  و اگر اینکار را نمی کرد،  از طرف مسئولین و یا قانون چنین می کردند،  تا بتوانند به مرحله اعتماد و اعتبار برسند.  همانگونه که در قرن سنت گریزی نوشته ام،  باید از سنت های قرن گذشته عبور کرد،  دروغ های تاریخی و تاریخ اجتماعی را شناخت و دور ریخت،  تا بتوان دید نو پیدا کرد،  و مسیر جدید و تغییرات را برنامه ریزی کرد. 

      تا وقتی نتوانیم بیماری و مشکلات جامعه خود را درک نماییم،  نخواهیم توانست با شعار ها،  ملت تولید و سازندگی داشته باشیم.  یکی از مهمترین کار هایی که لازم است بمنظور تغییرات انجام دهیم،  دشمنی آشکار و آشتی ناپذیر با بیماریها و مشکلات،  و دفع کامل آنها است.  این را باید دانست،  که یک انسان رو به رشد و تکامل است،  و هیچ وقت یک انسان کامل وجود ندارد،  بعضی از انسانها در دوره های قدیمی تر بسر می برند،  که ممکن است مشکل خاص خودشان را داشته باشند،  و نتوانند با اصول امروزی تغییر هماهنگ شوند یا بهبود یابند.  در هر صورت و در ابتدا،  باید از دروغ گفتن خود داری کرد،  با دروغ و دروگویی مبارزه نمود،  با هرگونه رفتار هایی،  که به رشد و شکوفایی ایران صدمه وارد می کند،  بشدت مبارزه و مخالفت کرد.

   جالب:  آقای علی قاسم پور،  تعمیر کار یخچال و مخترع سلیمان آباد،  که از او و اختراعاتش در اینجا نوشته ام،  می گوید:  کارخانه های تولیدی یخچال ایران،  باید دیدگاه خودشان را نسبت به کیفیت تولید،  و رفتار با مشتری عوض نمایند.  بسیاری از یخچال ها و یخچال فریزر های ایرانی خیلی زود و حتی کاملاً نو خراب می شوند،  که بیشتر آنها بدلیل،  بکار بردن اجناس ارزان قیمت و بی کیفیت در تولید،  عدم دقت در تولید،  صرفه جویی بیش از حد در تولید،  عدم سرویس دهی مناسب گارانتی و خدمات بعد از فروش،  و... می باشد.  این موارد باعث ناراحتی و مشکل برای خریداران شده است،  و متعاقب آن زیر سئوال رفتن تولید ایرانی است.  در اینباره چه خوب می شد مسئولین محترم صنایع و بازرگانی،  بمنظور تولید و گارانتی،  به این وضع نسبتاً خراب رسیدگی کنند.

      او با نشان دادن معایب چندین یخچال ایرانی در مغازه اش،  همچنین با اشاره به رفتارهای عمومی و اجتماعی مردم گفت:  تعدادی از مردم که به آنها در چند سال اخیر بطور تصاعدی اضافه شده است،  درکی از تولید و معرفت کسب و کار ندارند،  و این خود بر مشکلات مختلف کشور افزوده است.  او می گوید:  امید است روزی برسد که مسئولین روحانی محلی و محیطی،  برای رفع این وضع هم تدبیری کار ساز نمایند.  همچنین ایشان در راستای عدم تولید استراتژیک در مجموعه دهستان سلیمان آباد که نمونه ای روستایی است،  می گوید:  در اینجا حدود 50 میلیارد تومان اتوموبیل وجود دارد،  ولی هیچ یک از مردم در فکر این نبوده و نیستند،  که بخشی از این مبلغ،  یا اندکی از ثروت باد آورده نفتی را که نصیب دهستان شده است،  در تولید های استراتژیک ملی و مردمی سرمایه گذاری نمایند،  همه شیک شده،  با اتوموبیل هایشان،  ظاهراً در هم می لولند،  ولی همه در انزوا هستند،  و با برنامه های بی خود تلویزیون های خودی و غریبه الکی سرگرم و خوشند.  کار و تولید ملی و واقعی فراموش شده،  و همگی دنبال درآمد و راحت هستند،  که در آخر یک خواسته برگشت نشدنی شده است.  در شرایط ایجاد شده،  همه احساس دانایی می کنند،  ولی هیچ یک در هیچ کار و علمی حرفه نیست.  او همچنین در ادامه روند جدید شدن قرن نو،  و نیز درآمد های نفتی،  که باعث گردیده رشد و تکامل تاریخ اجتماعی ایران،  دچار تغییرات ناپیوسته شود ادامه داد،  در 30 سال پیش در دست مردم اینجا داس کشاورزی بود و اسب داشتند،  ولی امروزه چنین شیک شمال شهری شده اند،  اگر روزی پول نفت نباشد،  و یا مصیبت طبیعی یا غیر طبیعی بزرگی وارد شود،  کشور درمانده می شود.  گفتنی زیاد است .....

      گفتنی زیاد داشت،  مجبور شدم حرف او را قطع کنم،  زیرا خود من هم 30 سال پیش بخاطر اینکه این دهستان محیط آرام و ساده روستایی بود،  از تهران به اینجا آمدم،  ولی امروزه خیلی سریع دگرگون شده است،  و دیگر از سبزیجات و لبنیات ارگانیک طبیعی،  و کردار و گفتار و پندار سنتی ایران خبری نیست،  و مانند تهران و شهر های بزرگ،  بجای دار و درخت،  آهن و ترافیک است،  منهم در اینباره گفتنی زیاد دارم،  که به مرور در وبلاگ نوشته و ادامه می دهم.

 

    عکس تصویر دعای داریوش بزرگ،  امید است که در ایران دیگر کسی دروغ نگوید،  عکس شماره 11494.


   یک درصد با هوش

      در میان مطالب وبلاگ همیشه از یک درصد باهوش متخصص راهبرد نوشته ام،  طبق بعضی داده های مردم شناسی و اجتماع شناسی،  در تمام جوامع،  کم و بیش حدود یک درصد مردم،  از بقیه مردم آن جامعه باهوش تر هستند.  در این دوران تکنولوژی های نوین وظیفه این یک درصد خیلی زیاد است،  البته آنها از کار زیاد باکی ندارند،  و با استفاده از هوش خودشان،  می توانند سبک کاری پیاده کنند،  که توانایی هایشان را بالا می برد.  بالا بردن ساعات کار مهم نیست بلکه کیفیت علمی دادن به کار،  از تمام جوانب مهم است،  که یکی از آنها تکیه بر سازمان های نوین است.

      امروزه ما در اخبار و اطلاعات اجتماعی می شنویم،  که یک درصد ها و 99 درصدی ها رو در روی هم قرار گرفته اند،  منظور این یک درصدیها جمعی هستند،  که در تمام کشور های سرمایه داری بویژه غربی،  قدرت  سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند،  و 99 درصد مردم را در کنترل های مختلف تحت پوشش قانون خود ساخته دارند.  ولی یک درصد باهوش منظور من،  یک درصد از کل مردمی است،  که می خواهند تغییرات اصولی و علمی صورت گیرد،  تغییراتی که اجتناب ناپذیر است.  بنا به تعریف های علمی،  اگر این وضع سرمایه داری لجام گسیخته جهان،  که بر دروغ و دونگ و حقه بازی و آدم کشی قرار گرفته است،  باعث می شود روز بروز بر تخریب و انقراض افزوده شود،  و با این وضع زمین دوام نخواهد آورد.

      یک درصد باهوش می توانند از همه قشر های جامعه باشند،  سن و سال مطرح نیست،  فقط آنها با درک حرکت زمین زیر پا،  متوجه شده اند که باید از سنت قرن گذشته عبور کنند،  و طرح دیگری پیاده نمایند،  هر چند که ظاهراً شرایط سختی است،  ولی برای آنها هیچ باکی نیست،  و براحتی می توانند از آن عبور کنند.  در زیر مجموعه یک درصد،  حدود 9 تا 10 درصد افراد با هوش معمولی هستند،  که آنها نیز بخوبی می توانند خود را با یک درصدی باهوش هماهنگ کنند،  و درس بگیرند و با پرسش و پاسخ های مختلف،  کم و بیش مسیر حرکت های نوین،  بهتر شناسایی شود،  و با تدبیر هایی مشکلات رفع،  و حرکت روان گردد.   در ادامه،  90 درصد مردم عادی هستند،  که خود بخود با درایت و تدبیر های مختلف با هوش ها،  و یا روش های بدست آمده در طی مسیر،  آنها نیز می توانند در جهت حرکت های نوین کار هایی انجام دهند.

   مهم:  این را باید دانست،  خود ایرانی ها به رهبری جوانان باهوش،  تنها نجات دهند ملت و کشور،  از دروغ و ترفند های بیگانه ساخته و استعمار و امپریالیسم هستند،  که با اتکا به توانایی های انسانی و متخصص ها و مردم،  می توانند از حقوق تاریخی و فرهنگی و ملی ایران دفاع نمایند.

   عکس کتیبه معبد لائودسه،  کشف شده در شهر نهاوند،  بشماره 3992 B.K ،  در موزه ایران باستان،  عکس شماره 4579.  در کتیبه بخت یونی آنی (یونانی)  نوشته شده:  در اینجا شهری است به نام لائودسه،  و آنتیوخوس سوم به ساتراپ شهر لائودسه دستور داده گه نیایش ملکه او را در شهر همگانی کند و دستور داده این کتیبه را در بزرگترین معبد شهر نصب کنند....

    بنا به تعریف آقای مهدی رهبر،  باستان شناس معروف،  از اوایل 1300 خورشیدی آثار باستانی و سنگی معابد شهر نهاوند توسط سنگ تراشان شکسته و خرد می شد،  و بمصرف ساختمان سازی می رسید،  او ادامه می دهد:  ولی این یکی بنا به تعریف آقای اصغر کارمند،  از اهالی شهر نهاوند،  از دست سنگ تراش نجات پیدا کرده است.

   انوش راوید:  فقط یک کتیبه نجات یافته را در موزه ایران باستان قرار داده اند،  که بگویند شما ایرانیان از یونان اروپایی شکست خورده بودید،  و آنها فاتح سرزمین تان بودند.  ولی کور خوانده اند،  دوران این دروغها تمام شده است،  یونان بخشی از خوزستان بود،  و مردم آن سین یا مسین ایرانی بودند،  که همان چین است،  به استان های تاریخی ایران مراجعه شود.  یونان که درست آن یونی آن است،  بخشی از ایران بود،  نه یک سرزمین بیگانه،  برای اطلاع بیشتر به اینجا مراجعه شود.

   اثرات ضریب هوشی در اینترنت

      در جوامع مختلف نسبت هوشی و IQ افراد مختلف است،  جوامعی که نسل در نسل مردم آن مشروبات الکلی می خوردند،  یا به نوعی مواد مخدر استفاده می کنند،  IQ افراد آن جامعه در جمع بندی پائین است.  جوامعی که مردم آن غرق در اوهام و خرافات هستند،  و فسیل شده یک دین و مذهب عجیب می باشند،  آنها نیز IQ پائینی دارند.  وضع آب و هوا و یکنواختی فصلها،  و نداشتن خورد و خوراک متنوع و خوب هم در بعضی کشورها باعث می شود،  در کل مردم آن سرزمین IQ پائینی داشته باشند.  ضریب هوشی و IQ در خانواده ها مختلف است،  که در هر صورت تابع شرایط فوق و تربیتی و آموزشی می باشد،  البته بعضی اثرات وراثتی و ژنتیکی هم دلایلی هستند.  توضیحات بیشتر برای این موضوع در کارگاه فکر سازی.

     ولی ایران یکی از بهترین شرایط را برای داشتن ضریب هوشی و IQ دارد،  بنا بر این افراد سالم و با هوش و با استعداد در ایران زیاد است.  به همین جهت ایرانی های مقیم خارج از کشور،  در ممالک و سرزمین های دیگر بخوبی می درخشند.  اما مسائل تاریخ اجتماعی و ساختار تاریخی اجتماع تا قبل از قرن 21 و آغاز دهکده جهانی یعنی از قرن 16 میلادی تا اواخر قرن 20 به دلیل نفوذ استعمار و امپریالیسم ایرانی ها یک دوره تاریخ اجتماعی عقب افتادند.  ایران در چند دهه گذشته با داشتن مردم زرنگ با IQ بالا،  توانست سریع خود را به سطح جهانی رسانیده،  و در حال جلو رفتن باشد،  تا جایی که ممکن است،  ایران اولین کشوری شود که وارد تمدن جدید کنترل انرژی گردد.

      در هر صورت در میان جوانان پر شور و شاد و پویای ایرانی،  عده خیلی کمی هم با IQ پائین هستند.  از نظرات وبلاگ خودم متوجه شده ام،  که اینها کمتر از یک درصد را شامل می شوند،  و نشان دهنده این است،  که جوان ایرانی در سطح IQ جهانی فوق العاده خوبی قرار دارد.  آنها که IQ خیلی خوب دارند،  در هر صورت و هر نوع با نظرات خود به وبلاگ من و دانش اینترنتی کمک و آنرا پر بار می کنند.  ولی اندکی که IQ پائینی دارند گفته های آنها را به تحلیل می گیرم،  تا حداقل از این دیدگاه مفید واقع شوند.  در چند پست مثالها نوشته ام و این بار یکی دیگر را بررسی می کنم،  اگر شخصی تحقیقات روانشناسی اجتماعی داشته باشد،  نام و ایمیل این فرد را در اختیارشان می گذارم.

  نظر و پرسش:  دوست عزیز  یه لطفی به من بکن و بگو که تاریخ ایران از نظر شما توی 3000 سال پیش چگونه رقم خورده.   بالاخره هخامنشیان یه جوری از بین رفته اند اسلام یه جوری به ایران اومده.  اگه اینا همش دروغه، پس شما واسه ما راستشو بگو.  تو وبلاگم بنویس. از جواب دادن هم طفره نرو.  یه جواب قانع کننده.

      گویا این فرد توانایی خواندن ندارد،  وبلاگ جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران بیش از 5 سال است ادامه دارد،  و هزاران صفحه مطلب نوشته شده دارد.  با ساده ترین دید هر شخص IQ دار می داند،  تاریخ یک علم واقعی برای اشخاص متخصص است،  با تحلیل و تحقیق های طولانی و زمان بر.  در تمام موارد تاریخ و تاریخ اجتماعی در وبلاگ کاملاً توضیح داده شده،  و حتی برای کمک به کم هوش ها هم مطالب دارد.  ولی IQ این قبیل اندک آنقدر پائین است،  که این یکی نیامده زود می خواهد برود،  انگار علم جغرافیا ـ تاریخ را می توان با یک آمپول تزریق کرد،  و آقا واقعیت های تاریخی را سریع بفهمد.  آنقدر IQ پائین است که نمی داند که استعمار و امپریالیسم 500 سال به اندازه 5000 سال در تاریخ دروغ گفته اند،  و برای دانستن و جمع کردن و باز نویس تاریخ زمان و تخصص و حرفه ای های جدید می خواهد.

      در هر صورت یک اشاره بکنم،  هرگز در فکر IQ پائین نمی گنجد،  که در همیشه تاریخ مردم نقش اصلی را داشتند،  IQ پائین نمی تواند چیزی غیر از آنچه که در ذهنش فرو کرده اند بداند.  او نمی تواند تصور کند خیلی از نویسندگان کتاب های تاریخی قرن های 19 و 20 فراماسون و از کارگزاران و چهره های استعمار بودند،  و یا عده ای با سادگی و بدون تحقیق و تحلیل مطالب آنها را تکرار می کردند.  IQ پائین نمی تواند تصور کند که مردم ایران همین اجداد کهن ما اولین انقلاب انسانی ایرانی را در جهان بر پا داشتند،  و پا و ذهن را جلو کشیدند و وارد تمدن دیگر در ساختار تاریخی اجتماع شدند.  بدین منظور و دانستن از تمام موضوعات تاریخی،  مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید پیشنهاد می شود.

   تاریخ را واقعی درک کنید

      بعد از پایان سلسله هخامنشیان سرزمین وسیع ایران،  قوانین هخامنشی و مکتب اهورایی شاه خدایی خود را از دست داد،  البته گذر تاریخ اجتماعی ایران به مرحله تکاملی جدید،  از زمان داریوش بزرگ آغاز شده بود.  با دقت در کتیبه بیستون کاملاً پیدا می شود،  مانند ذکر شورش هایی که علیه شاه انجام می شد،  و نیز مسئله مهم شورش یک مغ،  که در سنگ نبشه بی ستون اولین اسیر نوشته شده (B در متن بخش کتیبه های کوتاه) و در آخر اسرا (K در متن کوتاه) را با کلاه عروجی (شیپوری) معروف دراویش قونیه حکاکی کرده اند،  و با کمی اختلاف نسبت به بقیه قرار دارد،  که گویا کمی ترس پنهان حکاک از مغ بوده است.  این فرقه دینی اساس تشکیل مجلس مغستان در حکومت اشکانیان بوده است،  در ادامه تکامل دینها که از زمان پیدایش بشر وجود داشته و ادامه دارد،  و زمان شاهنشاهی ساسانیان با نفوذ مانوی در تمام ایران اشکال مختلف مسلکی هم پدید آمد.  با کاغذ و نویسایی از قرن 8 م،  این مسلکها گسترش یافت،  و با دروغ نویسی و رجز خوانی ها و انواع دعاها و جادوها و غیب گویی و خالی بندی های الکی در کتابها،  سران آنها توانستند،  خواسته خود را به تمام ایران گسترش دهند.  در ادامه تکامل دینها و آمدن اسلام این وضع همچنان باقی بود فقط در اواخر ساسانیان چون شاهنشاهی در خطر بود،  در بخش ایران غربی با آنها مبارزه شد،  توجه نمایید جنگ پنهان با دین یکی از دلایل اصلی سرنگونی ساسانیان بود.  اینجا بگویم کسانی که در این زمان ها تاریخ می نوشتند،  از بنگاه های فکری این فرقه ها بودند.

      مانی گری، باطنی گری، صوفی گری، خراباتی گری، و غیره،  قرن های 7 تا 12 م، در ایران بزرگ در اوج خود قرار داشت،  اما مغستان همچنان با دیدگاه جدید دینی قدرت بیشتر داشت.  به پیروان مغستان،  مغول یا مغولی می گفتند،  مانند افغانستان، که فرد را،  افغان و افغانی می گویند.  داشتن قدرت بیشتر مغستان یا مغول در ایران از میان کتاب های همان فرقه های دینی ذکر شده دیده می شود،  که کلی از مغول تعریف و تمجید کرده،  و حتی چنگیز را اولوالامر شناخته اند.  ولی هیچ کدام اشاره ای نکردند،  که مغول از بیابان های شمال چین آمده است.  حرکت مغول ها که از جمیع طوایف ایرانی بویژه ایران شرقی بودند،  آغاز پایان سازمان قبیله ای ایران بود،  و تحول جدید اجتماعی نو فئودالی را بدنبال داشت،  که با حکومت صفویه شکل گرفت.  در طول تاریخ وسعت جغرافیایی ایران بزرگ امکان هماهنگی در اداره کشور را توسط یک شاه مشکل می کرد،  چون مردم او را نمی توانستند از نزدیک بشناسند،  ولی مسلک و دین بود که به راحتی حاکم می شد.  برای اینکه مطالب فوق را بهتر متوجه شوید مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید پیشنهاد می شود.

      عزیزان هم میهن ایرانی و قاره کهن هوشیار باشید و دروغها را بشناسید،  و به سوی کشف واقعیت ها بروید،  آینده و سرنوشت را بر اساس واقعیت های تاریخی گذشته خود بنویسید.  پا و ذهن را جلو بکشید و بسوی آینده نوین و تمدن جدید کنترل انرژی بروید،  ما مردم ایران بزرگ می توانیم.  فقط باید اول ترفند های دشمنان را بشناسید،  که اشکال مختلف دارد،  یکی از آنها امروزه اندک وبلاگ هایی هستند،  که ظاهری ایرانی و ملی و دینی و باستانی دارند،  و با چند تعریف آبکی از تاریخ ایران و دین و یا ملت های ایرانی،  دروغ های تاریخی را تکرار و رو نویسی می کنند،  و می خواهند گمراهی و خمودی و سر شکستگی بسازند.  آنها فقط چند بی نام نشان هستند،  که معلوم نیست کی و کجایی اند،  آنها درکی از واقعیت ها و توانایی ملت ایران ندارند.  بدین منظور بخش هایی از تاریخ افریقا را بررسی می کنم،  که شیوه کار استعمار گران و نوکران آنها را بشناسید،  از دید استعمار قاره کهن و آفریقا تفاوتی ندارد.

      پاتریس لومومبا قهرمان افریقا گفته است:  روزی تاریخ سخن خواهد گفت،  اما نه تاریخ که در بروکسل، لندن و پاریس یا واشنگتن می نویسند و تعلیم می دهند،  بلکه تاریخی که در کشور های رها شده از بند استعمار و دست نشاندگان آن می آموزند.  باری افریقا تاریخ خود را خواهد نوشت و این تاریخ هم در شمال و هم جنوب تاریخ افتخار و شرف خواهد بود.

      قوام نکرومه در کتاب معروف خود بنام افریقا باید متحد شود (ترجمه دکتر محمد توکل) نوشت:  تا زمانی که برده داری در دنیای جدید ریشه ندوانده بود کسی افریقایی ها را تحقیر نمی نمود.  جهانگردانی که از این قاره دیدن نموده بوده اند در خاطرات خود فقط با کنجکاوی و دقتی که برای غریبه ها امری طبیعی است سکنه افریقا را توصیف نموده اند.  طرز تفکر جدیدی در مورد افریقا تنها هنگامی به میان آمد که تجارت بردگان و برده داری به مقیاسی وسیع و سرسام آور افزایش یافت.

      این قطعه بنیان اجتماعی ـ اقتصادی همه جعلیات بورژوازی باختر را درباره کهتری نژاد افریقایی ها بدرستی منعکس می کند.  انسان شناسان بورژوازی برای توجیه بردگی افریقایی ها و وحشیگری فوق العاده سوداگران باختری در زمینه خرید و فروش اسیران افریقایی بعنوان برده،  نظریه نقص ارزش انسانی افریقایی ها را بمیان آورده اند.  آنها ساکنان افریقا را مردمی از نژاد پست می شمردند،  و هر گونه تأثیر آنها را در پیشرفت تمدن انسانی انکار می کردند.  اما یافته های انسان شناسی علمی و دیرین شناسی همه بیهوده گویی های انسان شناسی امپریالیستی را ب زباله دان تاریخ ریخت.  مورخان و جامعه شناسان بورژوازی نیز برای تخطئه تاریخ و فرهنگ افریقایی ها بیکار ننشستند،  آنها برای توجیه تجاوز وحشیانه استعمار گران به سرزمین افریقا چنین موعظه می کردند،  که گویا افریقا در قرون جدیدی در خواب جهل و غفلت فرو رفته بود،  هیچگونه آمادگی برای پیشرفت و توسعه نداشته،  و فقط دخالت تمدن غربی می توانست آنها را از این خواب خرگوشی بیدار و پذیرای فرهنگ و تمدن جدیدی کند.

      این جامعه شناسان به اختلاف سطح رشد اجتماعی ـ اقتصادی میان کشور های اروپایی و افریقایی در قرون جدید استناد می کردند،  و آنرا دلیل امتیاز تمدن غربی می شمردند.  طبیعی است که آهنگ رشد و تکامل تاریخ اجتماعی مردم و سرزمین ها ب علت های گوناگون بستگی دارد بعضی از کشورها در موقعیت جغرافیا ـ تاریخ سریع تر وارد مراحل جدید در ساختار های تاریخی اجتماع شده اند،  و بعضی قاره ها دیرتر و این ب هیچ وجه دلیل امتیاز کشورها و ملت های بر گزیده نیست و نمی تواند باشد،  چه بسا بسیار در فرهنگ و دانش دست آورد های سازنده و کلیدی در تاریخ تمدن بشر داشته اند.

      در میان کشور های اروپایی نیز نا برابری در آهنگ رشد وجود داشته است،  مثلاً اولین دولت سرمایه داری شهری در ونیز ب وجود آمد،  و سپس شهر های دیگر ایتالیا مانند فلورانس و جنوا و امفالی در راه اسقرار سرمایه داری گام بر داشتند.  وقتی در انگلیس انقلاب بورژوازی بپیروزی رسید،  در بیشتر کشور های اروپایی نظام فئودالی استبدادی سلطه داشت،  قبلاً در این باره توضیح داده ام.

      اختلاف سطح رشد اجتماعی ـ اقتصادی در میان کشور های افریقایی از این هم بیشتر بود،  و قاره افریقا مملو از جوامعی با سطح توسعه متفاوت بود،  بین امپراتوری حبشه و گروه های پیگمی در جنگل های کنگو،  یا بین امپراتوری سودان غربی و شکار چیان خویسان در صحرای کالاهاری تفاوت نمایانی بود.  دوره ای که در مصر نظام فئودالی پیشرفته برقرار بود،  در بسیاری از کشور های قاره نظام قبیله ای سلطه داشت،  و بسیاری از مردم افریقای گرمسیری و جنوب در مراحل مختلف نظام اشتراکی قبیله ای اولیه بودند.  اما این دلیلی بر عقب ماندگی فرهنگی نبود،  گیسلی هی فورد،  ناسیونالیست افریقایی نوشت:  حتی قبل از ارتباط بریتانیا ما مردمی توسعه یافته بودیم،  نهادها و تأسیسات خود را داشتیم،  و درباره حکومت صاحب نظر بودیم.

      پیروزی کاپیتالیسم در کشور های پیشرفته اروپا،  شرایط لازم را برای رشد شتابان تولید سرمایه داری و پیشرفت فنی فراهم آورد،  ارتش و ناوگان کشور های سرمایه داری که با سلاح های تازه مجهز شده بودند،  برتری بلامنازع بر دولت های افریقایی پیدا کردند،  بکمک گلوله های چنین ارتش و ناوگانی بود،  که دولت های سرمایه داری غرب به سرزمین های افریقایی تجاوز کردند،  و مردم آنرا به اسارت کشیدند.  بنابر این علت اصلی عقب ماندگی افریقایی ها همین تجاوز استعمار گران است،  که جهت بهره برداری بیشتر تاریخ هایی هم مطابق خواسته خود برای افریقایی ها نوشتند،  که در آن تاریخ آنها را ضعیف و بی فرهنگ و شکست خورده نوشتند،  درست مانند تاریخ هایی که برای قاره کهن ساخته و پرداخته اند.

      پرتقال اولین کشوری بود،  که به افریقا دست اندازی کرد،  پس از استعمار پرتقال، انگلیس، فرانسه، هلند، بلژیک، آلمان و غیره به این قاره تاختند،  تاخت و تاز و وحشیگری اروپائیان تأثیر هولناکی در روند پیشرفت افریقا گذاشت،  استعمار گران تاریخ و مردم افریقا را زمین خود و شکار گاه سیاهان کردند،  آنها بخش قابل ملاحظه ای از جمعیت مناطق تصرف شده را نابود کردند،  و ده ها میلیون نفر را به عنوان برده به اروپا و آمریکا بردند.  تجارت بردگان موجب کاهش عظیم جمعیت و انحطاط افریقا شد،  و مدتی دراز از رشد نیرو های مولده آن جلو گیری کرد.  دانشمندان بورژوازی نیز به کمک نیروی نظامی استیلاگر خود آمدند،  و تاریخ های دروغی ساختند و نوشتند،  و انواع گوناگون نژاد شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی از چنته جعلیات خود بیرون ریختند،  تا بر سبعیت و درندگی استعمار آب تطهیر تمدن پیرو هلنیسم دروغی خودشان بریزند،  و برای تداوم غارت ملت های افریقا بهانه های علمی بتراشند.

جایگاه زبان پارسی

      من ریشه زبان پارسی را از ایر یا ار که همان ایران (ایر + ان) است می دانم،  در این باره توضیح در وبلاگ زیاد نوشته شده است.  همیشه باید به این مسئله مهم توجه داشت،  که در دو سه قرن گذشته،  اروپائیان با سیستم آکادمیک،  تا توانسته اند تاریخ را تحریف کرده اند.  آنها هر آنچه را که خواسته اند گفته و نوشته اند،  زیرا هم آوردی نداشتند،  آنها مطالبی برای رونق گرفتن تاریخی اروپا،  و کوچک کردن ملت های دیگر،  منجمله ایران  نوشته اند،  و از هیچ ترفندی کوتاهی نکرده اند،  منجمله زبان ایرانی را هند و اروپایی معرفی کردند.

       یک کتاب الکترونیک PDF  توسط نویسنده محترم کتاب،  برای من ارسال گردید،  کتاب خیلی خوبی است،  ولی امیدوارم نویسنده و پژوهشگر عزیز،  با مطالعه مقالات وبلاگ،  بعضی از موضوعات مطرح شده در کتاب را باز نگری نمایند.  مانند نوشته:  نام گذاری روز های هفته انگلیسی اقتباس از ایران باستان است.  درصورتیکه اقتباس نیست،  و از نظر زمان و مکان تاریخی،  اقتباس امکان پذیر نبوده است،  بلکه مهاجران ایرانی که استون هنج را بنا کرده اند،  زبان و تقویم ایرانی را با خود به جزایر انگلستان و ایرلند برده اند.

عکس استون هنج،  عکس شماره 5822 .

      بطور کلی زبان های ایرانی،  که در تاریخ ایران وجود داشته اند،  بنابه نوشته شاهنامه فردوسی و تحقیقات،  سی گونه بوده اند:  هندی، چینی، رومی، تازی، پارسی، سغدی، پهلوی و...  بنابر این زبان پارسی یکی از آنها می باشد،  نه همه آنها،  باید توجه داشت روم، هند، چین، تاز، سغد و غیره،  همه از استان های ایران بودند،  به استان های تاریخی ایران مراجعه شود.  زبان فارسی که امروزه ما با آن حرف می زنیم،  ترکیب تمام زبان های ایران است،  که در طول 3000 سال هم نشینی ها ایجاد شده است،  زبان فارسی کنونی تأثیر گرفته از دروغ حمله اعراب به ایران نیست،  بلکه یک زبان کاملاً ایرانی و داریوشی یا درباری است.  ...ادامه دارد...

   جهت دانلود کتاب:  جایگاه زبان پارسی در گروه زبان های آریایی (هند و اروپایی)،  نویسنده:  پژوهشگر گرامی آقای سعید کریمی،  اینجا کلیک کنید.

   عکس تنور نان در روستای جل چلاسر،  عکس شماره 7612،  همیشه بخشی از تاریخ در کنار و نزدیک ما قرار دارد،  باید حرفه ایها آنرا ببیند،  و دست دراز کنند و تاریخ را از دل آن بیرون آورند. مانند همین تنور روستایی،  این ها فقط تنور نیستند،  کلی داستان و خاطره چند هزار ساله در خود دارند.  نوع تهیه آرد، خمیر گرفتن و پخت نان و غیره،  و حرف های پیرمردان و پیرزنان کنار تنور،  و خیلی موضوعات دیگر،  که می توانند برای تاریخ جالب باشند.  

کلیک کنید:  تاریخ زبان پارسی

کلیک کنید:  تاریخ ورود نام های عربی به ایران

کلیک کنید:  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ

  

  گذر از سنت قدیم

       ما در جهانی زندگی می کنیم که بسرعت متحول می شود،  و تغییرات ناپیوسته را تجربه می کند،  و پشت سر می گذارد،  در قرن سنت گریزی توضیح نوشته ام،  بنابر این باید پا و ذهن را جلو کشید،  و حرکت زمین زیر پا را حس کرد،  و سنت های قرن 20 را کنار گذاشت،  و بسرعت قرن نو را وارد عرصه زندگی نمود.  درباره درک نکردن این موضوع مهم،  خیلی تعریف ها وجود دارد،  که در نهایت عدم توجه به آن باعث عقب افتادگی در بخش هایی از کشور و مردم می شود.

      یکی از مهمترین موضوعات این قرن،  ایجاد و سپردن خدمات دولتی و شبه دولتی به خود مردم است،  که در بسیاری از کارها امکان دارد،  مانند ثبت نام های مختلف،  و پرسش و پاسخ های اینترنتی.  البته در بعضی از این موارد کار هایی انجام شده،  ولی خیلی کم است،  و هنوز بیشتر کارها باید حضوری انجام شود،  که منجر به از دست رفتن وقت و توانایی های نوین برای مردم،  و مخارج زیاد برای دولت است،  که در نهایت همه آنها ضرر های مردم می باشد.  امید است روزی برسد که تمام کارمندان ارشد و جزء ایران و تمام مردم خود بخواهند که امور برابر با قوانین قرن نو اداره شود،  و سریعتر راه کار های جدید ساخته و پرداخته شود.

      باید دانست جامعه و مردم زنده و رشد یابنده هستند،  و خود بخود برابر با قوانین تاریخ اجتماعی و ساختار های تاریخی اجتماع،  جلو می روند و به عقب باز نمی گردند.  ممکن است بر اثر اصطکاک گذر های زمانی،  احساس شود مدتی حرکت مردم کند شده،  و یا عقب رفته اند،  ولی تحلیل آن اینگونه نیست،  و بوضوح حرکت زمین زیر پای مردم،  حتی در دور ترین روستاها دیده می شود.  همین 30 ــ 40  سال پیش بود،  که بیشتر روستا های ایران در عمق تاریخ بودند،  ولی امروزه با تکافوی توده ها،  به رشد و شکوفایی خوبی رسیده اند،  با نگاهی به چلاسر و جل،  این موضوع بروشنی دیده می شود.   

      با این مقدمه به چند موضوع می پردازم،  یکی از آنها ثبت نام و آپدیت کردن سالانه مدارک در خانه بهداشت است.  بدین منظور افراد زحمت کش و خدمتگزار خانه بهداشت روستاها،  مجبورند خانه بخانه بدرب منازل مردم مراجعه نمایند،  و از مردم درباره بهداشت پرس و جو نمایند،  و مسائل جدید و روز را به شخصی دم درب منزل گوشزد نمایند.  اینکار براحتی و بهتر می تواند توسط اینترنت انجام شود،  امروزه تقریباً بیش از نیمی از خانه های روستایی رایانه دارند،  و جوان خوب دانشگاهی هم وجود دارد،  و اینترنت هم در دسترس است.  مراجعه های حضوری و عدم استفاده از اینترنت،  باعث کم آوردن اطلاعات و دانش،  در این قرن پر از داده های علمی و خبری می شود.  همچنین مسئولان خانه بهداشت روستایی،  نمی توانند خود را آبدیت و علمی تر نمایند،  و جمع بندی های سریعتری داشته باشند.

      معمولاً در روستاها بمنظور کار های اینترنتی،  همسایه ها بیکدیگر کمک می کنند،  و اگر خانه ای نتواند،  دیگری یاری می رساند و کار او را هم انجام می دهد،  و این می تواند یک وسیله خوب برای ایجاد یاری رساندن بی دردسر شود.  امروزه در ایران  رشد خوبی در استفاده از کامپیوتر و اینترنت داشته و داریم،  و دولت هم علاقمند است،  که بیشتر مورد نظر مردم قرار گیرد.  امید است روزی برسد بجای اینکه مسئولین و مأمورین مختلف بجای اینکه با انبوهی کاغذ خانه بخانه بگردند،  و حتی گاهی مورد اهانت قرار گیرند،  خود بخواهند که با تکنولوژی های نوین،  طبق فاکتور های موج های نو کار نمایند،  و مرتب تقاضای آنرا به مقامات بالاتر گوشزد کنند.

عکس بدون شرح،  عکس شماره 7160.

نگهداری و استفاده از نمک ید دار

    بسیار دیدم مردم نمی دانند،  چطور نمک ید دار بخرند،  و چگونه آنرا نگهدارند و استفاده نمایند،  بارها بطور حضوری برای مردم توضیح دادم،  که ید یک مواد غذایی نیست،  ید سمی و خطرناک است،  و استفاده از آن باید شرایطی داشته باشد.  گاهی با تبلیغ های کم دانش،  ید را مانند ویتامین ها معرفی کرده اند،  و در ذهن مردم چنین جا افتاده که خوردن آن فقط مفید است.  چند روز پیش موضوعی برایم پیش آمد،  دو بانوی محترم چلاسری،  با تعجب بمن گفتند:  "فقط در خانه شما نمک ید دار نیست!".  در پاسخ به آنها توضیح شفاهی کوتاهی دادم،  در این مقاله که از جمع بندی مجلات و وب های پزشکی است،  توضیح می نویسم،  امیدوارم مورد توجه،  بویژه بانوان خانه دار قرار گیرد.

   * نمک های صنعتی به اصطلاح تصفیه شده یا نمک های ید دار موجود در بازار به هیچ وجه مورد تایید نمی باشند و برای بدن مضر می باشند.  این نمک ها برای افراد دارای فشار خون بالا یا بیماران بیش از افراد معمول ضرر دارد.  ید شیمیایی داخل بعضی از نمک های صنعتی موجود در بازار،  بیش از بیست برابر نیاز بدن هست که باعث ایجاد مشکل در افراد می گردد.  حتی نمکی به اسم نمک دریا که نوعی نمک صنعتی می باشد،  در بازار توزیع شده است که مورد تایید نمی باشد.

      در بعضی از داده های پزشکی و بهداشتی می گویند:  ما از نظر جغرافیایی در منطقه ‌ای زندگی می ‌کنیم،  که به دلیل فقیر بودن خاک از یُد،  بیشتر مواد غذایی کشت شده یا حتی دام‌ ها یُد کافی نداشته،  و میزان مورد نیاز روزانه به این ماده معدنی از طریق غذا تأمین نمی‌ شود.  به همین دلیل،  مدت‌ ها ایران جزو کشور هایی بود که بیماری ‌های مربوط به کمبود یُد در آن شیوع داشت.

   انوش راوید:  تاریخ ما چیز دیگری می گوید،  همیشه در تاریخ ایران قهرمانان و پهلوانان بزرگی و معروفی وجود داشته است،  ورزش های سنتی ایران بخوبی دلیل آن است.  در قرون میانه بیشترین اندیشمندان و دانشمندان تاریخ جهان را داشته ایم،  که بنیان گذاران علوم امروزی بودند،  در سفرنامه های خارجی نوشته اند،  که ایرانیان سلامت ترین مردم جهان هستند،  مثال درباره عدم درستی متن پزشکی و بهداشتی فوق زیاد است.

      عکس تصویر خیالی تعدادی از انبوه دانشمندان و اندیشمندان و شاعران تاریخی ایران،  که بنیان گذاران علم و ادب بودند،  بسیاری از کتاب های آنها تا اواخر قرن 19 میلادی،  در دانشگاه های اروپا تدریس می شد،  عکس شماره 2977.

      همچنین در ادامه می گویند: مهم ‌ترین علامتی که میان مردم به عنوان کمبود یُد شهرت دارد،  بزرگ شدن تدریجی غده تیروئید،  و بروز بیماری‌ غم ‌باد یا گواتر است.  علاوه بر آن باید گفت اگر خانم ‌های باردار در دوران بارداری به کمبود این ماده معدنی مبتلا باشند،  خطر این که کودک‌ شان دچار بیماری‌ هایی مانند عقب‌ افتادگی ذهنی شود، وجود دارد.

   انوش راوید:  این بیماریها می تواند ده ها علت داشته باشند،   و صرفاً بنا به تحلیل های هیچ جا منتشر نشده نمی تواند پایه گذار علم ید باری و باوری باشد.

      و در ادامه می گویند:  به هر حال،  به دلیل این کمبود در کشور ما پس از بررسی‌ های مختلف، تصمیم بر این گرفته شد،  که یُد به یک ماده غذایی پُرمصرف و راحت یعنی نمک اضافه شود،  و در حال حاضر چند سال است که نمک‌ های کشور یِد دار شده ‌اند.  این برنامه،  کمک‌ بسیاری کرده است که یُد موجود در بدن وضعیت بهتری پیدا کند، و البته بررسی ‌هایی که روی میزان یُد موجود در ادرار دانش‌آموزان کشور هر چند وقت یک بار انجام می ‌شود،  این موضوع را ثابت کرده است.

   انوش راوید:  من متخصص مربوطه نیستم،  فقط یک تحلیل گر جامعه روستایی خو.دمان هستم،  فقط دیده ام در این موارد ذکر شده،  نظریه های متفاوتی ارائه شده،  که نیاز به جمع بندی های جدید و جدید تر دارند.

   جالب:  چند نکته در مورد نحوه خرید و استفاده و نگهداری نمک یُددار:

   1 -  بمنظور مصرف خوراکی،  نمک هایی معمولی و ید داری خریداری کنید،  که از بهداشتی بودن آنها مطمئن باشید،  و مهر استاندارد و شماره بهداشت داشته باشند.

   2-  باید نمک یُد دار را در شیشه‌ های تیره‌ رنگ،  که درب آن ها باز نباشد و نور نبیند،  نگهداری کرد،  تا یُد آن از بین نرود.

   3 -  در آخرین مرحله پخت نمک ید اضافه شود،  تا یُد بیشتر حفظ شود،  و بر اثر حرارت از میان نرود.

   4-  فراموش نکنید مصرف زیاد نمک خطر ابتلا به فشار خون را افزایش می ‌دهد،  با این فکر که نمک یُد دارد،  دلیل بر این نیست،  که مصرف آن را بالا ببریم،  بلکه رعایت تعادل قدم اول است،  زیرا همچنان یکی از توصیه‌ های سلامت مصرف کم نمک است.  بهتر است سر سفره نمکدان نگذارید،  و به همان نمکی که در حین پخت به غذا اضافه شده، بسنده و عادت کنید.

  5 -  مصرف کننده نمک ید دار درصورتیکه دارو مصرف می کند،  با پزشک خود در باره این مصرف مشورت نماید.

   مهم:  چون می گویند خاک کشور ما فقیر از یُد است،  و مواد غذایی که غنی از یُد باشند وجود ندارد،  بهتر است ماهی ‌های خلیج فارس و دریای های آزاد،  که یُد بیشتری دارند مصرف شود.

   توجه:  به هیچ عنوان نباید از ابتدای پُخت غذا،  به آن نمک ید دار اضافه کرد،  یُد ماده ای فرار است،  و ید موجود در آن از بین می‌ رود،  و نیز بخار ید ایجاد شده بر اثر پخت غذا،  در آشپزخانه بسته،  ممکن است در نهایت ضرر وارد کند.  بهترین راه مصرف نمک ید دار هنگام آخرین مرحله پخت و سرو غذا می باشد،  تبلیغ نمک ید دار به این معنی نیست که ما مصرف آن را بالا ببریم ...

      پس ما باید ببینیم نمک مفید،  که این همه تاکید بر مصرف آن شده چه نمکی است،  و چگونه باید آن را پیدا کرد؟  نمک طبیعی که توسط بشر دستکاری نشده،  و در طبیعت وجود دارد،  مثل نمک دریا،  که حاوی سدیم، کلر، پتاسیم، ید، منیزیم، روی و کلسیم،  به میزان لازم برای سلامت سلول های بدن است،  و با تعادل خود نه تنها مضر نیست،  بلکه مفید نیز هست،  ولی نمک صنعتی ناقص تصفیه شده،  که فقط حاوی سدیم، کلر و گاهی ید صنعتی است،  گاهی می تواند برای سلول ها سمی باشند.

      اینکه چگونه در طول دهه های اخیر نمک مفید طبیعی ما مثل خیلی مواد غذایی دیگر توسط نوع صنعتی و مضر آن جایگزین شده است،  جزء اسرار می باشد،  و شاید بتوان رد پای استعمار و امپریالیسم را در این فرآیندها جستجو کرد.  حکیم باشی های سبک قدیم عقیده دارند:  به طور قطع مصرف نمک صنعتی موجب اختلال عملکرد سلولی و بروز بیماری های مختلف از جمله فشار خون می گردد.  وجود یون هایی بجز سدیم و کلر در نمک طبیعی،  یک ترکیب متعادل و هماهنگ با نیاز طبیعی سلول های بدن ما را فراهم می آورد،  در حالی که در نمک صنعتی این تعادل وجود نداشته،  و ترکیب زیان آوری به سلول ها تحمیل می گردد،  در واقع این طور نیست که الزاما صنعتی سازی مواد غذایی به نفع بشر باشد،  و در اکثر اوقات این کار به ضرر بشریت تمام شده است.  یکی از موادی که در نمک صنعتی با تصفیه از نمک طبیعی جدا می شود،  و برای سلول ها بسیار ضروری است،  و نبودن آن موجب بیماری هایی مثل تشنج می گردد،  یون منیزیم است،  و ماده دیگر که برای رشد سلول ها بخصوص در بچه ها لازم است،  عنصر روی می باشد،  که باز در روند تصفیه نمک  به وسیله مواد شیمیایی از آن گرفته می شود.    طب سنتی ایرانی مصرف نمک طبیعی بخصوص نمک دریا را توصیه و از مصرف نمک های صنعتی و تصفیه شده نهی می نماید.       

   انوش راوید:  من در منزل برای پخت غذا از نمک های تصفیه شده بدون ید،  تأیید شده بهداشتی استفاده می کنم،  و ده ها سال است،  که از نمک طبیعی دریای پارس بمنظور تأمین مواد مورد نیاز بدن،  هنگام سرو غذا های سرد بمقدار کم بهره می برم.

   جالب:  اختلاف کل قیمت نمک معمولی با نمک ید دار جایگزین و خریداری شده توسط مردم،  با حساب برآورد های تقریبی سازمان های بهداشتی و مالی،  بیش از 30 هزار میلیون تومان در سال است!  پیدا کنید پرتقال فروش را؟  توضیح اینکه،  در طول تاریخ جهان،  ترفندها و نیز جنگ های بیشماری بر سر معادن و در آمد نمک بوقوع پیوسته است.

    عکس سنگ نمک و حذف نمکدان از سرو غذای پخته،  مشروح در غذا های چلاسری،  عکس شماره 7127.

   حیات وحش در چلاسر و جل

      نزدیکی کوه و جنگل و جلگه در چلاسر و جل،  با چشم انداز خیره کننده و تازگی آب و هوا،  بهترین موقعیت گردشگری را فراهم آورده است.  شکوه طبیعت همراه با فرهنگ خوب مردم این دیار،  می تواند پیش درآمد یک کانون گردشگری شود،  که در تمام فصول سال توریست های داخلی و خارجی به این منطقه بیایند.  یکی از این موقعیت های گردشگری،  اکو توریسم و دیدن جانوران در طبیعت است،  که در ادامه جلگه های گیلان و مازندران و ارتفاع البرز مرکزی و غربی می باشد.

   نقشه شهرستان تنکاین و بخش مرکزی تنکابن،  تقریباً چلاسر و جل در مرکز آن قرار دارد،  عکس شماره 7510.

      در زمینه حیات وحش،  بخش وسیعی از جانوران این منطقه مهاجر هستند،  که به صورت فصلی به اینجا می آیند،  و بخشی از آنها نیز کوچ عمودی دارند،  و در واقع تمام فصول،  اطراق گاه دائمی برای آنها کمتر قابل تصور است.  برخی از آنها ویژه جنگل هستند،  و گروهی از آنها کمتر در جنگل دیده می شوند،  و برخی دیگر فقط در مناطق کوهستانی زندگی می کنند،  و یا در طول و عرض کل ارتفاعات در تردد هستند.  حیات وحش چلاسر و جل در،  جلگه ها و جنگل و ارتفاعات اطراف عبارتند از:

   پرندگان:  قرقاول، گنجشک ها، کبک، قمری، کبوتر جنگلی، فاخته، یاکریم، دارکوب، کلاغ سیاه، کلاغ، زاغ، سار، آبچیلک، بلدرچین، توکا، سار، جغد، باقرقره، دلیجه، سبزقبا، زنبور خوار، عقاب طلایی، حواصیل، خوتکا، سلیم خرچنگ خوار، چکاوک، شاهین، قوش، کوکو، خروس وحشی، گیلان شاه، کاکایی، پرستو، سبزقبا، توکای باغی، چرخ ریسک، کورکوری، هدهد، دری، دراج، بلدرچین،  .

   خزندگان:  انواع مار، مار آتشی، مار درفشی، یله مار، افعی، مار کرمی، غوک، سمندر، مارمولک، چلیپا.

   حشرات:  دودم، مگس، تله گز، خرمگس، گاومگس، سگ مگس، پشه، شپش، جیرجیرک، کفش دوزک، رکنا، و...

   حیوانات وحشی:  پلنگ، یوزپلنگ، خرس، گرگ، شغال، روباه، کفتار، گراز، گربه وحشی، خوک، موش صحرایی، اشگلا، سنجاب، سمور، راسو، خرگوش، جوجه تیغی، مرال، شوکا، رودک، قوچ، میش، بز، پاژن، و...

  بسیاری از این حیوانات مانند،  کل، بز، مرال، شوکا، کبک، خرس، قرقاول در تیرس شکارچی ها بوده،  و چه بسا نسل بسیاری از آنها در حال نابودی می باشد.  حدود 30 سال پیش در این منطقه طبیعت همراه با حیات وحش براحتی و فراوانی در اطراف آدم وجود داشت،  ولی امروزه طبیعت کاملاً دست خورده است،  و کمترین حیات وحش وجود دارد.

   مهم:  چه بهتر است،  مردم منطقه به این طبیعت در حال از بین رفتن اهمیت بدهند،  و هر کار و برنامه ای که لازم است انجام دهند،  تا نسبت به احیای آن اقدام فوری صورت گیرد.  

صنعت سبز و روستاها

      در سال های اخیر برای دستیابی به محیط زیست سالم تر،   فرهنگ و آموزش کار هایی که با  محیط زیست سازگار باشند ترویج گردیده است.  همچنین واحد های آلوده کننده به کاهش آلاینده ها و نیز توجه جدی به مقررات زیست محیطی تشویق گردیده اند.  نام صنایع سبز جهت ایجاد فرصت مناسبی برای تطبیق وضعیت صنایع با ضوابط و استاندارد های زیست محیط کشور انتخاب شده است.  هدف از آن برپایی فضایی برای تبادل تجربیات و دست آورد های زیست محیطی صنایع با یکدیگر،  ایجاد انگیزه توجه دست اندر کاران صنایع به مسائل زیست محیطی،  گسترش و نوع آوری زیست محیطی صنایع،  قدر دانی از افرادی که این مهم را مورد توجه و دقت نظر قرار داده اند.

      صنعت سبز به کار گاه هایی گفته می شود،  که موارد زیست محیطی را با دقت و علمی رعایت می کنند.  گروه های صنعتی صنایع سبز شامل صنایع زیر می باشند:

   غذایی و دارویی،  شیمیایی و سلولوزی،  کانی و غیر فلزی،  فلزی،  خودرو و نیرو محرکه، برق و الکترونیک،  نساجی و پوشاک، ماشین سازی و ساخت تجهیزات، نفت و بعضی مشتقات، معادن و فلزات،  نیروگاه و صنایع کشاورزی.

      ضوابطی که صنایع سبز باید داشته باشند،  به قرار زیر است:

   نصب و راه اندازی و یا اصلاح سیستم پالایش و کنترل آلودگی،  راه اندازی سیستم باز یافت مواد زاید،  جایگزینی انرژی پاک، اخذ ISO 14000، سازگار کردن تولیدات با محیط زیست،  کاستن از اثرات و ضایعات صنعت بر محیط زیست،  کاستن از ضایعات در تولید،  کاستن از آلودگیها،  کاستن از مصرف انرژی یا افزایش بازده مصرف انرژی،  انجام هزینه قابل توجه در راستای حفظ محیط زیست،  آموزش و جلب مشارکت مردمی در زمینه محیط زیست،  و غیره در رابطه با حفظ محیط زیست.

      پند وبلاگ:  جوانان با هوش روستا های ایران بزرگ باید برای نوع آوری و ابداع در صنایع سبز با دانایی نوین برخورد نمایند،  و هر آنچه که خوبتر است،  بخواهند و ترویج نمایند.  در این زمان نباید منتظر کمک هایی از دولتها و زمین و آسمان بود،  بلکه باید با نگرش های نو به جهان و شناخت توانایی های خود راه کار های جدید یافت،  و بسوی تمدن دیگر رفت.  روستا های ایران بیشترین جوانان تحصیل کرده و زرنگ را دارند،  ولی عده ای خود را همچنان دربند اندیشه های قرن گذشته نگه داشته اند،  و قرن سنت گریزی را مطالعه نکرده اند.  با مشکلات اقتصادی که این قرن در جهان بوجود آمده،  فقط و فقط مردم ایران هستند،  که باید با شناسایی بهترین موقعیتها حرکتی نو در قاره کهن را سازمان دهند.

   سبز در زبان پارسی باستان

      در مطلب بالا از صنایع سبز گفتم،  به همین دلیل تعریفی از نام تاریخی این رنگ به زبان پهلوی می نویسم،  سبز در زبان پهلوی با واژه های سپز sapz ، زرگونzargoon  و زریون zaryoon آمده است،  زرگون و زریون به معنی زرد و طلایی هم می باشد،  از اینرو سرزمین هایی سبز و خرم با این واژگان نامیده می شوند،  زرگان خوزستان، زرقان آذربایجان شرقی و فارس،  قاف جایگزین گاف گردیده،  زرق آباد خراسان شمالی، زری آذربایجان غربی و خراسان جنوبی، زرین در یزد، زردر از تهران، روستا هایی زاگون و زرگون، زرین آباد و زرینه، زرین گل و زردار، زرین شهر و زرینه ور و بسیاری دیگر از این ریشه می باشد،  عزیزان ریشه نام های محل های خود را بنویسید و معرفی نمایید.

   صنایع روستایی را دریابید

      امروزه تقریباً در بسیاری از روستاهای ایران کارخانه های مدرن تبدیل تولیدات کشاورزی و دامی محلی به محصولات غذایی و مصرفی وجود دارد،  منجمله کارخانه شرکت ترنج مابین دو روستای زیبای چلاسر و جل،  که تولید آن کنسانتره مرکبات است،  این کارخانه با داشتن بهترین تجهیزات و مدیریت خوب،  کمترین تولید را دارد.  به نظر من علت اصلی آن در واردات بی رویه محصولات مشابه خارجی است،  که اکثراً تأیید بهداشتی ندارند،  در صورتیکه تولیدات کارخانه ترنج از مرغوبترین مرکبات شهرستان تنکابن،  و با بهترین کیفبت تولید می شود،  و از آنجا که همیشه در دسترس ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی محیط زیست و بهداشت ایرانی است،  به راحتی قابل کنترل و بازدید می باشد.

      یکی از وظایف عمده جوانان عزیز باهوش ایران این است،  که از تمام نکته ها و مشکلات اطراف خود گزارش تهیه نماییند،  و در اینترنت منتشر کنند،  تا مسئولین و مردم متخصص از آنها آگاهی یابند،  که بتوان در یک جمع بندی ملی مردمی،  روش های مناسب بر داشت مشکل را یافت.  بعد از اینکه دیدم که این کارخانه مهم و قیمتی فعالیت چندانی ندارد،  تصمیم گرفتم کمی از آن بنویسم،  امیدوارم مسئولین اصلی کارخانه،  با نیت خوب و خیر به این مهم بپردازند،  و اگر خودشان بنا به مصلحتی نمی توانند چیزی بگویند،  من می توانم گوشه های مشکل را در این وب مطرح نمایم.  باید توجه داشت،  سرمایه داری لجام گسیخته جهانی،  که گرد آن هم در ایران نشسته،  اکثر این دردسرها را برای ایران و ایرانی درست کرده است.  در واقع یک کارخانه که در زمین ایران و با سرمایه های ایرانی است،  متعلق به مردم است و نباید بی کار خوابیده باشد،  لازم است هر چه زودتر بگردش آید،  تا همگان از آن سود و بهره برند.

 

   عکس آقای احمد خلعتبری در کنار تابلوی کارخانه ترنج بالا،  و عکس کارخانه شرکت ترنج تنکابن پائین،  عکس شماره 4606.

      با آقای احمد خلعتبری دوست خوب قدیمی ام،  معروف به آقا کامی،  که پر سابقه ترین پرسنل این  کارخانه می باشد،  و حدود 20 سال با شغل نگهبانی در آن مشغول کار است،  گفتگوی کوتاهی کردم:

      احمد خلعتبری:  چند سال پیش این کارخانه بهترین کنسانتره را تولید می کرد،  حدود 700 تن در سال،  اما به مرور تولید کارخانه کم شد.  با اینکه بهترین وسایل و مدیریت خوب دارد،  اما امروزه کمترین تولید،  در حد هیچ دارد.  می بایست دولت به این موضوع رسیدگی کند،  بیشترین کارگران متخصص رفته اند،  چند ماه چند ماه حقوق نمی دهند،  چون کار و تولید نیست،  خوب متعاقب آن پول هم نیست.  من با بیست سال کار در اینجا و نزدیک به 45 سال سن،  دیگر توانایی و استعداد کار در جای دیگر را ندارم،  و نمی توانم تصور کنم شغل دیگری داشته باشم،  اینجا خانه من شده است.  در ضمن این کارخانه می تواند تولیدات مختلف،  شربتی و نوشابه ای هم داشته باشد.

      انوش راوید:  آیا از بین رفتن و کم شدن باغات مرکبات،  بعد از سرمای چند سال پیش،  و ادامه ویلا سازی ها،  و تحصیل کرده شدن بچه های کشاورزان،  که دیگر نمی توانند به باغ های سنتی برسند،  و موضوعات دیگر باعث شده تولید مرکبات کم و به کارخانه آسیب برساند؟

      احمد خلعتبری:  بله کم شدن باغات هم مهم است،  و باعث شده تولید مواد اولیه یعنی مرکبات هم کم و گران شود،  گرانی سوخت و برق هم علت دیگر است.  اما می توان با جایگزین های دیگر کارخانه را فعال کرد،  مدیریت هم بدنبال جایگزین می گردد،  اما هنوز مورد خوب و حمایت شده یافت نشده است.

      کارخانه ای که در بهترین و خوش آب و هوا ترین جای ایران قرار دارد،  وسیع و مدرن است،  نباید چنین سرنوشتی داشته باشد.  با رشد روز افزون علمی و صنعتی،  و بهترین تکنیک های تولید در جهان،  احتمالاً این کارخانه،  قبل از اینکه حداقل سرمایه ملی مصرف شده را پس دهد،  باطل خواهد شد.  تا دیر تر نشده باید آنرا بخوبی بگردش کار و تولید در آورد،  یک کشور و مردم فقط با برنامه های درست،  و با کار و تولید سربلند خواهد ماند،  نه با افسانه ها و دروغ های تاریخ.

عکس کلبه ای روستایی در چلاسر و جل،  عکس شماره 3544 .

کلیک کنید:  خواندنی هایی از ایران و ایرانیان

کلیک کنید:  مکتب عرفان و شعر از چلاسر و جل

کلیک کنید:  بهترین غذا های شمالی در چلاسر و جل

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

    جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران:  حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

http://www.ravid.ir