پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

تاریخ جاده ابریشم ایران

   جاده ابریشم ایران

   پیش گفتار

      جاده ای که امروزه دروغ پردازان تاریخ،  از چین به اروپا کشیده اند،  و می گویند جاده ابریشم است،  و کلی پرت و پلا درباره آن می نویسند،  که ابریشم کشور چین را به اروپا می برده است،  دروغ محض است.  استان چین ایران مرکز تولید ابریشم و انواع چینی و باروت بود،  و با جاده ای این محصولات به بقیه ایران در شرق و غرب و سپس اروپا می رفت.  این جاده بنام راه ری معروف بود،  ری بمعنی طولانی است،  مانند ری کشیدن برنج،  که دروغ پردازان تاریخی،  آنرا در 50 سال اخیر جاده ابریشم نامیدند،  و تولیدات استان چین ایران را از کشور چین معرفی کردند.  تمام آثار تاریخی حکایت از تولید گوگرد و باروت و ابریشم و سنگ های قیمیت در ایران،  و رفتن آنها به اروپا و شرق دور دارد،  نه از کشور چین که هیچ آثار تاریخی از آن در ایران بزرگ و غرب وجود ندارد.  اصلاً با کمی فکر و چند حساب کتاب ساده می توان متوجه شد،  که اگر قرار بود محصولی از کشور چین به ایران آید،  یا به اروپا رود،  اصلاً مقرون به صرفه نبود،  در یک مسیر حدود ده هزار کیلومتری که از بیابانها و کوهستانها و سرزمینها مختلف عبور می کرد،  با دادن عوارض و باج های مختلف،  عوض شدن چند سری کاروانها و شترها،  و مدت زمان حدود یکسال،  بطور کلی غیر قابل توجیه اقتصادی است که هیچ،  اصلاً منطقی نیست.  آنها با گفتن پرت و پلا و با افزدون دروغ بقیمت ابریشم در اروپا،  خواسته اند این تجارت دور دست با کشور چین را اقتصادی معرفی کنند،  حتی در این میان از استان روم ایران نیز بنام روم شرقی و غربی نام برده اند،  و در ادامه داستان پردازیها کلی الکی چیزها گفته اند.

      برای این مقاله در اینترنت و کتابها خیلی گشتم،  تا مطلبی گیر آورم،  هیچ موضوع تاریخی قابل ذکر نیافتم،  و هر چه دیدم دروغ بافی و سرهم کردن و سفسطه بودند.  بهمین جهت باید بطور مستقل و با استفاده از کتابها و آثار تاریخی ایرانی بجای مانده در این باره تحقیق کنم،  و ادامه این پست را بنویسم،  که مسلماً زمان بر خواهد بود.  فقط باید دانست که جاده ابریشم واقعی راه ری معروف است،  که استان چین ایران را به تمام نقاط وصل می کرد،  و امروزه قدرت های خارجی در غرب و شرق قاره کهن با فشار آوردن به این قاره می خواهند،  قاره کهن را از تاریخ خود دور و مردم را ناآگاه کنند،  متأسفانه عده ای تاریخ دان و تاریخ نگار ایران با سادگی و بی سوادی خودشان،  در دام دروغ پردازیها افتاده اند.  غربیها نیز به کشور چین اجازه داده اند،  تا جاده ابریشم را برای خودش مصادره کند،  و وسیله نمایند و بگویند در تاریخ،  کشور چین تأثیر زیادی به قاره کهن و اروپا و آفریقا داشته است.  وظیفه جوانان باهوش متخصص ایران است،  تا با این ترفندها و نبرد نو پدید مقابله کنند،  و دست به افشا گری بزنند،  البته باید توجه کنند،  شعار پردازی را با تاریخ نگاری اشتباه نگیرند.  ادامه دارد و بازنویسی می شود.

   عکس حمل و نقل در حدود 1300 خورشیدی،  حال حساب کنید از کشور چین مسافت بیش از ده هزار کیلومتری را باید اینگونه حمل می کردند،  مشروح در تاریخ مسافرت در ایران،  عکس شماره 440.

   ابریشم ایران

      از ابتدای تاریخ ابریشم تولید استان چین ایران بود،  و بدروغ و با ترفند های مختلف و یا به اشتباه آنرا ابداع و تولید تاریخی کشور چین گفته اند.  درصورتی که هیچ نشانه ای از تولید تاریخی ابریشم در کشور چین دیده نمی شود،  ولی نشانه ها در تاریخ ایران بسیار وجود دارد.  ابریشم هم چون باروت در استان چین ایران تولید می شد،  و به نوعی با کم کاری،  و یا تاریخ ندانی تاریخ نویسان ایران،  براحتی به کشور چین واگذار شده است.  هیچ نشان و سند تاریخی وجود ندارد،  که ابریشم تاریخی در کشور چین ابداع شده بود،  البته با گذشت زمان از ایران به چین و سپس ژاپن رفت و آنها آنرا فرا گرفتند و تولید کردند.  جهت اطلاع بیشتر به لینک های مطالب مراجعه شود.

      در عصر صفوی فقط در کاشان ۳۰ کارگاه،  خلعت ‌ها و پارچه‌ های گرانبها تولید می کردند،  در آران فقط هزار نفر ابریشم میبافته ‌اند.  تقریبا یک ‌سوم مردم کاشان در سال‌ های نه‌ چندان دور،  شعر باف بوده‌ اند،  شعر به معنای مو است،  به خاطر شباهت تار های ابریشم به مو این اسم را رویش گذاشته ‌‌اند.  در حقیقت شعر بافی بعد از قالی‌ بافی رایج ‌ترین حرفه در کاشان بوده است،  هنوز کارگاه‌ هایی در محلات قدیم باقی مانده،  که پیر مردها در آنها پشت دستگاه ‌های شعر بافی تارها را میبافند،  دستگاهی تاریخی به ظرافت پیانو و پیچیدگی دستگاه چاپ است.  به هر دستگاه شعر بافی یا مخمل ‌بافی کارخانه میگفتند.  مصرف‌ کننده فعلی این پارچه‌ ها کرد های ایران و عراق هستند،  که به عنوان سر بند یا کمربند از آن استفاده میکنند.

   دارایی  ــ  دارایی بافی نیز نوع دیگری از شعر بافی است،  که در لاتین به آن ایکات میگویند،  از دارایی به عنوان پرده استفاده میشده،  و می‌گویند به خاطر رنگ‌ های شفاف و تند قرمز و سبزش ضد حشره بوده است.

   مخمل ــ   نوعی پارچه ابریشمی پرزدار و نوع پیشرفته‌ تر و پرکارتر آن است، مخمل برجسته از زری هم قیمتی ‌تر است.  آخرین بازمانده مخمل بافی گفت:  تا 70 سال پیش در همین کاشان که روزی مرکز استان چین ایران بود،  حدود هزار کارگاه مخمل بافی با چند هزار سال تاریخ وجود داشت.

   زری ــ  زری یا زربفت یعنی پارچهٔ ساخته شده از زر (طلا)،  پارچه ‌ای که پود های آن از طلا است،  ظریف و بسیار گران بهاست،  که چله یا تار آن از ابریشم خالص است،  و پود های آن ابریشم رنگی و یکی از پودها،  نخ گلابتون است،  که می ‌تواند زرین یا سیمین باشد.  زری ‌بافت انسان را یاد موسیقی ایرانی می ‌اندازد،  هماهنگی رنگ ‌ها و ترکیب گلابتون و ابریشم،  همانند گوشه‌ ها و نغمه ‌های موسیقی ایرانی است.  برای بافت زری یک استاد نقش بند و یک بافنده و یک شاگرد گوشواره‌ کش،  که بالای دستگاه مینشیند لازم است.  نقش بند نقش را روی کاغذ پیاده میکند،  و چگونگی بافت را به بافنده میگوید،  و گوشواره‌ کش نقشه را جا به ‌جا میکند.

      قیمت پارچه زری خیلی به دلیل دقت و حوصله زیادی،  که صرف بافتن آن می‌شود،  خیلی زیاد است،  و سپس بدلیل بهای نخ گلابتون.  این پارچه‌ ها برای تن‌ پوش درباریان به کار می‌ رفته،  و همچنین هدیه همیشگی پادشاهان ایران برای نمک ‌گیر کردن پادشاهان دیگر کشورها بوده است.  گلابتون ‌سازی برای خودش کاری است،  که در ۲ نوع زرین و سیمین و با دستگاه جالب گلابتون‌ سازی انجام می‌شده،  چله یا تار پارچه زربفت از ابریشم خالص است،  و پود های آن از ابریشم رنگی،  یکی از پود های این نوع پارچه نخ گلابتون است،  نخ ابریشمی که با طلا یا نقره روکش میشود.

     در حکومت های گذشته با کار های نمایشی وانمود می کردند،  صنایع دستی و تاریخی ایران را می خواهند نگهداری و نگهبانی کنند،  در سازمان هایی مانند صنایع دستی و غیره چند کارگاه فرمایشی بنا می کردند،  و از استادان سالخورده هم دعوت می شد،  آن کارگاه را اداره نمایند.  ولی در واقع آنها در سر نقشه نابودی تاریخ صنعت ایران را داشتند،  و می خواستند راه واردات بی رویه را باز کنند تا خود پول ببرند و ملت را بی محتوا کنند.  بهمین جهت وظیفه امروزه جوانان باهوش است نسبت به باز آوری تاریخ صنعت ابریشم و دیگر صنایع ایران با ذوق ایرانی اقدام کنند.  یادآوری نمایم ابریشم دوره های مختلف تاریخ ایران تزئین بخش موزه های مختلف جهان است.  لازم به ذکر است،  صنعت ابریشم از کرم ابریشم و نوغان آغاز می شود،  که آن نیز داستان طولانی در کشاورزی و تاریخ کشاورزی در ایران

   کلیک کنید:  دروغ هلنیسم

   کلیک کنید:  تاریخ درویش در ایران

   کلیک کنید:  چند داستان بوده و نبوده

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid  ///    

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://ravid.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد