پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir
پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا

نوشته های انوش راوید از پژوهشکده و فرهنگسرای کلبه روستایی راویدسرا/ پیگیری مطالب در لینک >>> www.arq.ir

تاریخ معاصر هندوستان

   تاریخ معاصر هندوستان

   پیش گفتار

      تاریخ و تاریخ اجتماعی،  هندوستان، ایران بزرگ، قاره کهن و شمال آفریقا خیلی بهم وابسته و نزدیک هستند،  به همین جهت تاریخ این کشور را با دید دیگری به مرور می نویسم و پست می کنم.

  عکس تاج محل هندوستان،  عکس شماره 4100 از آلبوم عکس وبلاگ انوش راوید،  قبل از پیدایش استعمار گران در هندوستان،  و زمان حکومت های بابری فارسی زبان،  که در دروغ های تاریخی می گویند مغولها،  هندوستان در رونق و شکوفا بود.  در زمان بابری هندوستان براحتی می توانست وارد تمدن جدید بورژوازی،  و سپس انقلاب صنعتی شود،  اما حمله نادر شاه افشار که چون تیر پیکانی فقط دهلی را هدف قرار داد،  سیستم هندوستان از هم پاشید،  و راه ورود استعمار آماده شد.  در این مورد تحقیقات و تحلیل های تاریخی خیلی کم است،  آیا دسیسه ای برای حمله نادر به هندوستان وجود داشت،  آیا جبر تاریخ بود؟  و پرسش های دیگر که باید درباره آنها بررسی شود.

   خلاصه جغرافیای هندوستان

      نوع حکومت:  جمهوری فدرال،  مساحت:  3287000 کیلومتر مربع،  جمعیت:  حدود یک میایارد و دویست میلیون نفر،  پایتخت:  دهلی نو،  تعدادی از شهر های بزرگ بالای 10 میلیون نفر:  بومبای (بمبئی)، کلکته، مدرس، حیدر آباد، پونا،  تیره انسانی:  هندی 97 و ایرانی 3 درصد،  دین:  هندو 82 %، مسلمان 12 %، مسیحی و سیک و غیره 6 درصد. زبان رسمی علمی:  انگلیسی،  زبان رسمی دولتی هندی،  بیش از 1500 زبان و لهجه دیگر،  واحد پول:  روپیه،  تاریخ استقلال  1947 .

   کنگره ملی هند

      سال 1922 استعمار گران انگلیسی موفق شدند،  به جنبش آزادی بخش ملی هندوستان ضرباتی وارد آورند،  دادگاه ها و محاکمه و مجازات مبارزان راه استقلال را ادامه دادند.  ارگان های استعماری حکومت آتش اختلاف بین هندو ها و مسلمانان را شعله ور ساخت،  تا از اتحاد زحمت کشانی که به ادیان گوناگون اعتقاد داشتند جلو گیری کند.  این امر همبستگی طبقاتی زحمتکشان را مشکل می نمود،  و به نفع استعمار تمام می شد،  اما در 1928 ــ 1929،  بویژه در زمان عمیق تر شدن بحران اقتصادی جهان اعتلای جنبش ضد امپریالیستی از نو آغاز شد.  همین سالها بسیاری از موسسات صنعتی تعطیل شدند،  و تولید روبه کاهش رفت،   بیکاری افزایش یافت،  حقوق کار عموماً 30 الی 40 درصد کم شد.  بحران کشاورزی در وضعیت سنگینی خود را نمایان ساخت،  از میزان زمین های زیر کشت کاسته شد،  و بر شمار روستائیان بی زمین افزوده گردید.  فقر و گرسنگی بر پاره ای از مناطق سایه انداخت،  با همه اینها نهاد های بریتانیائی مالیاتها را افزایش دادند.  تمام اینها که ناشی از ستم استعمار انگلیس بود،  خشم مردم را قوت بخشید.  شرکت فعالانه کارگران، دهقانان، خرده بورژوازی و روشنفکران در جنبش آزادیبخش ملی،  کنگره هندوستان را وادار ساخت،  تا از ارگان های حکومت انگلیس پاره ای خواستها را طلب نمایند.

      گاندی برنامه ای شامل 11 ماده،  به نام کنگره ملی هند اعلام نمود،  رئوس آنها بشرح زیر است:

   کاهش 50 درصدی از مالیت های زمین،  الغای انحصار دولتی بر نمک و مالیات بر نمک،  لغو تعرفه های حمایت آمیز از کالا های بافتنی خارجی،  کاهش پرداخت های رفاهی به مأموران انگلیس،  آزادی زندانیان سیاسی،  انحلال اداره پلیس مخفی،  و...

      در این برنامه خواستها اقتصادی ــ سیاسی گنجانیده شده بود،  اما به اصول سیستم استعماری لطمه نمی زد،  با اینهمه حکومت انگلیس این برنامه را رد کرد.  در مارس 1930،  گاندی در جواب آن،  مبارزه مبنی بر عدم تابعیت شهروندی را اعلام نمود.  این مبارزه با راهپیمایی مردم موسوم به راهپیمایی نمک،  که علیه انحصار انگلستان بر نمک صورت گرفت آغاز شد.  این انحصار برای مردم هندوستان یوغ سنگینی به شمار می رفت،  گاندی از تمام هندیها دعوت کرد،  که شخصاً به استخراج نمک بپردازند.  او خود در رأس 78 نفر از نمایندگان برجسته کنگره ملی مخالف با ارگان های حکومتی،  در رابطه با انحصار نمک به ساحل دریای گجرات رفت،  تا از آب دریا نمک تهیه نماید.  راهپیمایی سه هفته ادامه یافت،  و باعث شد که قشر های تازه ای از مردم به مبارزه علیه استعمار کشیده شده،  و به شهرت گاندی و کنگره ملی افزوده شود.

      با اینکه گاندی تلاش می کرد مبارزه عدم تابعیت شهروندی،  به آرامی انجام پذیرد،  اما در بسیاری از مناطق این حرکت گسترش یافته،  به مبارزه مسلحانه ضد امپریالیستی تبدیل شد.  در اواخر آوریل 1930،  در شهر پیشاور مرکز ایالت شمال شرقی شورشی به وقوع پیوست،  شهر دو هفته به دست شورشیان افتاد،  برای سرکوبی شورش سربازانی را که دین هندو داشتند گسیل کردند.  اما آنها از گشودن آتش به روی اهالی مسلمان پیشاور امتناع کردند.  مبارزه مسلحانه ای که در ماه مه در شهر شولاپور مرکز صنایع بافندگی ایالت بمبئی بوقوع پیوست،  از اهمیت کمی برخوردار نبود.  کارگران بافندگی انگلیسها را از شهر خود رانده،  و دو هفته شهر را در دست داشتند.  شورش مناطق روستایی را نیز فرا گرفت،  در بعضی از این مناطق روستائیان نه تنها علیه اشغالگران انگلیسی،  بلکه علیه مالکان زمین هندی نیز اقدام می کردند.  حوادث نشان می داد که مردم رفته رفته،  از شیوه های صلح آمیز مبارزه به صورت روز افزون دور می شدند.   ارگان های حکومتی بریتانیا نسبت به شورشیان مجازات های سختی را در پیش گرفتند،  آنها در بزرگترین شهر های هندوستان حکومت نظامی اعلام کردند.  بسیاری از نمایندگان کنگره ملی هند زندانی شدند،  به این ترتیب دوائر حاکم انگلیسی می کوشیدند،  که جنبش آزادیبخش ملی را دو پاره نموده،  و از طریق سازش با بخش معتدل بورژوازی و مالکان آن را تضعیف کنند.

   عکس  مراسم دینی هندوستان،  که بسیار دیدنی و زیبا و رنگی هستند، عکس های 4101 آ و ب،  استعمار گران خیلی تلاش و تبلیغات می کردند،  تا هندی ها گرفتار دینها و خرافات شوند،  در صورتی که قبل از استعمار در هندوستان دینها و مراسم دینی وجود داشت،  ولی خرافات در آنها خیلی کم بود.  مشکل اساسی مردم هندوستان تا آخر قرن 20 این بود،  که نمی توانستند خود را از اینهمه خرافات رها کنند،  تا اینکه در قرن 21 انفجار موج نو دارد کم کم جوانان با هوش آنها را بیدار می کند،  و حرکت به جلو را آغاز کرده اند.  این شتاب چندانی است،  و می گویند،  در آینده تا ده بیست سال دیگر هندوستان دومین اقتصاد دنیا بعد از چین می شود،  البته باشندگان دچار بحران امپریالیسم نو خواهند شد.

    سیاست های کنگره ملی هند

     رهبران کنگره ضمن جلب کارگران، دهقانان، صنعتگران و روشنفکران،  به جنبش آزادی ـ ملی هندوستان می کوشیدند،  با شیوه های غیر قهر آمیز مبارزه مردم را محدود نموده،  از طرح خواست های طبقاتی زحمتکشان و نفوذ اندیشه های قهر آمیز مبارزه در میان مردم جلوگیری کنند.  رهبریت کنگره ملی هندوستان تحت تأثیر نیرومند جناح راست قرار داشت،  که از بورژوازی و مالکان بزرگ دفاع می کرد.  این گروه از فعال شدن مردم به هراس افتاده،  و آماده بودند از طریق سازش با انگلیسها حقوق دومینیون،  برای هندوستان کسب نمایند.  اما جناح چپ متشکل کنگره ملی هند،  به مقابله با این سیاست برخواست،  این گروه بخشی از بورژوازی ملی، خورده بورژوازی،  و جوانان مدرسه را متحد می ساخت.

  یکی از رهبران جناح چپ جواهر لعل نهرو Jwaher lal Nehru  1886 ــ 1964 ،  بود.  او در خانواده نماینده بر جسته کنگره ملی هند متولد شده بود،  و پس از اتمام تحصیل در انگلستان به هند بر گشت،  و یکی از فعالان جنبش آزادی ـ ملی و از رهبران کنگره ملی گردید.  جناح چپ که در ارتباط با تشدید مبارزه ضد امپریالیستی رو آمده بود،  با قاطعیت هر چه بیشتر از استقلال کامل هندوستان دفاع می کرد،  رهبران کنگره ملی در اثر فشار مردم مجبور شدند،  که استقلال کامل هند را در برنامه خود بگنجانند،  اما آنها تلاش می کردند با نهاد های انگلیسی مذاکره کنند،  و با سازش های پی در پی،  از رشد و گسترش مبارزه انقلابی و تشدید تضاد های طبقاتی جلوگیری نمایند.  ادامه دارد و در اینجا پست می شود....

   تاریخ کشور لیبی

   پیش گفتار

      وظیفه ایرانیان است چون دوره هخامنشیان و اشکانیان،  برای کمک به تمام باشندگان قاره کهن و شمال آفریقا،  یا خاورمیانه اصطلاحی، بشتابند،  و با هوش ایرانی اوضاع را زیر نظر داشته باشند.  این کمک می تواند با تأثیر گذاری در برنامه های اطلاعاتی و ارتباطی خارجی،  و افشای دستان آشکار و پنهان استعمار و امپریالیسم در دخالت های تاریخی و جدید،  یا کمک فکری و معنوی،  یا انسان دوستانه به مردم جهت اهداف ملی منطقه تاریخی، باشد.  در این کمک دو منظور را می توان به تحلیل گرفت،  ابتدا کار انسان دوستانه،  سپس حرکت بسمت تمدن جدید کنترل انرژی.

      دشمنان تاریخی منطقه،  با انواع حقه بازی و ترفند و دروغ های تاریخی،  نوکرانشان مانند حسنی مبارک و بن علی و غیره،  را به حکومت رسانیده و نگه داشته اند.  مثلاً قذافی در آخرین سخنرانی خودش در زمانی که مردم را با جت بمباران می کرد،  کلی دروغ و دونگ و تهدید گفت.  او خیال می کرد که جوانان قرن 21 همان آدم های گذشته هستند،  که امکانات امروزی را نداشتند و هر پرت و پلایی را می پذیرفتند،  دلقک BP آنقدر احمق است،  که چیزی از امپریالیسم نو نفهمیده،  و نمی تواند درکی از گذر تمدنی داشته باشد.

   خلاصه جغرافیای لیبی

      حکومت:  از سال 1369 حکومت بی قانون و دیکتاتوری معمر قذافی،  مساحت: 1759540 کیلومتر مربع، جمعیت:  حدود 7 میلیون نفر،  پایتخت:  طرابلس حدود 2 ملیون نفر،  شهر های مهم:  بنغازی، مصراته، زاویه، الخمس،  تیره انسانی: عرب لیبایی و بربر 90 % و غیره 10 درصد، مسلمان 97 درصد، زبان رسمی عربی و لهجه بربری،  واحد پول:  دینار لیبی،  تاریخ استقلال:  1951. درآمد خالص نفت:  25 تا 30 میلیارد دلار،  یعنی نفری 4 هزار دلار،  که پول خیلی زیادی است.

*

   عکس شماره 4056 از آلبوم عکس وبلاگ انوش راوید،  نمونه یک روستا در عمق تاریخ اجتماعی،  از ابتدای تاریخ تا قبل از قرن 20 و پیدایش امپریالیسم،  مردم در صحرا های آفریقا و قاره کهن کاملاً خودکفا بود،  در روستاها و قبایل زندگی دایره ای بی دردسر داشتند ،  و مایحتاج خود را براحتی تهیه می کردند.

   تاریخ معاصر لیبی

      در آغاز قرن 20،  لیبی عقب مانده ترین کشور شمال آفریقا بود،  البته این عقب ماندگی با حساب تمدن بورژوازی اروپا بود.  لیبی در ساختار تاریخ اجتماعی،  دوران سازمان قبیله ای دینی بسر می برد،  و داری سبک کار پیشرفته و زندگی در دوران ویژه خود بود،  و تولیدات سنتی و ملی خوبی داشت.  تا سال 1911 لیبی زیر سلطه حکومت عثمانی بود،  ولی در سیرنائیک Cyrenaica فرقه دینی برادری سنوسی قدرت فراوانی داشت.  جنبش مذهبی سنوسی به طور کلی در خدمت سران پر قدرت قبایل بود،  شیوخ سنوسی تمام قدرت و بود و نبود مردم را در روستا ها و قبایل را در دست داشتند.  رئیس فرقه سنوسی ارتش بزرگی در اختیار داشت،  کل مردم با این شرایط تاریخ اجتماعی خو داشته،  و نارضایتی کلی و یا عمومی نداشتند.  استثمار عقب افتاده عثمانی،  به ترکیب اجتماعی لیبی کاری نداشت.

      در اوایل قرن 20 استعمار گران ایتالیا به لیبی حمله بردند،  آنها در سپتامبر 1911 به هنگام بحران مراکش در لیبی نیرو پیاده کردند،  که سبب جنگ ایتالیا با ترکیه شد.  ارتش کوچک ترکیه در آفریقا نمی توانست به طور جدی در برابر هجوم ایتالیا پایداری کند،  آنها با ایتالیا قرار داد صلحی امضا کردند،  که اشغال لیبی را توسط امپریالیسم ایتالیا به رسمیت می شناخت.  مردم لیبی پس از این قرارداد،  شجاعانه مدتها در برابر هجوم ایتالیا مقاومت کردند،  اما دشمنی و نفاق بین مردم شهر نشین شده ساحلی،  و مردم قبایلی،  موجب تضعیف نیرو های مقاومت ضد استعماری شد.  ایتالیا برای در هم شکستن کامل لیبی سعی می کرد،  ساختار اجتماعی کشور را در هم بریزد.

  در اکتبر 1942 ارتش انگلستان به فرماندهی مونتگمری،  به لیبی تحت اشغال آلمان و ایتالیا حمله کرد،  و توانست به راحتی لیبی را اشغال نمایند،  از آن زمان تاریخ لیبی دگرگون شد.  با وجود نفت و شرکت BP انگلستان،  باید قزافی همچنان حاکم مطلق آن کشور می بود.  در صورت تقاضا مشروح تاریخ آفریقا را پست می کنم.

   کلیک کنید:  تاریخ چین

   کلیک کنید:  استراتژی ملی ایران

   کلیک کنید:  تاریخ دین و آئین در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ،  به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   انوش راوید //  Anoush Raavid ///     

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

   جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران،    http://ravid.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد