پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

اسلحه روی شقیقه فرهنگ

اسلحه روی شقیقه فرهنگ

برگه نظرات مهم

این برگه پیوست تاریخ فرهنگ و هنر در ایران است.

تصویر اولین طرح نمایشی،  نماهنگ در زیر،  عکس شماره 8631.

اسلحه روی شقیقه فرهنگ

      بر هیچ کس پوشیده نیست که سینما و تلویزیون امروزه فقط یک رسانه نیست که به عنوان ابزاری برای سرگرمی و بر کردن اوقات فراغت به آن نگاه کنیم. بلکه یک نوع سلاح است، مثل بمب خوشه ای، شیمیایی و حتی خطرناک تر از آن.  مگر ندیده ایم و نمی بینیم که ابر قدرت های جهان چطور با ساخت آثار فرهنگی ریشه های یک ملت را می خشکانند تا راحت تر بر آن تسلط پیدا کنند.

      اینها حرف تازه ای نیست شما هم حتما بار ها ترکیب «تهاجم فرهنگی» به گوشتان خورده.  وقتی ما در خواب فرهنگی بودیم دشمنان برای ما نقشه های فرهنگی می کشیدند.  جای تعجب اینجاست که چرا الان که از خواب بیدار شده ایم و دست دشمن برایمان رو شده تکانی به خودمان نمی دهیم و آن طور که شایسته و در خور غیرت یک ایرانی است،  برای دفاع از فرهنگ غنی و چندین هزار ساله خود مقابل دشمن سینه سپر نمی کنیم؟!!

      گله ای که مقام معظم رهبری بارها داشته اند و دارند،  از جمله آذر ماه سال 92:  "ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم.  بعضی ها اصل تهاجم را منکر شدند،  گفتند چه تهاجمی؟  بعد یواش یواش دیدند که نه[فقط] ما می گوییم،  خیلی از کشور های غیر عربی هم مسئله تهاجم فرهنگی را مطرح می کنند،  و می گویند غربی ها به ما تهاجم فرهنگی کردند.  بعد دیدند که خود اروپایی ها هم می گویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده!  لابد دیده اید،  خوانده اید که فیلم های آمریکائی،  کتاب های آمریکائی چه تهاجم فرهنگی ای به ما کرده اند،  و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار می دهند.  بعد بالاخره به برکت قبول دیگران،  این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمی کردند قرار گرفت."

      شکی نیست که سینما و تلویزیون،  مهم ترین و اثر گذارترین عناصر فرهنگ سازی و انتقال سبک زندگی در جهان امروز است.  حال در میان سیلی از فیلم ها و تولیدات تصویری،  که به صورت قاچاق و غیر مجاز و از طریق ماهواره و شیوه های دیگر وارد جامعه می شود،  و همه در حد زیادی با فرهنگ و ارزش های ما در تضاد هستند،  کدام فیلم ها و تولیدات داخلی،  از نظر تأثیرگذاری و بار فرهنگی توانائی خود نمائی و مقابله با این سیل بزرگ را دارد؟

      در چنین وضعیتی،  مدیران و سینماگران به جای تولید آثاری همخوان با فرهنگ و ارزش های ایرانی-اسلامی برای جذب بیشتر مخاطبان رو به تهیه فیلم هایی می آورند،  که بیشتر با سلیقه و میل مخاطب سازگار باشد.  سینما و تلویزیون به صورت صنعتی سودآور درآمده،  که انگیزه های اقتصادی آن بر اهداف و ارزش های فرهنگی سایه افکنده است.

      گر چه با توجه به اوضاع کنونی سینما،  که با افت شدید مخاطب رو به رو است،  نا گفته پیدا است،  که سینما گران ما حتی در اهداف اقتصادی خود هم موفق نبوده اند.  نداشتن پشتوانه مالی محکم و بالا بودن هزینه های تولیدی یکی از عواملی است،  که باعث شده تهیه کنندگان جرأت نوآوری در ساختار و محتوای فیلم ها را نداشته باشند،  و همچنان در فرم های تجربه شده قبل محدود بمانند.  درصورتی که در سینمای جهان فرم های روایتی متفاوت و متنوعی تجربه می شود،  و همین تنوع در شیوه روایت و قصه گویی باعث جذب بیشتر مخاطبان می شود.

      همیشه هنرمندان و سینماگران ما مورد نقد و بی مهری قرار میگیرند،  که چرا در مقابل هجمه وسیع محصولات فرهنگی کاری نمی کنند.  چرا هنوز فیلمهای تولیدی آنها از نظر تکنیک و فن و جذابیت های تصویری در سطح پایین تری نسبت به فیلمهایی اروپایی ست.  این انتقاد و ایراد ها معمولا از سوی کسانی ست که خود متهم درجه اول این ماجرا هستند.  (سردمداران و تعیین تکلیف کن های امور فرهنگی)، 

همان هایی که با عنوان نهاد های دولتی و گاه موسسات غیر دولتی مربوط به فلان شخص سیاسی بخش عمده ای از بودجه فرهنگی مملکت را تصاحب میکنن،  بدون آنکه مورد بازبینی و نظارت نسبت به عملکرد و خروجی این بودجه ها قرار بگیرند.

      هنگامی که جوانی هنرمند برای تولید آثارش به این نهادها و موسسات مراجعه می کند،  آب پاکی را روی دستش می ریزند،  که دوست عزیز دیگر تشریف نیاورید هیچ گونه بودجه ای موجود نیست.  وقتی اصرار میکند که طرح من در راستای شعار سال و الویت های فرهنگی ست،  باز هم همان جمله را می شنود این بار با تاکید اینکه فرقی نمیکند طرح شما چیست،  بودجه که نباشد کاری نمی توان کرد.  صبر کن تا سال آینده،  و باز همان آش و همان کاسه...

      هر سال در لایحه بودجه‌های سنواتی،  ردیف‌هایی به اقدامات فرهنگی در نهادها و ارگان‌های مختلف تعلق می‌گیرد.  در کنار این ردیف‌ها،  بودجه‌هایی نیز به مؤسسات، شوراها، ستادها، بنیادها و سازمان‌های غیردولتی اختصاص دارد،  که فعالیت‌های آنها نیز در حوزه فرهنگی تعریف می‌شود.  علاوه بر اینها،  سال‌هاست که جدولی جداگانه (قبلا با عنوان جدول ١٢ و در چند سال اخیر با عنوان جدول ١٧) به پیوست لایحه بودجه منتشر می‌شود،  که در آن بودجه‌هایی به مؤسسات و مراکز فرهنگی خاصی،  که توانسته‌اند از هر طریق ممکن نامشان را در این جدول بگنجانند،  تعلق می‌گیرد.

      با وجود قرارداشتن نهادهایی در ردیف‌های ثابت بودجه سنواتی،  باز هم بخش‌های متعلق به این نهادها در جدول ١٧ نیز حضور دارند،  و از این محل نیز بودجه دریافت می‌کنند.  مشخص نیست چه مؤسساتی و بنابر چه اصولی می‌توانند،  در میان ردیف‌های این جدول جا بگیرند،  و در قبال دریافت این بودجه‌ها،  موظف به انجام چه‌کاری هستند،  و چه مرجع نظارتی‌ای،  بر نحوه هزینه‌کردن این بودجه‌ها نظارت می‌کند.

      درد ما نداشتن هنر و هنرمند فاخر که داعیه فرهنگ و دینش را داشته باشد نیست،  درد تکراری ما نامدیریتی و سیستم بیمار اداری ست.  که خود بارها و بارها شاهد آن بودم بودجه ای که برای تولید فیلم و محصولات فرهنگی به اداره ارشاد اسلامی،  حوزه هنری و سایر موسسات فرهنگی هنری اختصاص یافت بود،  چگونه بدون هیچ گونه گزینش و صلاحیتی مثل ارث پدری بین عده ای پخش شد،  و سهم های چند میلیونیشان را با ساخت نماهنگ هایی غیر قابل پخش (به جای فیلم) توجیه کردند،  و عده ای با طرح های ارزشمند پشت درهای بسته بی نصیب ماندند.

      خدا میداند چه بودجه ها و ثروت های کلانی صرف ساخت فیلم های هالیودی ای می شود،  که قصد به زانو درآوردن یک ملت ساخته می شود،  مانند در اینجا.  چون خیلی پیش از این فهمیده اند،  که با بی هویت کردن و از خود بیگانه ساختن ملتها،  ناکار آمد نشان دادن دین،  تحقیر استعدادها و توان مردم،  ترویج خط و زبان بیگانه،  تخریب الگوها و اسوه‌های خودی،  تحقیر و تحریف تاریخ و بی‌ارزش ساختن ارزشهای اخلاقی،  به راحتی میتوانند ملتی را از درون نابود کنند.

      اسلحه را گذاشته اند روی شقیقه ملت،  و ما هنوز به خودمان نیامده ایم،  و همچنان از بودجه های فرهنگی میزنیم که به بخش های دیگر اضافه کنیم.  هنوز تنها راه نجات و امنیتمان را در گسترش قدرت نظامی و تسلیحاتی میبینیم.  گرچه آن هم لازم است ولی کافی نیست،  و باید مواظب باشیم دشمن به درونمان نفوذ نکند.

     چه کسی باید مواظب باشد؟ 

      خب اگر از همان سردمدارن و تعیین تکلیف کن های امور فرهنگی بپرسید خواهند گفت:  معلوم است این رسالت بر دوش اصحاب هنر و فرهنگ مملکت است.  که دست روی دست گذاشته اند و میگذارند به ما تهاجم کنند،  (این سخن ها را بارها در جلسات و همایش های مختلف شنیده ام.  قسم به قلم و آنچه که می نویسد).

      حالا کسی مگر جرات می کند بگوید اگر شما رفتید و در میدان جنگ بدون سلاح جنگیدید،  ما هم با دست خالی در میدان تهاجم فرهنگی می جنگیم.

شرط می بندیم.

 مریم نظری ــ استان لرستان ــ پائیز 1395

تئاتر اپیداروس   The Theater of Epidaurus

تصویر نمایی سراسری از تئاتر باستانی اپیداروس، عکس شماره 8632.

      این نمایشخانه مرکز مذهبی و سیاسی شهر کوچک اپیداروس یونان بود،  که در سال 1880 از زیر خاک خارج شد.  تئاتر اپیداروس از 55 ردیف برخوردار است،  و یکی از معروفترین سالن های تئاتر باستانی است،  که به خوبی حفظ شده است.

   مهم:  وقتی می گویم تاریخ به ما درس می دهم،  الکی نمی گویم،  کمی هوش می خواهد تا متوجه شد.  در دوران باستان می دانستند،  که برای نگهداشتن مردم و تمدن،  باید به هنر های نمایشی اهمیت زیاد ولی آزاد دهند،  ده ها و صدها اثر تاریخی با ارزش این را بما می گوید.

   جالب:  کشورهایی که به مهم هنر های نمایشی اهمیت می دادند،  در تاریخ بخوبی ماندند،  ولی آنهایی که فقط کاخ می ساختند،  سریع در تاریخ محو و نابود شدند.

   

مستند های مربوط

مستند های بیشتر را در آپارات وبسایت ارگ ایران ببینید،  لینک آن در ستون کناری

http://arqir.com

 

کلیک کنید:  مطالب مفید کارآمد

کلیک کنید: استعمار و دشمنی با آگاهی مردم

کلیک کنید:  راز نماد های کهن و باستانی ایران

آبی= روشنفکری و فروتنی،  زرد= خرد و هوشیاری، قرمز=  عشق و پایداری،  مشروح اینجا

    توجه 1:  اگر وبسایت ارگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبسایت و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبسایت بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   توجه 2:  جهت یافتن مطالب،  یا پاسخ پرسش های خود،  کلمات کلیدی را در جستجو های ستون کناری وبلاگ بنویسید،  و مطالب را مطالعه نمایید،  و در جهت علم مربوطه وبلاگ،  با استراتژی مشخص یاری نمایید.

   توجه 3:  مطالب وبسایت ارگ و وبلاگ گفتمان تاریخ،  توسط ده ها وبلاگ و وبسایت دیگر،  بصورت خودکار و یا دستی کپی پیس می شوند،  از این نظر هیچ مسئله ای نیست،  و باعث خوشحالی من است.  ولی عزیزان توجه داشته باشند،  که حتماً جهت پیگیر و نظر نوشتن درباره مطالب،  به اصل وبلاگ من مراجعه نمایند:  در اینجا  http://arqir.com.

ارگ ایران   http://arqir.com

 

کلیک کنید:  تماس و پرسش و نظر http://arqir.com/101-2